۱۳۹۴ مهر ۳, جمعه

ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭ ﻋﮑﺲ ﺑﺮﻫﻨﻪ ﯾﮏ ﺯﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺷﺶ ﻣﺮﺩ ﺯﺍﺋﺮ ﻋﺮﺍﻗﯽ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻣﻬﻤﺎﻧﺴﺮﺍﯼ ﺷﻬﺮ ﻣﺸﻬﺪ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺘﯽ ﺍﺯ ﻣﺤﻤﺪ ﻧﻮﺭﯼ ﺯﺍﺩ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺧﻄﺎﺏ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺯﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺩﺧﺘﺮﻡ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﻦ ﺗﻒ ﺑﯿﺎﻧﺪﺍﺯ ...

 ﻣﻦ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﺳﻬﻢ ﺧﻮﺩ ﺷﺮﻣﺴﺎﺭﻡ ﻭ ﺑﯿﺠﺎ ﻧﯿﺴﺖ ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻦ ﺯﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﺳﯿﻤﺎﯼ ﻣﻦ ﻧﯿﺰ ﺁﺏ
ﺩﻫﺎﻥ ﭘﺮﺗﺎﺏ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﮐﺮﺩﻩ ﺧﻮﺩ ﭘﺸﯿﻤﺎﻧﻢ ﻭ ﺩﺭ ﻧﻮﺟﻮﺍﻧﯽ ﺳﯿﺎﻩ ﻟﺸﮑﺮ ﺍﺳﻼﻣﯿﻮﻧﯽ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﮐﺸﻮﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ
ﺟﺎﯾﯽ ﺭﺳﺎﻧﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺘﺪﺭﯾﺞ ﺗﺎﯾﻠﻨﺪ ﺟﻬﺎﻥ ﺍﺳﻼﻡ ﺷﻮﺩ .
ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﻮﺩ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﺒﻮﺩ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ۳۷ ﺳﺎﻝ، ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﻣﺤﺮﻭﻡ ﺍﯾﻦ ﺍﻗﻠﯿﻢ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪ ﻓﻘﻂ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺎﻣﯿﻦ
ﻣﻌﺎﺵ "ﺗﻦ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﮐﻪ ﻧﻪ " ﻃﻔﻠﮏ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺳﮑﺲ ﺟﻤﻌﯽ ﺭﺿﺎﯾﺖ ﺩﻫﻨﺪ ﯾﺎ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﻫﺎﯼ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ
ﻫﻔﺘﮕﯽ ﺑﻪ ﮔﺮﻭﻫﯽ ﺍﺯ ﺯﺍﺋﺮﺍﻥ ﻣﺮﺩ ﮐﺮﺍﯾﻪ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﻮﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻻ ﺍﻧﺪﮐﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﭘﻮﻝ ﻣﯽ ﭘﺮﺩﺍﺯﻧﺪ .
ﺟﺎ ﺩﺍﺭﺩ ﺍﯾﻦ ﺯﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﺳﯿﻤﺎﯼ ﻋﺒﺎﺱ ﻭﺍﻋﻆ ﻃﺒﺴﯽ ﺗﻮﻟﯿﺖ ﺁﺳﺘﺎﻥ ﻗﺪﺱ ﺭﺿﻮﯼ "ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﻩ ﻭﻟﯽ ﻓﻘﯿﻪ ﺩﺭ
ﺍﺳﺘﺎﻥ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ " ﻋﻀﻮ ﻣﺠﻠﺲ ﺧﺒﺮﮔﺎﻥ ﺭﻫﺒﺮﯼ ﻭ ﻣﺠﻤﻊ ﺗﺸﺨﯿﺺ ﻣﺼﻠﺤﺖ ﺗﻒ ﺑﯿﻨﺪﺍﺯﺩ ﮐﻪ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﺻﺪﻫﺎ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ
ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻣﻨﻘﻮﻝ ﻭ ﻏﯿﺮ ﻣﻨﻘﻮﻝ ﺁﺳﺘﺎﻧﻪ ﻗﺪﺱ ﺭﺿﻮﯼ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺳﺮﺍﺳﺮ ﮐﺸﻮﺭ ﺭﺍ ﺍﺯ۳۷ ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﺩﺭ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﺩﺍﺭﺩ "ﺍﻣﺎ
ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﮔﺎﺭﺩﯾﻦ ﺑﻨﺎ ﺑﺮ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭﺵ ﺑﺎ ﺍﺗﻨﺸﺎﺭ ﮔﺰﺍﺭﺷﯽ ﺑﺎ ﺗﯿﺘﺮ: ﻧﻤﺎﺯ، ﻏﺬﺍ، ﺳﮑﺲ ﻭ ﭘﺎﺭﮎ ﺁﺑﯽ،
ﻣﺤﺘﺮﻣﺎﻧﻪ ﺷﻬﺮ ﻣﺸﻬﺪ ﺭﺍ ﻓﺎﺣﺸﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺟﻬﺎﻥ ﺗﺸﯿﻊ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ . ﺟﺎ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﺳﯿﻤﺎﯼ ﻋﻠﻤﺎﯼ ﻣﺸﻬﺪ ﻭ ﻗﻢ
ﺁﺏ ﺩﻫﺎﻥ ﭘﺮﺗﺎﺏ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﻗﺒﺎﻝ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺑﯽ ﻋﺪﺍﻟﺘﯽ ﻭ ﻇﻠﻤﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺣﻖ ﻣﺮﺩﻡ ﯾﯽ ﭘﻨﺎﻩ،
ﺑﻮﯾﮋﻩ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﯽ ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺣﺎﮐﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﯿﻮﺕ ﯾﺎ ﻣﺮﻋﻮﺑﻨﺪ ﻭ ﯾﺎ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺭﯾﺨﺘﮕﯽ
ﻣﻨﺎﻓﻌﯽ ﻧﺼﯿﺐ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ .
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻫﻤﯿﻦ ﺯﻧﺎﻥ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﮐﻤﯽ ﺁﻥ ﻃﺮﻑ ﺗﺮ ﺩﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﮐﻠﻮﭖ ﻫﺎﯼ ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺩﻭﺑﯽ ﺑﻪ ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭﯼ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ
ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺭﺿﺎﯾﺖ ﻭ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺷﺐ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ ﺑﺎ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻋﺮﺏ ﻭ ﻫﻨﺪﯼ ﻭ ﮐﺮﻩ ﺍﯼ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﺍﻧﻢ. ﺍﮔﺮ
ﺩﺭ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﮐﺎﺭ ﻧﮑﻨﻢ ﯾﮏ ﻣﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻨﺎﺭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺑﺨﻮﺍﺑﻨﺪ.
ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺳﺎﮐﻨﺎﻥ ﺍﺭﺑﯿﻞ ﻋﺮﺍﻕ ﻫﻢ ﻃﯽ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﺍﺧﯿﺮ ﺷﺎﻫﺪ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﻣﻮﺝ ﺯﻧﺎﻥ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻗﺒﻞ
ﺍﺯ ﺭﻭﻧﻖ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺑﺪﻥ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺩﺭ ﺍﺭﺑﯿﻞ، ﻣﻮﺝ ﺁﻥ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺩﺭ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﻭ ﺁﮐﺴﺎﺭ
ﺍﺳﺘﺎﻧﺒﻮﻝ ﺁﺷﮑﺎﺭ ﺷﺪ ﻭ ﺍﻧﺪﮐﯽ ﺑﻌﺪ ﺩﺭ ﮐﺮﺩﺳﺘﺎﻥ ﻋﺮﺍﻕ ﮔﺴﺘﺮﺵ ﯾﺎﻓﺖ.
ﺷﺎﯾﺪ ﺗﺠﺎﺭﺕ ﺳﮑﺲ ﺯﻧﺎﻥ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺩﺭ ﺍﺭﺑﯿﻞ " ﺗﺮﮐﯿﻪ " ﺩﺑﯽ ﯾﺎ ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﺟﻨﻮﺏ ﺷﺮﻕ ﺁﺳﯿﺎ ﻣﺴﺘﻘﯿﻤﺎ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ
ﻧﻬﺎﺩ ﻭ ﻣﺴﺌﻮﻟﯽ ﺭﺑﻂ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺍﻣﺎ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺁﺳﺘﺎﻧﻪ ﻗﺪﺱ ﺭﺿﻮﯼ ﺭﺍ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﺩ
ﭘﺎﺳﺨﮕﻮ ﻭ ﻣﺴﺌﻮﻝ ﻧﺪﺍﻧﺴﺖ . ﺁﺳﺘﺎﻥ ﻗﺪﺱ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﻧﻬﺎﺩ ﻣﺎﻟﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺩﻭﻟﺖ ﺭﺳﻤﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺭﺯﺵ
ﺛﺮﻭﺕ ﺛﺎﺑﺖ ﻭ ﺩﺭ ﮔﺮﺩﺵ ﻣﺎﻟﯽ ﺁﻥ ﺍﺯ ﺑﻨﯿﺎﺩ ﻣﺴﻨﻀﻌﻔﺎﻥ ﻭ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﮐﻮﭼﮏ ﺟﻬﺎﻥ ﻧﯿﺰ ﺑﯿﺸﺘﺮ
ﺍﺳﺖ . ﺁﺳﺘﺎﻥ ﻗﺪﺱ ﻣﺎﻟﮏ ۹۰ ﺩﺭﺻﺪ ﺍﺭﺍﺿﯽ ﺍﺳﺘﺎﻥ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ ﻭ ﻣﺎﻟﮏ ۴۳ ﺩﺭﺻﺪ ﺍﺭﺍﺿﯽ ﮐﺸﺎﻭﺭﺯﯼ ﻣﺸﻬﺪ
ﺍﺳﺖ . ﺁﺳﺘﺎﻥ ﻗﺪﺱ ﺑﺎ ﺣﺪﻭﺩ ۱۵ ﻣﺠﺘﻤﻊ ﮐﺸﺖ ﻭ ﺻﻨﻌﺖ ۵۰ ﺷﺮﮐﺖ ﺗﺠﺎﺭﯼ ﻭ ﺳﻮﺩ ﺻﺪﻫﺎ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ
ﺗﻮﻣﺎﻧﯽ ﻧﺎﺷﯽ ﺍﺯ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﺳﺎﻟﯿﺎﻧﻪ ۳۰ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺍﺳﺘﺎﻥ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺑﻨﮕﺎﻫﻬﺎﯼ ﻣﺎﻟﯽ
ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺧﺎﻭﺭﻣﯿﺎﻧﻪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩﻫﺎ ﺩﻻﺭﺛﺮﻭﺕ، ﻣﻌﺎﻑ ﺍﺯ ﻣﺎﻟﯿﺎﺕ ﻭﺣﺴﺎﺑﺮﺳﯽ ﺍﺳﺖ. ﯾﻌﻨﯽ، ﺛﺮﻭﺗﯽ ﮐﻪ
ﻧﻪ ﺩﻭﻟﺖ ﺑﺮ ﺁﻥ ﻧﻈﺎﺭﺕ ﺩﺍﺭﺩ، ﻧﻪ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﺭﺳﻤﯽ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺍﻃﻼﻉ ﻋﻤﻮﻡ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ ﻭ ﻧﻪ ﺩﺭﺁﻣﺪﻫﺎﯼ ﺁﻥ ﺩﺭ ﺟﺎﯾﯽ
ﮔﺰﺍﺭﺵ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ. ﮔﺮﺩﺵ ﻣﺎﻟﯽ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﮔﻮﺷﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺖ ﺣﺪﺍﻗﻞ ﺻﺮﻑ ﺗﺎﻣﯿﻦ ﻧﺎﻥ
ﻭ ﻣﻌﺎﺵ ﺯﻧﺎﻥ ﻣﺤﺮﻭﻡ ﻭ ﺑﯽ ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺘﺎﻥ ﺷﻮﺩ .
ﺍﻣﺎ ﮐﺎﺵ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﺮ ﮔﺮﻭﻫﯽ ﺍﺯ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﯽ ﺣﺮﻓﻪ ﻭ ﺑﯽ ﭘﺸﺘﯿﺒﺎﻥ ﺷﻬﺮ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪ ﻣﺸﻬﺪ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺗﻦ
ﻓﺮﻭﺷﯽ ﺧﻼﺻﻪ ﻣﯽ ﺷﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺻﯿﻐﻪ ﻫﺎﯼ ﻫﻔﺘﮕﯽ ﻭ ﻣﺎﻫﯿﺎﻧﻪ ﺯﻭﺍﺭ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﻣﯽ ﯾﺎﻓﺖ . ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺗﻦ
ﻓﺮﻭﺷﯽ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺷﻐﻞ ﭘﺴﺖ ﻭﺑﯽ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺁﺳﯿﺐ ﭘﺬﯾﺮﺗﺮﯾﻦ ﺍﻗﺸﺎﺭ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺩﺭ ﺭﺩﯾﻒ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺗﺮﯾﻦ ﺭﺩﻩ
ﻫﺎﯼ ﺷﻐﻠﯽ، ﺑﺎ ﺍﻏﻤﺎﺽ ﺩﺭ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎ ﺍﮔﺮ ﻧﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﭘﺬﯾﺮﺵ ﮐﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﺳﮑﻮﺕ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺍﻣﺎ
ﺣﺘﯽ ﺧﺮﯾﺪ ﯾﺎ ﻓﺮﻭﺵ ﺑﺪﻥ ﯾﮏ ﺯﻥ ﻧﯿﺰ ﺩﺭ ﻋﯿﻦ ﺑﯽ ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ، ﺩﺭ ﭼﻬﺎﺭ ﭼﻮﺏ ﺍﺧﻼﻗﯽ ﺩﻭﻥ ﺗﺮﯾﻦ ﻭ ﺑﯽ
ﭘﺮﻧﺴﯿﺐ ﺗﺮﯾﻦ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻧﯿﺰ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺍﺻﻮﻟﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﻓﺎﺣﺸﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﻧﯿﺰ ﺭﻋﺎﯾﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻧﺎﺩﯾﺪﻩ
ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺁﻥ ﺳﺘﻢ ﻣﻀﺎﻋﻔﯽ ﺑﺮ ﺯﻥ ﺗﻦ ﻓﺮﻭﺵ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ . ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻫﻤﯿﻦ ﭼﻬﺎﺭﭼﻮﺏ ﻫﺎﯼ ﻧﺎﻧﻮﺷﺘﻪ،
ﻣﺬﻣﻮﻡ ﺑﻮﺩﻥ ﺳﮑﺲ ﺟﻤﻌﯽ ﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭﯼ ﯾﮏ ﺯﻥ ﻫﻤﺰﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﻣﺮﺩ . ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻫﻤﺰﻣﺎﻥ ﭘﻨﺞ ﻣﺮﺩ ( ﺑﻪ
ﻋﻼﻭﻩ ﻋﮑﺎﺱ ) ﺩﺭ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﻣﻬﻤﺎﻧﺴﺮﺍﯼ ﻣﺸﻬﺪ ﺑﺎ ﯾﮏ ﺯﻥ ﺩﺭ ﺳﻮﺋﯿﺘﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ﺣﺎﮐﯽ ﺍﺯ ﻓﺮﺍﮔﯿﺮ ﺷﺪﻥ
ﻧﻮﻋﯽ ﺍﺯ ﺑﺪﻥ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﺩﺭ ﻣﺸﻬﺪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﻣﺮﺍﮐﺰ ﻓﺤﺸﺎ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﻀﻤﻮﻡ ﻣﯽ ﺷﻤﺎﺭﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﺍﺭﺍﺿﯽ
ﺍﺳﺘﺎﻥ ﻗﺪﺱ ﺭﺿﻮﯼ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ .
ﺩﺭ ﺑﺨﺸﯽ ﺍﺯ ﮐﺘﺎﺏ " ﺷﻬﺮ ﻧﻮ " ﺍﺯ ﻣﺤﻤﻮﺩ ﺯﻧﺪ ﻣﻘﺪﻡ ﮐﻪ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﺑﯽ ﻧﻈﯿﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﭘﯿﺮﺍﻣﻮﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﯽ
ﭘﻨﺎﻩ ﺷﻬﺮﻧﻮ ﻭ ﻗﻮﺍﻧﯿﻦ ﺟﺎﺭﯼ ﺩﺭ ﺁﻥ، ﺩﺭ ﮔﻔﺖ ﻭ ﮔﻮ ﺑﺎ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺯﻧﺎﻥ ﻗﻠﻌﻪ، ﻣﺮﺯﻫﺎﯼ ﻇﻠﻢ ﻭ ﺳﺘﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﮕﺎﻩ
ﯾﮏ ﺯﻥ ﻓﺎﺣﺸﻪ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ . ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﺯﻥ ﺷﺎﻏﻞ ﺩﺭ ﺷﻬﺮﻧﻮ ﭘﺮﺳﯿﺪﻩ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺩﺍﺭﯼ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎﻥ ﺷﻤﺎ
ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﭘﺎﺳﺦ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯾﻢ "ﺁﻗﺎ " ﺑﺎﺷﻨﺪ .
ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻩ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺁﻗﺎ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺍﺳﺖ، ﺗﺼﻮﺭ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺁﻗﺎ ﯾﮏ ﻣﺮﺩ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ
ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﺩ، ﺑﻠﮑﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﺁﻗﺎ ﯾﻌﻨﯽ : ﺑﺎ ﻣﺎ ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﮐﺎﺭ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺁﻥ ﯾﮏ ﮐﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻧﺪﻫﻨﺪ، ﺍﺯ ﺳﺮ
ﺷﺐ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ ﺭﻭﯼ ﺁﺩﻡ ﻣﻠﻖ ﻧﺰﻧﻨﺪ، ﻭﻗﺘﯽ ﺯﻥ ﻓﺎﺣﺸﻪ ﺍﺯ ﺧﺴﺘﮕﯽ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﻓﺖ ﭘﻮﻝ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺪﺯﺩﻧﺪ، ﺑﻪ ﺯﻥ
ﻓﺎﺣﺸﻪ ﻓﺤﺶ ﻧﺪﻫﻨﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺰﻧﻨﺪ.
ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﭼﻬﺎﺭ ﺩﻫﻪ ﺍﺯ ﺗﺪﻭﯾﻦ ﮐﺘﺎﺏ ﺷﻬﺮ ﻧﻮ ﻣﺤﻤﻮﺩ ﺯﻧﺪ ﻣﻘﺪﻡ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﺩ . ﻣﻌﯿﺎﺭ ﻫﺎﯼ "ﺁﻗﺎ " ﺑﻮﺩﻥ ﯾﺎ ﻋﺪﺍﻟﺖ
ﻧﺴﺒﯽ ﺩﺭ ﺭﻋﺎﯾﺖ ﺣﻘﻮﻕ ﯾﮏ ﺯﻥ ﺑﺪﻥ ﻓﺮﻭﺵ ﺣﺘﯽ ﺍﺯ ﭼﻬﻞ ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﻋﻘﺐ ﺗﺮ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ . ﺍﯾﻨﮑﻪ ﯾﮏ ﺯﻥ ۲۲
ﺳﺎﻟﻪ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺑﺎ ﺷﺶ ﻣﺮﺩ ﻋﺮﺍﻗﯽ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺳﺮ ﺑﺒﺮﺩ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺪﻥ ﺑﺮﻫﻨﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺣﺘﯽ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺣﺮﻣﺖ ﻫﺎﯼ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﭘﺎﯾﻤﺎﻝ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺯﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺑﺎ ﻣﻮﺑﺎﯾﻞ
ﻋﮑﺲ ﺑﮕﯿﺮﺩ، ﻫﻤﮕﯽ ﺣﺎﮐﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﯽ ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﻭ ﺑﯽ ﭘﻨﺎﻩ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺑﯽ ﭘﻨﺎﻩ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺳﺎﺑﻖ
ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺁﻧﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﻣﺸﻬﺪ ﯾﺎ ﺩﯾﮕﺮ ﺷﻬﺮ ﻫﺎﯼ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪ ﺣﺘﯽ ﺍﺯ ﺑﻘﯿﻪ ﺑﯽ ﭘﻨﺎﻩ ﺗﺮ
ﻫﺴﺘﻨﺪ .


۱۳۹۴ شهریور ۳۰, دوشنبه

شاید باور نکنید اما این داستان واقعی است...! و این در حالی است که حاکمان دیکتانوری اسلامی شیعی در ایران، کیلو کیلو طلا و میلیونها دلار برای تزیین حرم امامان خود در عراق و همچنین حمایت از تروریزم در منطقه می فرستند ... !!


یک مصدوم اورژانسی تصادف مشکوک به ضربه‌ی مغزی به بیمارستان شهرستان خوی که دومین شهر استان آذربایجان غربی با جمعیتی قریب به نیم میلیون نفر است٬ آورده می‌شود. نیاز به سی تی اسکن است.
متصدی خیلی راحت می‌گوید دستگاه سی تی اسکن خراب است ! خب مسئله‌ی پیچیده‌ای نیست. می‌گویید که با دستگاه دیگری سی تی اسکن کند. جواب می‌دهد که بیمارستان قمر بنی‌هاشم فقط همین یک دستگاه را دارد! 
دستپاچه می‌شوید و عصبی. اولین فکری که به ذهنتان می‌رسد این است که مصدوم را منتقل کردن به بیمارستان مدنی سخت است. اما وقتی می‌شنوید که آن‌جا دستگاه سی تی اسکن ندارد و برای کل شهر همین یک دستگاه خراب پاسخگوست٬ شوکه می‌شوید.
چاره چیست؟ به شما اطلاع می‌دهند که مصدوم باید به شهر سلماس منتقل شود و آنجا سی تی اسکن شود و بعد برگردد اینجا تا با توجه به جواب سی تی اسکن اقدامات لازم انجام شود! خب مجبور به انجام این پروسه هستید. به سرعت پیگیر کارهای انتقال می‌شوید. نیاز به آمبولانس مجهز است. 
خوی فقط ۵ آمبولانس دارد. دو تای آن از رده خارج است و برای اینچنین ماموریت‌هایی امکان استفاده ندارد. دو تای دیگر نیز مختص انتقال بیماران بین دو بیمارستان است. مانده یکی. آن یکی مشغول است و در ترافیک کاری. 
چاره‌ی کار را استعلام می‌کنید. جواب می‌دهند باید از سلماس آمبولانس مجهز بخواهی آنهم با هزینه‌ی هنگفت. مجبورید. در همین گیر دار دکتر محترم با تاخیر می‌رسد و با بی‌حوصلگی می‌گوید که شرایط مصدوم پایدار نیست و مطلقا نباید حرکتش داد. چاره چیست.. ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ...
1 -  این داستان واقعی است
2 -  شاید باور نکنید اما خوی تنها دو بیمارستان دارد که بیمارستان قمر بنی‌هاشم در سال ۱۳۰۰ تاسیس شده یعنی ۹۵ سال پیش و بیمارستان مدنی در سال ۱۳۴۱ یعنی ۵۴ سال پیش.
3 -  پروژه‌ی بیمارستان آیت‌الله خویی سال‌های سال است که با پیشرف ۳۵ درصد خوابیده است. مقصر کیست؟ ...

نمونه ای از دروغ های محمد را از زبان الله که البته کپی شده از تورات و افسانه های پیشینیان است را در این چند آیه زیر میتوانید مشاهده کنید...


سوره الصافات، آیات
۷۲:
و حال آنكه مسلما در ميانشان هشدار دهندگانى فرستاديم
۷۳:
پس ببين فرجام هشدارداده شدگان چگونه بود
۷۴:
به استثناى بندگان پاكدل الله
۷۵:
و نوح ما را ندا داد و چه نيك اجابت كننده بوديم
۷۶:
و او و كسانش را از اندوه بزرگ رهانيديم
۷۷:
و نسل او را باقى گذاشتيم
۷۸:
و در ميان آيندگان نام نیک او را بر جاى گذاشتيم.

این داستان تخیلی و کودکانه که برای بسیاری از انسانها از جمله باورمندان به ادیان ابراهیمی آشنا است شاید به تنهایی کافی باشد تا کل فلسفه و ایده این ادیان توحیدی را زیر پرسش ببرد و آنرا رد و باطل شده اعلام کند، به شرطی که با عینک شک و خرد به آنها نگریسته شود.
الله ذهن محمد در این حکایت تخیلی ادعا می کند که او پیامبرانی (هشدار دهندگانی) را برای هدایت گمراهان فرستاده است و وقتی این پیامبران از انجام ماموریت خود عاجز شدند هشدار داده شدگان را نابود کرده است! سپس الله می گوید که او پاسخ نوح برای انهدام همه انسانها بجز او و فرزندانش را داده و خواست او را اجابت کرده و او و نسل او را از اندوه بزرگی که البته منظور وجود گناهکاران، کفار و مشرکین بوده رهانیده است و پس از نابود کردن همه آنها فقط نسل او را که اجداد نسل فعلی انسانها هستند و در کشتی بودند باقی گذاشته است!
در اینجا ما مورد حیوانات دست چین شده در این کشتی را که مضحک و عملاً بدور از حقیقت است هدف نقد این نوشتار در حال حاضر فعلاً قرار نمی دهیم و کنار می گذاریم و در اینجا فقط به دو پرسش از الله مدینه و باورمندان به قرآن و اسلام او از چگونگی پیدایش نسل فعلی انسانها بر روی این کره خاکی بسنده می کنیم.
نوح و نسل او از چه نژادی تیره ای بوده است، سفید پوست، سیاه پوست، زرد پوست و یا سرخ پوست!؟
اگر نوح و نسل او بطور مثال از نژاد سفید پوستان بودند و نسل انسانهای کنونی از او و فزندان او هستند پس نژادهای دیگر این انسان امروزی یعنی سیاه پوستان، زرد پوستان و یا سرخ پوستان از کجا سرچشمه گرفته است!؟
و اگر با زیر آب رفتن تمام کره زمین در زمان نوح نسل تمام گناهکاران، کفار و مشرکان با خواست الله از بین رفته اند و قرار بوده که تنها از نسل پاک و بی نقص نوح، نسل های بعدی انسان ادامه حیات یابند پس این میلیاردها انسان بیخدا، کافر و مشرک نسلشان چگونه بوجود آمده اند و از کجا سر و کله شان دوباره پیدا شده است؟

داروین : هر قدر هم اخلاقیات عهد جدید به نظر زیبا برسند بازهم قابل انکار نیست که عالی جلوه کردن آن بخشها به مدد تفسیرهایی است که ما با استعاره‌ها و تمثیلات می‌پوشانیم .. !

«به تدریج ایمانم به مسیحیت به مثابه‌ی یک کلام الهی زائل شد. این حقیقت که ادیان دروغین بسیاری به سرعت در بخش بزرگی از زمین منتشر می‌شدند برایم نگران‌کننده بود. هر قدر هم اخلاقیات عهد جدید به نظر زیبا برسند بازهم قابل انکار نیست که عالی جلوه کردن آن بخشها به مدد تفسیرهایی است که ما با استعاره‌ها و تمثیلات می‌پوشانیم.»
«بی‌ایمانی خیلی به کندی در من رسوخ کرد اما درنهایت کامل شد. این روند چنان آرام بود که دچار اضطراب نشدم و تاکنون هیچگاه حتی برای یک لحظه هم تردید نکردم که در خطا بوده باشم. من به واقع به سختی می‌توانم باور کنم که فردی خواهان واقعی بودن مسیحیت باشد؛ در صورتی که چنین باشد زبان رک و راست متن [عهد جدید] نشان می‌دهد ناباوران – که می‌تواند شامل پدر، برادر و تقریبا همه‌ی دوستان نزدیک من باشد – به صورت دائمی مجازات خواهند شد. و این عقیده‌ای است که سزاوار دشنام می‌باشد.»
از صفحات ۷-۸۶ «خودزندگی‌نامه‌» داروین – چاپ بدون سانسور ۱۹۵۸

۱۳۹۴ شهریور ۲۶, پنجشنبه

رسول بداقی به سه سال حبس دیگر محکوم شد رسول بداقی که در تاریخ ۱۳ مرداد ماه، شش سال حبس بدون مرخصی اش به پایان رسیده و همچنان در بازداشت موقت در بازداشتگاه دو الف به سر می برد، روز گذشته با محکومیت جدید مواجه شد. به گزارش کمیته اطلاع رسانی کانون صنفی معلمان ایران، روز گذشته، حکم جدید بداقي از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب صادر شده است . این حکم، سه سال حبس تعزیری است. با صدور این حکم جدید، وی همچنان با وجود پایان دوران محکومیت باید در زندان بماند. صدور این حکم جدید بر نگرانی خانواده، دوستان و همکاران رسول که شش سال از دیدن او محروم بوده اند و اکنون چند ماهی است که در انتظار آزادی او هستند، افزوده است.



بازداشت آرش زاد سردبیر سایت "وبلاگینا" و محسن صادقی‌نیا نویسنده وبلاگ "چشمان باز" ...

بازداشت آرش زاد سردبیر سایت "وبلاگینا" و محسن صادقی‌نیا نویسنده وبلاگ "چشمان باز"
گزارشگران بدون مرز : در ایران دو وب‌نگار دیگر، آرش زاد و محسن صادقی بازداشت شده‌اند.

 گزارشگران بدون مرز بازداشت آرش زاد سردبیر سایت "وبلاگینا" از سایت‌های معتبر در عرصه فناوری‌های تازه و وبلاگ آرش زاد در تاریخ ٩ شهریور و محسن صادقی‌نیا نویسنده وبلاگ "چشمان باز" را در تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۹۴ محکوم می‌کند.
  آرش زاد به هنگام خروج از کشور از سوی اطلاعات سپاه پاسدران در فرودگاه بین‌المللی تهران بازداشت شده است. این وب‌نگار که از دوسال پیش در ترکیه اقامت دارد، یکی از فعالان عرصه وب ایران است. وی همچنین یکی از موسسان کفشدوزک انجمنی برای «افزایش مشارکت زنان در حوزه تکنولوژی و کسب‌وکارهای اینترنتی» است و از ابراز ازادانه‌ی نظر خود بر روی اینترنت و انتقاد از سیاست‌های نظام در این عرصه ابایی ندارد.
محسن صادقی‌نیا، پس از مسدود شدن وبلاگ‌اش از سوی کارگروه تعیین مصادیق محتوی مجرمانه اینترنتی بازداشت شده است. این وب‌نگار در وبلاگ خود نوشته‌هایی در باره نقض حقوق بشر در ایران و انتقاد از اعدام‌های خیابانی منتشر می‌کرد، که در دوسال گذشته افزایش یافته‌اند. چرایی و محل بازداشت این دو وب‌نگار از سوی مقامات حمهوری اسلامی رسما اعلام نشده است.
جمهوری اسلامی ایران به جد اینترنت و تبادل داده‌ها را بر روی اینترنت کنترل می‌کند. از مرداد ماه ۱۳۹۲ و آغاز دوره ریاست جمهوری محافظه‌کار میانه‌رو حسن روحانی، نزدیک به صد شهروند وب‌نگار بازداشت، شده‌اند و بسیاری از آنها به حبس‌های سنگین محکوم شده‌اند. مسوولیت بیشتر این بازداشت‌ها را اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بر عهده داشته است.

جریمه «بدحجابی» ۹۰۰ هزار تومان شد ... ! ! ! ! ! .... (به نظر شما با این‌گونه رفتارها چه باید کرد؟ آیا می‌پسندید؟ اگر نه چاره‌ی کار چیست؟) ...


در جلسه ستاد پیشگیری از جرم عنوان شد: در روزهای اخیر چندین پرونده در برخورد با بدحجابی در دادسرا تشکیل شده که در دو مورد دادگاه، متهمان را به ۹۰۰ هزار تومان جزای نقدی محکوم کرد.
جلسه ستاد پیشگیری از جرایم خاص استان تهران به ریاست عباس جعفری‌دولت‌آبادی، دادستان عمومی و انقلاب تهران، با دستورکار سرقت و جرایم منافی عفت تشکیل شد که در این جلسه سردار ساجدی‌نیا، فرمانده انتظامی استان تهران، به‌همراه فرماندهان انتظامی غرب و شرق استان و دادستان‌های شهرستان‌های تابعه استان تهران حضور داشتند. در این جلسه ابوالحسنی، سرپرست جدید دادسرای ویژه سرقت، در این جلسه با اشاره به تغییر شیوه‌های سرقت گفت: سرقت از حالت سنتی به سمت‌وسوی یک جرم سازمان‌یافته تغییر وضع داده است.
در ادامه جلسه، سرپرست دادسرای ارشاد تهران گفت: از ابتدای سال ۹۴ تاکنون، مدیران ۷۳ مجتمع مسکونی تهران را با هدف جلوگیری از برگزاری پارتی‌های شبانه به دادسرا دعوت کردیم که این اقدام مؤثر بوده به نحوی که آمار پارتی‌های شبانه در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته کاهش چشمگیری داشته است.
وی به برخورد دادسرای ارشاد با پدیده بدحجابی در جامعه هم اشاره کرد و گفت: در روزهای اخیر چندین پرونده در برخورد با بدحجابی در دادسرا تشکیل شده که در دو مورد دادگاه، متهمان را به پرداخت ۹۰۰ هزار تومان جزای نقدی محکوم کرد.
منبع:
روزنامه‌ی شرق



۱۳۹۴ شهریور ۲۳, دوشنبه

رسم ایران همین است که آخوندها و مقلّدان میمون صفتشان با شعار و هیاهو عوام را فریب بدهند و بعد از سوار شدن بر خر مراد ، لگدی جانانه به مردم نادان بزنند. ۱۰۰ روزی که روحانی وعده داد به هیچ نتیجه ای نرسید. دوسال هم گذشت و سیاستهای اقتصادی روحانی همان ادامه کاهش بهای ریال و تقویت روشهای مافیایی و رانتی در بازرگانی است. فساد و آلودگی در اقتصاد ایران بسان یک لازمه آن است! بدون فساد ، دروغ و رانت کاری از پیش نمی رود.



شاهرخ زمانی، کارگر زندانی در زندانی رجایی‌شهر کرج درگذشت...

منابع حقوق بشری در ایران از مرگ شاهرخ زمانی، فعال کارگری زندانی در زندان رجایی‌شهر کرج خبر می‌دهند.
آن‌گونه که وب‌سایت "هرانا" به نقل از یک "منبع مطلع" نوشته، پس از آن‌که آقای زمانی در هواخوری ظهر شرکت نکرد، هم‌بندی‌های او با حضور بر سر تخت وی با پیکر بی‌جانش روبه‌رو شدند.
به نوشته‌ی این وب‌سایت، تشخیص اولیه بهداری زندان رجایی‌شهر از دلیل مرگ این فعال ۴۹ ساله، سکته‌ی مغزی بوده است.
شاهرخ زمانی، عضو هیات مدیره "کمیته پیگیری برای ایجاد تشکل‌های مستقل کارگری" و "هیات بازگشایی سندیکای کارگران ساختمان و نقاشان" بود. او نخستین بار در خرداد ماه ۱۳۹۰ در تبریز بازداشت و پس از بیش از چهار ماه حبس با قرار وثیقه‌ی ۲۰۰ میلیون تومانی آزاد شد.
وی پس از آزادی موقت با حکم قاضی شعبه یک دادگاه انقلاب تبریز به دو اتهام "تبلیغ علیه نظام" و "تشکیل گروه به قصد بر هم زدن امنیت ملی"، مجموعا به ۱۱ سال زندان محکوم شد که این حکم عینا در دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان شرقی تأیید گردید.
شاهرخ زمانی روز ۲۴ دی‌ ماه ۱۳۹۰ یک بار دیگر در محل کارش دستگیر و برای اجرای حکم سنگین حبس خود به زندان مرکزی تبریز منتقل شد.
او در چند ماه اول بازداشتش چند بار در بندهای مختلف زندان تبریز جابه‌جا شد تا این‌که در خردادماه ۱۳۹۱ با دست‌بند و پابند به زندان یزد منتقل گردید و پس از سپری کردن دو ماه حبس در این زندان، بار دیگر به زندان تبریز باز گردانده شد.
شاهرخ زمانی روز ۲۲ مهرماه ۱۳۹۱ به زندان رجایی‌شهر کرج منتقل شد و نزدیک به سه سال گذشته را در این زندان سپری کرد؛ وی در این مدت برای بیش از یک ماه به زندان قزل‌حصار کرج منتقل شد و هم‌چنین دادگاه تبریز نیز او را به اتهام توهین به رهبر جمهوری اسلامی به شش ماه حبس دیگر محکوم کرد.
این فعال کارگری در فروردین‌ ۱۳۹۳ در حالی که در اعتصاب غذا به سر می‌برد در نامه‌ای به احمد شهید، گزارش‌گر ویژه‌ی حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران، و ناوی پیلای، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل در آن زمان، به آن‌ها اعلام کرده بود با وجود این‌که «طی ۴۲ روز اعتصاب غذا، ۲۳ کیلو لاغرشده، اما بدون درمان، به امان خدا رها شده است».
آقای زمانی در آن نامه تاکید کرده بود که مسوولیت هر گونه عواقب جسمی اعتصاب غذایش را متوجه مقامات مسوول جمهوری اسلامی می‌داند. (اینجا: http://bit.ly/1LrQuu7)
وی روز ۲۵ اسفند ۱۳۹۳ نیز در بحبوحه‌ی مذاکرات هسته‌ای میان جمهوری اسلامی و گروه ۵+۱، بیانیه‌ای را به همراه ۲۰ زندانی سیاسی دیگر امضا کرد که در آن مذاکرات هسته‌ای، مذاکره‌ای میان رییس جمهور امریکا و ماموران رهبر جمهوری اسلامی توصیف شده و آمده بود که این مذاکرات در غیاب نمایندگان واقعی مردم ایران و بدون مطرح شدن وضعیت حقوق بشر در این کشور، “فاقد اعتبار قانونی” است. (اینجا: http://bit.ly/1VW82G2)
-------------------------------------
در عکس، شاهرخ زمانی در کنار رسول بداقی، معلم زندانی در جشن نوروز ۱۳۹۴ زندانیان زندان رجایی‌شهر دیده می‌شود.

اقتصادی «جان‌فروشی» در شوشتر: آگهی فروش کلیه برای سیر کردن شکم فرزندان من و تو۱ من و تو۱ یکشنبه 22 شهریور 1394 85% 15% 1 5,272 این گزارش نگاهی دارد به پدر و مادری ایرانی که ساکن شوشتر در استان خوزستان هستند؛ شهری با پیشینه تاریخی غنی در نفت‌خیزترین نقطه ایران. این پدر و مادر تصمیم گرفته‌اند برای نجات جان فرزندانشان کلیه‌هایشان را بفروشند تا خانواده را از فقر و گرسنگی نجات دهند. مسیح علی‌نژاد، خبرنگار، در گزارش خود به بهانه این خبر، به وضعیت اسفناک فروش اعضای بدن در ایران پرداخته است.

۱۳۹۴ شهریور ۲۱, شنبه

از درد دلهای هموطن خارج نشین ...


بحث داعش و جنگ كوردها به كنار! الان بحث بشار أسد و بمباران هوايى او بر سر مردم خودش است! و اين نام ايران و ايرانى كه بزرگترين حامى بشار جنايتكار است، در بين مردم سورى دهان به دهان ميچرخد!
 

الان يك ماهه كه سيل عظيمى از مهاجران سورى وارد اروپا شده يا در درياهاى تركيه و يونان غرق شدند!
 

حكومت فاشيستى ما باعث و بانى كشته شدن و آوارگى اين مردم مظلوم است! بله حكومت ايران!!! ... من اينجا سورى ميبينم ميپرسه اهل كجايى با شرم و خجالت ميگم ايرانى! واقعاً دردناكه وقتى برام تعريف ميكنند كه بشار چه جور با كمك ايران و سربازان و خلبانان ايرانى مردم خودش را بمباران ميكند!!! خجالت زده ام از روى همشون
اين گزارش را ببينيد تا شما هم حال منو بفهميد!







انحصار ٦ نفره برای واردات ٤‌میلیارد دلاری روغن افشا شد ...


سلامت مردم در شیشه زیاده‌خواهی تاجران روغن
چندی پیش ماجرای روغن پالم در شیرهای مصرفی مردم جنجالی چند ماهه در رسانه‌ها به پا کرد و حتی کار را به این‌جا رساند که برخی خریدن شیر را تحریم کردند. مردم شوکه از چیزی که شنیده بودند، به محصولی فکر کردند که برای سلامتی خریده بودند، اما در ذات خود، ارمغانی جز بیماری نداشت! استفاده از روغن پالم که روغنی صنعتی محسوب می‌شود و در بسیاری از نقاط دنیا استفاده‌اش در محصول‌های غذایی ممنوع و محدود است، در ایران افشا شد، اما درنهایت به نتیجه نرسید که چرا در برخی محصول‌های مصرفی مردم باز هم استفاده می‌شود. استفاده در بستنی و روغن‌های خوراکی موضوعاتی بود که کمتر به آنها توجه شد و در هیاهوی شیر گم شد.
پس ازمدتی این ماجراها به کل فراموش شد و تا همین چند روز پیش باز هم حرفی از روغن پالم نبود.
براساس آمارهای جهانی، ایرانی‌ها حدود ٣ برابر میانگین جهانی روغن مصرف می‌کنند. بر همین اساس واردکنندگان در این بخش فعالند و سودجویی از این حوزه به صورت ویژه‌تری ادامه دارد. برخی واردکنندگان این حوزه با همکاری برخی تولیدکنندگان (یا همان بسته‌بندی‌کنندگان)، برای سود بیشتر تخلفی را رقم زده‌اند که به تازگی از سوی برخی مسئولان و نهادها افشا شده است.

واردکنندگان، کارخانه‌های صوری دارند
پس از واکنش شدید محمود حجتی - وزیر کشاورزی- به زیاده‌خواهی واردکنندگان انحصاری، صداوسیما درگفت‌وگوی ویژه خبری خود از مجری طرح تولید دانه‌های روغنی دعوت به مصاحبه کرد. علیرضا مهاجر در این گفت‌و‌گو اعلام کرد: سرانه مصرف روغن در ایران از سال ٤٠ تا امروز ١٠ برابر شده و به بیشتر از ٢٠ کیلوگرم رسیده است. این درحالی است که میانگین مصرف روغن در جهان کمتر از ٨کیلوگرم است.
مهاجر همچنین با اشاره به رانت در واردات روغن گفت: کمتر از ۵ یا ۶ نفر در این موضوع دخیل هستند و این افراد کارخانه‌های صوری روغن نباتی و روغن‌کشی ایجاد کرده‌اند و در اصل به تجارت و واردات روغن مشغولند نه تولید و در برخی اوقات کارخانه‌های آنها کاملا تعطیل است.
۷۵‌درصد روغن نباتی پالم است
او افزود: در کشور، روغنی که در اختیار مصرف‌کننده قرار می‌گیرد از کیفیت لازم برخوردار نیست مثلاً روغن پالمی که وارد می‌شود ٥/١٢ ‌درصد مخلوط روغن‌های دیگر می‌شود و گاهی اوقات این رقم تا ۷۵‌درصد افزایش می‌یابد. مجری طرح تولید دانه‌های روغنی با اشاره به این‌که وزارت کشاورزی به تازگی متولی واردات دانه‌های روغنی شده است، گفت: واردات دانه‌های روغنی ربطی به جناح خاصی و یا دولت خاصی ندارد و هرکدام از افراد واردکننده به یک جناح نزدیکند و هر جناح که بر سر کار بیاید آنها نفوذ می‌کنند و کار را انجام می‌دهند. مهاجر در بخش دیگری از سخنان خود گفت: در وزارت جهاد کشاورزی حتی یک کیلوگرم دانه روغنی وارد نمی‌کنیم.
منبع:
روزنامه شهروند

۱۳۹۴ شهریور ۱۹, پنجشنبه

دادگاه نظامی تهران،۳ بسیجی متهم به قتل بهنود رمضانی را تبرئه کرد سه بسیجی متهم به قتل بهنود رمضانی، که در چهارشنبه سوری مورخ ۲۶ اسفندماه سال ۱۳۸۹ در میدان نارمک تهران، وی را در اثر ضربات وارده باتوم و شوکر به قتل رسانده بودند، در دادگاه نظامی تهران از اتهام قتل عمد تبرئه شدند.

به گزارش سحام‌نیوز ، «علی رسولی»، «سالار نادی» و «افشین کوهی» سه بسیجی متهم به قتل «بهنود رمضانی قراء» از شهدای جنبش سبز، توسط دادگاه نظامی تهران از اتهام «قتل عمد» تبرئه شدند، این در حالی است که در کیفرخواست صادره برای این سه تن، به طور مشخص از وقوع «قتل عمد» توسط این سه بسیجی به صورت مشترک سخن گفته شده، اما در نهایت شعبه پنج دادگاه نظامی یک تهران، در اقدامی تامل برانگیز، این سه بسیجی متهم به قتل بهنود رمضانی را از اتهام «قتل عمد» تبرئه کرد. گویا این رسم نانوشته که «با رهبر باش، جنایت کن و مجازات نشو» می‌رود تا به یک واقعیت عینی و ملموس در حکومت ایران تبدیل شود.
بهنود رمضانی ۱۹ ساله و دانشجوی سال اول رشته مکانیک دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل بود که روز ۲۴ اسفند ماه ۸۹ در میدان ۲۲ نارمک جان باخت.
بیست و چهار اسفند ۱۳۸۹ چهارشنبه سوری و مصادف با سه شنبه‌های اعتراضی بود که از سوی شورای هماهنگی راه سبز امید به این عنوان نام گرفته بود، بهنود رمضانی زیر ضرب و شتم نیروهای بسیجی جان باخت و خانواده‌اش تحت فشار قرار گرفتند، احضار و زندانی شدند اما دست از پی‌گیری برنداشتند.
پس از جان باختن بهنود رمضانی، سردار رادان، فرمانده نیروی انتظامی تهران در مصاحبه‌ای از کشته شدن سه نفر در روز چهارشنبه سوری به دلیل انفجار نارنجک دستی خبر داد؛ برخی سایت‌های حکومتی هم نوشتند که بهنود رمضانی به علت انفجار بمب‌های دست ساز که در جیب‌هایش جاسازی کرده بود جان باخته است. شاهدان عینی، خانواده رمضانی و پزشکی قانونی این ادعاها را رد کرده و جز این گواهی دادند. پدر بهنود رمضانی در مصاحبه‌ای با وب‌سایت روز اعلام کرد که پسرش شب چهارشنبه سوری از سوی موتورسواران به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته، دست، پا و گردن او شکسته، یکی از بیضه هایش ترکیده و جان باخته است. یکی از شاهدان عینی جان باختن بهنود رمضانی هم در مصاحبه با روز گفته بود: همان موتورسوارانی که در خیابان‌ها ویراژ می‌دهند و حیدر حیدر می‌گویند. روی دو موتور هم کپسول مخصوص آتش داشتند. ما نه شعاری می‌دادیم نه کاری داشتیم. چهارشنبه سوری بود و ما مراسم سنتی‌مان را برگزار کرده بودیم. کم کم داشتیم خداحافظی می‌کردیم به خانه‌های‌مان برویم، که یک‌باره هجوم آوردند و با باتوم و شوکر برقی شروع به زدن کردند. خیلی بد می‌زدند. مردم شروع به داد و بیداد کردند. عده‌ای به کمک آمدند و بسیجی‌ها کنار کشیدند. در اصل از آمدن و سر و صدای مردم ترسیدند به طوری‌که یک موتورشان جا ماند. یکهو صدای داد و فریاد شنیدم که می‌گفتند کشتند، کشتند. بلند شدم و دیدم بهنود افتاده تکان نمی‌خورد…. آمبولانس آمد و او را به بیمارستان بردند ما هم رفتیم اما گفتند تمام کرده، هنوز باورم نمی‌شود، بعد نوشتند نارنجک دستی ترکیده و تکه تکه شده و… همه این‌ها دروغ است این‌قدر زدند که او را کشتند؛ هیچ نارنجکی نترکید. این‌قدربا باتوم زدند که هیچ جای سالمی در بدنش نمانده بود، چند نفرشان با یک ماشین فرار کردند البته دوستان ما شماره ماشین را برداشته‌اند.
اما پس از گذشت ۵ سال از شهادت بهنود رمضانی و نزدیک به ۱/۵ سال از نخستین دستگیری ۳ متهم بسیجی این پرونده، منابع خبری «سحام»، اسنادی را در اختیار این پایگاه اطلاع‌رسانی قرار داده‌اند که نشان می‌دهد سخنان خانواده رمضانی صحت داشته است. در این اسناد به صراحت قید شده که سه نفر متهم بسیجی با باتوم و شوکر برقی آن‌قدر بهنود رمضانی را مورد ضربات سخت خود قرار داده‌اند که وی در وسط خیابان جان باخته است. جالب آن‌جاست که در این اسناد قید شده که متهم بسیجی ردیف اول این پرونده (علی رسولی) پس از ضرب و شتم منجر به مرگ بهنود رمضانی، با اتومبیل سمند نیروی انتظامی از محل حادثه متواری شده است!
منبع: سحام‌نیوز

حرف یک کودک سوری : گناه ما چه بود که رهبر ایران دستور به قتل ما داد که ما مجبور شدیم بهترین چیزهای زندگی خود را رها کردیم و گرسنه و بی چیز آواره دنیا گشتیم ؟؟؟؟؟؟؟ ...



۱۳۹۴ شهریور ۱۵, یکشنبه

اگر خود را گرفتار دین آبا و اجدادی تان می یابید، بسیار بجاست که از خود بپرسید که این گرفتاری چطور بوجود آمده ؟؟؟... عموما پاسخ را در تعلیمات و دریافتهای غیرمستقیم در دوران کودکی تان خواهید یافت ...!!



کشف برگهایی از قرآن که تاریخ نوشتن آن پیش از پیامبر اسلام بوده است ... !!!

از قرآن چه می دانیم؟
قرآن، یا تازی نامه کتابی است سرشار از تناقض گویی، اطلاعات نادرست و افسانه های تخیلی و بی منطق که کمترین ارزش علمی، ادبی، فرهنگی، و به طور کلی آموزشی ندارد. این کتاب بر خلاف آنکه در سر لوحه هرآیه با جمله زیبای: “بسم الله الرحمن الرحیم یعنی بنام خداوند بخشنده و مهربان” آغاز می شود ولیکن سراپا پراز خشم و کینه دوزی، انتقام جویی و قلدری الله مدینه است که در آن همواره مسأله انتقام است و از بخشش، مهرورزی، خبری نیست. بنابراین، می توان گفت که قرآن کتابی هیچ و پوچ است و کمترین ارزشی برای خواندن ندارد.
شک و تردید در باره قرآن
پروفسور نادر دینشو Nadir Dinshaw که در باره ارتباط میان ادیان بررسی و پژو هش می کند می گوید: “ کشف این برگهای قرآنی ما را به چند سالی پیش از پیدایش اسلام می برد.”
توم هلند Tom Holland تاریخ شناس گفت اکنون دیگر ما نمی توانیم با اطمیان و درستی بگوییم که قرآن چگونه پیداشده و همین عدم اطمینان و نا باوری در مورد داستان محمد، اصحاب و یارانش نیز صادق است.
کیت اسمال Keith Small از دانشگاه آکسفورد اضافه می کند که: “ محمد و یارانش کتابی (قرآن) را که قبلاً وجود داشته برای کارهای سیاسی خودمورد استفاده قرار داده، و گفته اند که از آسمان (بهشت) به وی وحی شده است.

کشف برگهایی از قرآن که تاریخ نوشتن آن پیش از پیامبر اسلام بوده است

تناقضات تورات و انجیل و قرآن بیانگر شرایط زمانی نویسندگان آنهاست ...!

قرآن تکه هایی از قصص تورات هست و البته با کلی تناقض .. هرکی تورات را بخونه از همون فصل پیدایش متوجه این تناقضات میشه و اینکه حتی بعضی جاها کلا داستان عوض شده و تغییر پیدا کرده..
خود تورات هم داستان های خدایان یونان و روم هست ..
 آزتک و بابل انجیل هم که همش پند و اندرز هست..
 اگه بخوایم یه ارزیابی داشته باشیم میشه گفت خدای قرآن خدایی دم دمی مزاج و دیوانه هست و متکبر که یک دم خوبه، یک دم بد..
 یک دفعه میبرتت جهنم و آتیشت میزنه، یک دفعه میبردت بهشت و نازت میکنه و حوری بهت میده ..!! کلا با خودش مشکل داره و تعادل روانی نداره.. 
خدای تورات خدایی تبعیض گر هست و قوم خودش را برتر میدونه.. البته خدایان دیگر را (بر خلاف خدای محمد) قبول داره اما بر این باوره که سرزمین یهود از آن اوست .. در کل یه خدا مثل هیتلر هست..
 خدای مسیح خدای پند و اندرز هست.. خدای نیکی.. آدم را مجبور به کاری نمیکنه فقط نصیحت میکنه ، میگه این خوبه نیکی کنید، صلح و آشتی خوبه و ...
در کل خدای مسیح بهتر از اون تا هست اما هیچ کدوم بدردی نمیخورن، چون کاری برات انجام نمیدن فقط دلخوشت میکنن به یکسری چیزها و وعده های پوچ و سر خرمن..!

۱۳۹۴ شهریور ۱۴, شنبه

رونمایی رسمی از لباس شخصی ها در رزمایش اقتدار ثارالله تهران .. حکومت جنایتکار و ننگین دیکتاتوری اسلامی شیعی در ایران دیگه از نشان دادن نیروی اجرایی! اراذل و اوباش خودش هیچگونه شرمی احساس نمی کنه ...


وقاحت در حکومت ولایت وقیح! سر به آسمون زده ...!!
یعنی علنا و با خیال آسوده! دارن اعلام میکنن حکومت ما همینه !!.. با چوب و چماق و اراذل و اوباشه ...!!
خبری از عدالت و آزادی و انسانیت و این سوسول بازیا! نیست .. ما دیکتاتوریم داداشم ...


۱۳۹۴ شهریور ۱۳, جمعه

ایمان را میشود به عنوان یک اعتقاد راسخ به چیزی که برای آن هیچگونه شواهدی وجود ندارد تعریف کرد. وقتی شواهد[علمی-منطقی] وجود دارد، کسی از "ایمان داشتن" حرفی نمی زند. هیچوقت هم گفته نمی شود که... به "دو بعلاوه دو میشود چهار" ، یا... به گِرد بودن زمین ""باید"" ایمان بیآورید. تنها زمانی گفته میشود باید ایمان داشت که بخواهیم بجای ارائه مدارک احساسات را بیان کنیم.

ایمان را میشود به عنوان یک اعتقاد راسخ به چیزی که برای آن هیچگونه شواهدی وجود ندارد تعریف کرد.
وقتی شواهد[علمی-منطقی] وجود دارد، کسی از "ایمان داشتن" حرفی نمی زند.
هیچوقت هم گفته نمی شود که... لازمه به "دو بعلاوه دو میشود چهار" ، یا .. "به گِرد بودن زمین"  "باید" ایمان بیآورید.
تنها زمانی گفته میشود باید ایمان داشت که بخواهیم بجای ارائه مدارک احساسات را بیان کنیم.
- برتراند راسل -

۱۳۹۴ شهریور ۱۲, پنجشنبه

در مملکت آخوندزده و مصیبت زده جایی برای راحتی و خوشحالی کودکانمان وجود ندارد ... :(

دلخوشیم به کدام راه نجات؟؟؟
در روزگاري كه همه از "مرغ" حرف می زنند كسی از "خروس" نمیگوید، زیرا همه به فكر سیر شدن هستند نه بیدارشدن..!
فانوسهای ده میدانند بیهوده روشنند!
و سگان ده نیز میدانند بیهوده بیدارند!!!
وقتی در روشنی روز دزدها به مهمانی کدخدا میروند!!

 

 "صادق هدایت"

۱۳۹۴ شهریور ۱۰, سه‌شنبه

ثروت مردم ایران که بدست حاکمان زور و استبداد مذهبی؛ دیکتاتوری اسلامی شیعی در ایران، برای هیچ و پوچ و خرافات دور ریخته می شود ...

این بتکده که بدست حکومت ملایان در ایران با پول و دارایی های مردم در زیر خط فقر رفته ایران ساخته شده است دارای:
- گنبد طلا این بتکده با 25 هزار خشت طلا به ارزش 900 میلیون دلار،
6 درب طلا، 4 صندوقچه قبر با ضریح های فلزی نفیس، دیوارها و سقف های آینه کاری و کاشی کاری شده میباشد!

آیا ساختن چنین بتکده هایی در ایران و یا در کشورهای مسلمان دیگر از سوی دولت ایران عملی درست و خردگرایانه است؟
آیا این ثروت و دارایی مردم ایران نباید در راهی درست، منطقی و حساب شده برای بالا بردن سطح کیفی و کمی مناطق محروم و زجر دیده ایران بکار گرفته شود و سرمایه گذاری گردد؟
چرا مردم ایران تن به چنین خرافه پرستی داده اند؟
چرا مردم ایران زیر بار چنین حکومت ضد ملی رفته اند؟
چرا مردم ایران اجازه داده اند فرزندان خلف دزدان مدینه با احساسات دینی آنها اینچنین بازی کنند و ثروت های ملی آنان را اینگونه به تاراج و یغما ببرند؟ چرا...؟