۱۳۹۳ خرداد ۱۰, شنبه
۱۳۹۳ خرداد ۸, پنجشنبه
خط امام ... خط امام خطی است که در آن حق همیشه با آنست و فراموش میکند که مقداری از حق هم نزد دیگری موجود است.
گر شما هم با خاموش کردن صدای دیگری اظهار وجود میکنید به خط امام بپیوندید.
زن ایرانی در برابر آیت اله
Iranian woman versus Ayatoalah
آهای سردار، بیشتر سنگ بیار! داره از توی گودال در میاد.
Bring more rocks, she is getting out of the hole!۰
حاج آقای قاتل
سعید امامی به “آقا” گزارش میدهد.
به یاد قربانیان قتلهای زنجیره ایی، پروانه و داریوش فروهر
چرا ولایت فقیه باطل است؟
ولی فقیه در جایگاه خدا
حمزه کرمی : مرا انواع شکنجه کردند از جمله
بیش از بیست بار سرم را در کاسه توالت فرنگی پر از کثافت کردند و می
خواستند که آنچه را آنها می گویند اعتراف کنم. وقتی می گفتم: “یا الله”، می
گفتند: خدایت امروز ماییم ...
——————————
نوری زاد خطاب به آیت اله لاریجانی، ریس قوهی قضائیهی نظام جمهوری اسلامی: «در کشور اسلامی ما، اتفاقاتی رخ داده و میدهد که حظ بهرهمندی از آن را نمیچشید، مگر اینکه در متن آن قرار گیرید؛ نمیدانم آیا کسی سر عزیزانتان را در چاه مستراح فرو کرده است یا خیر؟ که اگر فرو کرده بود و شما و عزیزتان طعم ناگزیر تنفس و فرو بردن ماکولات موجود در کاسهی مستراح را چشیده بودید، ذرهای از مراتب آیتاللهی خود را متوجه اینسوی سرزمین قضایی کشورتان میفرمودید…
آیت اله و مزدوران نادانتر از خودش
پروژه سینمایی دفن ندا آقا سلطان
- پول میدهم تا خورشید را دفن کنید
- چند تا بیل بیشتر کار نداره، حاج آقا
دانشگاه موافق فرهنگ بسیجی
وزارت علوم با ساختن دانشگاهی موافق فرهنگ بسیجی شروع به کادرسازی برای نظام کرد ..!!
کامران دانشجو وزير علوم، تحقيقات و فن آوری، با شعار بع بع ما میتوانیم، گفت که دانشگاههای مخالف فرهنگ بسيجی با خاک يکسان میشوند. به گزارش خبرگزاری « مهر»، وی وظيفه دانشگاهها را «کادرسازی برای نظام» دانست.
روشنفکر دینی یا دیوانه دینی؟
فکر میکنم ایندفعه جدا نتیجه فرق میکنه ...!!!!
خون شهدا در خدمت ولایتمداران Martyr’s blood at your service
برای استفاده راحت تر در شیشه نوشابه ...!
Islamic Republic government of Iran oppresses people in the name of
defending/protecting «Marty’s blood». During the anti government protest in 2009
many of those who were arrested were raped by
drink bottles. The caption reads: Martyr’s blood in the drink bottles for your easier use
defending/protecting «Marty’s blood». During the anti government protest in 2009
many of those who were arrested were raped by
drink bottles. The caption reads: Martyr’s blood in the drink bottles for your easier use
۱۳۹۳ خرداد ۷, چهارشنبه
این رژیم می دانند وجود آزادی رسوایشان ...می کند پس به بدترین شکل ممکن به آن هجوم می کنند...!! متاسفانه این مردم هستند که با سکوت مرگبارشان .... و وحشت از قبول مسؤولیت, به این ضحاکان اجازه می دهند که چنین با آنها رفتار کنند ...!!
صبا آذرپیک روزنامه نگار شجاع ایرانی که در هفته نامه تجارت فردا و
روزنامه اعتماد کار می کند در آستانه اتنخابات دهم ریاست جمهوری گزارشی از
ضربوشتم و بازداشتهایی که توسط نیروهای
گشت ارشاد در میدان ونک تهران صورت گرفته بود در رسانههای جمعی منتشر کرد و
همین گزارش سبب شکایت نیروی انتظامی از وی شد.
این روزنامهنگار با مطرح شدن موضوع مرگ ستار بهشتی، وبلاگنویس زندانی در
بازداشتگاه پلیس فتا، پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات، با پیگیریهای خود
پرونده قتل وی را به مجلس کشاند.
در مراسم چهلم ستار بهشتی، صبا آذرپیک گزارشی در اینباره منتشر کرد که بازتاب وسیعی داشت.
بازداشت صبا آذرپیک صبح روز چهارشنبه، هفتم خردادماه، با ورود نیروهای امنیتی به دفتر هفتهنامه «تجارت فردا» صورت گرفت.
در مراسم چهلم ستار بهشتی، صبا آذرپیک گزارشی در اینباره منتشر کرد که بازتاب وسیعی داشت.
بازداشت صبا آذرپیک صبح روز چهارشنبه، هفتم خردادماه، با ورود نیروهای امنیتی به دفتر هفتهنامه «تجارت فردا» صورت گرفت.
۱۳۹۳ خرداد ۶, سهشنبه
بعدی کیست یا چیست؟
مسابقه آبروریزی ایران در سطح بسیار بالایی بین مسئولان (شما بخوانید دلواپسان) در جریان است ...
اول ماجرای پیراهن تیم ملی که دنیا بلند بلند به ما خندید
بعد ماجرای بوسه لیلا حاتمی و ژیل ژاکوب که کمتر خبرگزاری رسمی در دنیا به آن نپرداخت
بعد دستگیری "هپی"ها که کم مانده بود مردم دنیا شاخ در بیاورند
حالا هم که دادگاهی در شیراز مارک زاکربورگ را احضار کرده
خودتون به درک! آبرو برای مملکت نموند تو این ۲ هفته! بسه!
اول ماجرای پیراهن تیم ملی که دنیا بلند بلند به ما خندید
بعد ماجرای بوسه لیلا حاتمی و ژیل ژاکوب که کمتر خبرگزاری رسمی در دنیا به آن نپرداخت
بعد دستگیری "هپی"ها که کم مانده بود مردم دنیا شاخ در بیاورند
حالا هم که دادگاهی در شیراز مارک زاکربورگ را احضار کرده
خودتون به درک! آبرو برای مملکت نموند تو این ۲ هفته! بسه!
آزادی مجازی هم نداریم ....
خبر-
به گزارش سایت کلمه، دادگاه انقلاب اسلامی تهران هفته گذشته هشت دختر و
پسر فعال در فیس بوک را که سال گذشته توسط واحد سایبری سپاه پاسداران
بازداشت شده بودند، به حبس هایی بیسابقه از بیست سال تا حداقل هفت سال حبس
محکوم کرد. به گزارش کلمه دوتن از این افراد به بیست سال زندان، یک نفر به
هفت سال حبس و بقیه به ۱۳ تا ۱۹ سال زندان محکوم شده اند. اتهامات این
شهروندان از جلمه: اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی،
توهین به رهبری، تبلیغ علیه نظام، توهین به مقدسات و تشویش اذهان عمومی
عنوان شده است. به گزارش کلمه، محتوای تولید شده از سوی آنان، انتقاد از
سیاست های حکومتی، شعر و ترانه های اعتراضی، حمایت از اعتراضات سیاسی و
اطلاع رسانی درخصوص حوادث پس از انتخابات ۸۸ بوده است. براساس این گزارش،
این احکام توسط شعبه ۲۸دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی مقیسه، صادر
شده است.
به نظر شما چگونه میتوان از لحاظ فرهنگی با پدیده ناموجه سنگسار مبارزه کرد؟
به نظر شما چگونه میتوان از لحاظ فرهنگی با پدیده ناموجه سنگسار مبارزه کرد؟
زن پاکستانی در برابر دادگاه عالی لاهور توسط اعضای خانوادهاش کشته شد
یک زن پاکستانی به دلیل ازدواج بدون اجازه خانواده، در برابر ساختمان دادگاه عالی لاهور توسط بستگانش سنگسار شده است.
پلیس پاکستان گفته است که فرزانه بی بی، ۳۰ ساله، که گفته می شود سه ماهه حامله بود، پس از آن که در این محل با آجر و چماق مورد حمله قرار گرفت، کشته شد.
پدر این زن پاکستانی خود را تسلیم پلیس کرده است، اما برادران و نامزد سابقش که در این حمله دست داشتند، هنوز بازداشت نشدهاند.
خبرنگاران میگویند که صدها دختر و زن پاکستانی هر ساله توسط اعضای خانواده خود به قتل میرسند.
این در حالی است که تعداد زیادی از این موارد هیچگاه گزارش نشده و ثبت نمیشوند.
پدر و مادر فرزانه بی بی، محمد اقبال، شوهر او را متهم کردند که دخترشان را ربوده و علیه او به دادگاه عالی لاهور شکایت کردند، اما فرزانه بی بی به پلیس گفت که او به میل خودش با این مرد ازدواج کرده است.
پلیس پاکستان گفته که این دو به مدت چند سال نامزد بودند.
فرزانه بی بی امروز برای شرکت در جلسه دادگاه درصدد ورود به دادگاه عالی لاهور بود که به گفته پلیس، چند نفر از اعضای خانواده، او را به کناری کشیدند و به فرزانه بی بی و شوهرش حمله کردند. در این حملات، شوهر او موفق به فرار شد.
یک مقام پلیس پاکستان به خبرگزاری رویترز گفته است که پس از قتل فرزانه بی بی، تمام اعضای خانواده او به جز پدرش فرار کردند که در حضور پلیس به نقشش در کشتن دخترش اعتراف کرد.
شمائله جعفری، خبرنگار بی بی سی در پاکستان میگوید که ازدواج بر خلاف تمایل خانواده در برخی نقاط پاکستان اقدامی غیر قابل قبول به شمار میرود.
طبق قوانین پاکستان، خانواده مقتول میتواند قاتل را ببخشد. این در حالی است که در بسیاری از موارد، اعضای خانواده مقتول در قتل دست داشتهاند.
منبع: بی بی سی
عکس متعلق به این سنگسار نیست.
زن پاکستانی در برابر دادگاه عالی لاهور توسط اعضای خانوادهاش کشته شد
یک زن پاکستانی به دلیل ازدواج بدون اجازه خانواده، در برابر ساختمان دادگاه عالی لاهور توسط بستگانش سنگسار شده است.
پلیس پاکستان گفته است که فرزانه بی بی، ۳۰ ساله، که گفته می شود سه ماهه حامله بود، پس از آن که در این محل با آجر و چماق مورد حمله قرار گرفت، کشته شد.
پدر این زن پاکستانی خود را تسلیم پلیس کرده است، اما برادران و نامزد سابقش که در این حمله دست داشتند، هنوز بازداشت نشدهاند.
خبرنگاران میگویند که صدها دختر و زن پاکستانی هر ساله توسط اعضای خانواده خود به قتل میرسند.
این در حالی است که تعداد زیادی از این موارد هیچگاه گزارش نشده و ثبت نمیشوند.
پدر و مادر فرزانه بی بی، محمد اقبال، شوهر او را متهم کردند که دخترشان را ربوده و علیه او به دادگاه عالی لاهور شکایت کردند، اما فرزانه بی بی به پلیس گفت که او به میل خودش با این مرد ازدواج کرده است.
پلیس پاکستان گفته که این دو به مدت چند سال نامزد بودند.
فرزانه بی بی امروز برای شرکت در جلسه دادگاه درصدد ورود به دادگاه عالی لاهور بود که به گفته پلیس، چند نفر از اعضای خانواده، او را به کناری کشیدند و به فرزانه بی بی و شوهرش حمله کردند. در این حملات، شوهر او موفق به فرار شد.
یک مقام پلیس پاکستان به خبرگزاری رویترز گفته است که پس از قتل فرزانه بی بی، تمام اعضای خانواده او به جز پدرش فرار کردند که در حضور پلیس به نقشش در کشتن دخترش اعتراف کرد.
شمائله جعفری، خبرنگار بی بی سی در پاکستان میگوید که ازدواج بر خلاف تمایل خانواده در برخی نقاط پاکستان اقدامی غیر قابل قبول به شمار میرود.
طبق قوانین پاکستان، خانواده مقتول میتواند قاتل را ببخشد. این در حالی است که در بسیاری از موارد، اعضای خانواده مقتول در قتل دست داشتهاند.
منبع: بی بی سی
عکس متعلق به این سنگسار نیست.
۱۳۹۳ خرداد ۵, دوشنبه
His only crime is holding a sign ..
Of
all the sad news that come out of Iran, this one really devastated me.
The student in this picture is Yousef Rashidi.
He has been sentenced to
death for holding a sign during a demonstration against Mahmoud
Ahmadinejad's visit to Amir Kabir University.
The sign that he held
reads: “fascist president you're not welcome at Polytechnic University,”
and Yousef is
now awaiting execution. His only crime is holding a sign.
داستان جهل و تعصب شیعیان ...!
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﻭ ﺍﺷﻐﺎﻝ ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ ﺗﻮﺳﻂ ﻧﯿﺮﻭﻫﺎﯼ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺯ
ﻣﺮﺩﻡ ﺁﻧﺠﺎ ﺭﻓﺘﺎﺭﻋﺠﯿﺒﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ .
ﺍﯾﻦ ﻋﺪﻩ ﻧﺎﻡ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻫﯿﺘﻠﺮ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻧﺪ.
ﺑﺮﺧﯽ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻫﻢ ﻓﺮﺍﺗﺮ ﺑﺮﺩﻩ ﻭ ﻧﺎﻡ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻧﻮﮐﺮﻫﯿﺘﻠﺮ ﻭ ﯾﺎ ﮐﻨﯿﺰ
ﻫﯿﺘﻠﺮ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻧﺪ .
ﻧﺼﻒ ﺍﯾﻦ ﺟﻤﺎﻋﺖ ﻫﻨﻮﺯ ﺑﺮﺝ ﺍﯾﻔﻞ ﺭﺍ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻭﻟﯽ ﺣﺘﻤﺎً ﻣﯿﺮﻭﻧﺪ ﻭ
ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺑﺮﻟﯿﻦ ﺭﺍ ﺑﺎﺯﺩﯾﺪ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ .
ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﺻﻼً ﺁﻟﻤﺎﻧﯽ ﺑﻠﺪ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ ﺭﻭﺯﯼ ﭼﻨﺪ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺑﺮﻟﯿﻦ
ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﺁﻟﻤﺎﻧﯽ ﺩﻋﺎ ﻣﯿﺨﻮﺍﻧﻨﺪ.
ﺁﻧﻬﺎﺋﯿﮑﻪ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺍﺛﺮ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﺍﺭﺗﺸﯿﺎﻥ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﺟﺪﺍﺩﺷﺎﻥ ﺩﻭﺭﮔﻪ ﺁﻟﻤﺎﻧﯽ
ﻓﺮﺍﻧﺴﻮﯼ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ، ﯾﮏ ﺷﺎﻝ ﺍﺱ ﺍﺱ ﺑﻪ ﮐﻤﺮﺷﺎﻥ ﻣﯿﺒﻨﺪﻧﺪ ﺗﺎ ﻫﻤﻪ
ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺍﺯ ﭘﺪﺭ ﺁﻟﻤﺎﻧﯽ ﻭ ﺑﺮ ﺍﺛﺮ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺍﻟﺒﺘﻪ
ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﻣﺮ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻫﻢ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ.
ﯾﮏ ﻋﮑﺲ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺟﻮﺍﻥ ﺧﻮﺷﺘﯿﺐ ﻭ ﺧﻮﺵ ﻫﯿﮑﻞ ﺭﺍ ﺗﻮﯼ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺷﺎﻥ
ﻗﺎﺏ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ ﺍﯾﻦ ﻋﮑﺲ ﻫﯿﺘﻠﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ
ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻧﺪ .
ﻫﺮﭼﻘﺪﺭ ﻫﻢ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻋﮑﺲ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﻫﯿﺘﻠﺮ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻧﺸﺎﻥ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ، ﺯﯾﺮ ﺑﺎﺭ
ﻧﻤﯿﺮﻭﻧﺪ ﻭ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ ﺍﺻﻼ ﻫﯿﺘﻠﺮ ﺳﺒﯿﻞ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﻫﺮﻭﻗﺖ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﺭﺍ
ﺑﺮﺍﯼ ﺁﺷﻨﺎﯾﺎﻥ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻗﺎﻩ ﻗﺎﻩ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﻧﺪ ﻭ ﻣﯽ
ﮔﻮﯾﻨﺪ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﭼﻪ ﺁﺩﻣﻬﺎﯼ ﺍﺣﻤﻖ ﻭ ﻧﺎﺩﺍﻧﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ .
ﯾﺎ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺧﺮ ﮐﻤﺘﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ . ﺩﻟﺸﺎﻥ ﺷﺪﯾﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻤﺎﻗﺖ
ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯿﺴﻮﺯﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺸﺎﻥ ﺗﺎﺳﻒ ﻣﯿﺨﻮﺭﻧﺪ.
ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ .... ﻣﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﭼﺮﺍ؟
ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ ﻣﺘﻦ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﭼﻘﺪﺭ ﺑﻪ ﻣﺘﻦ ﺑﺎﻻ ﺷﺒﺎﻫﺖ ﺩﺍﺭﺩ .
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺣﻤﻠﻪ ﺍﻋﺮﺍﺏ ﻭ ﺍﺷﻐﺎﻝ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺗﻮﺳﻂ ﺳﺮﺑﺎﺯﺍﻥ ﻋﺮﺏ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ
ﺭﻓﺘﺎﺭﻋﺠﯿﺒﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ.
ﺁﻧﻬﺎ ﻧﺎﻡ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻋﻠﯽ ﻭ ﺣﺴﯿﻦ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻧﺪ . ﺑﺮﺧﯽ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ
ﻫﻢ ﻓﺮﺍﺗﺮ ﺑﺮﺩﻩ ﻭ ﻧﺎﻡ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻏﻼﻣﻌﻠﯽ ﻭ ﯾﺎ ﻏﻼﻣﺤﺴﯿﻦ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻧﺪ .
ﻧﺼﻒ ﺍﯾﻦ ﺟﻤﺎﻋﺖ ﻫﻨﻮﺯ ﺑﻪ ﺷﻬﺮﻫﺎﯼ ﺩﯾﺪﻧﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺳﻔﺮ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ
ﻭﻟﯽ ﺣﺘﻤﺂ ﻣﯿﺮﻭﻧﺪ ﻭ ﻣﮑﻪ ﻭ ﺣﺮﻡ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ ﺭﻭ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ . ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ
ﺍﺻﻼ ﻋﺮﺑﯽ ﺑﻠﺪ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ ﺭﻭﺯﯼ ﭼﻨﺪ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻗﺒﻠﻪ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﻋﺮﺑﯽ
ﺩﻋﺎ ﻣﯿﺨﻮﺍﻧﻨﺪ . ﺁﻧﻬﺎﺋﯿﮑﻪ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺍﺛﺮ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﺍﻋﺮﺍﺏ ﺑﻪ ﺍﺟﺪﺍﺩﺷﺎﻥ ﺩﻭﺭﮔﻪ
ﻋﺮﺏ- ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺷﺪﻫﺎﻧﺪ، ﯾﮏ ﺷﺎﻝ ﺳﺒﺰ ﺑﻪ ﮐﻤﺮﺷﺎﻥ ﻣﯿﺒﻨﺪﻧﺪ ﺗﺎ ﻫﻤﻪ
ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺳﯿﺪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﭘﺪﺭ ﻋﺮﺏ ﻭ ﺑﺮ ﺍﺛﺮ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺁﻣﺪﻩ
ﺍﻧﺪ ﻭ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺑﻪ ﺳﯿﺪ ﺑﻮﺩﻥ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻫﻢ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ .
ﯾﮏ ﻋﮑﺲ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺟﻮﺍﻥ ﺧﻮﺵ ﻗﯿﺎﻓﻪ ﺑﺎ ﭼﺸﻤﻬﺎﯼ ﺩﺭﺷﺖ ﻣﮋﻩ ﻫﺎﯼ
ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺸﮑﯽ ﻭ ﺍﺑﺮﻭﻫﺎﯼ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ﮐﻤﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﺗﻮﯼ ﺧﺎﻧﻪ ﺷﺎﻥ ﻗﺎﺏ ﮐﺮﺩﻩ
ﺍﻧﺪ ﻭ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ ﺍﯾﻦ ﻋﮑﺲ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ
ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻧﺪ . ﻫﺮﭼﻘﺪﺭ ﻫﻢ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻋﮑﺲ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﻋﻠﯽ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻧﺸﺎﻥ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ،
ﺯﯾﺮ ﺑﺎﺭ ﻧﻤﯿﺮﻭﻧﺪ ﻭ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ ﻋﻠﯽ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ
ﻣﺮﺩﻡ ﺁﻧﺠﺎ ﺭﻓﺘﺎﺭﻋﺠﯿﺒﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ .
ﺍﯾﻦ ﻋﺪﻩ ﻧﺎﻡ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻫﯿﺘﻠﺮ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻧﺪ.
ﺑﺮﺧﯽ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻫﻢ ﻓﺮﺍﺗﺮ ﺑﺮﺩﻩ ﻭ ﻧﺎﻡ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻧﻮﮐﺮﻫﯿﺘﻠﺮ ﻭ ﯾﺎ ﮐﻨﯿﺰ
ﻫﯿﺘﻠﺮ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻧﺪ .
ﻧﺼﻒ ﺍﯾﻦ ﺟﻤﺎﻋﺖ ﻫﻨﻮﺯ ﺑﺮﺝ ﺍﯾﻔﻞ ﺭﺍ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻭﻟﯽ ﺣﺘﻤﺎً ﻣﯿﺮﻭﻧﺪ ﻭ
ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺑﺮﻟﯿﻦ ﺭﺍ ﺑﺎﺯﺩﯾﺪ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ .
ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﺻﻼً ﺁﻟﻤﺎﻧﯽ ﺑﻠﺪ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ ﺭﻭﺯﯼ ﭼﻨﺪ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺑﺮﻟﯿﻦ
ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﺁﻟﻤﺎﻧﯽ ﺩﻋﺎ ﻣﯿﺨﻮﺍﻧﻨﺪ.
ﺁﻧﻬﺎﺋﯿﮑﻪ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺍﺛﺮ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﺍﺭﺗﺸﯿﺎﻥ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﺟﺪﺍﺩﺷﺎﻥ ﺩﻭﺭﮔﻪ ﺁﻟﻤﺎﻧﯽ
ﻓﺮﺍﻧﺴﻮﯼ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ، ﯾﮏ ﺷﺎﻝ ﺍﺱ ﺍﺱ ﺑﻪ ﮐﻤﺮﺷﺎﻥ ﻣﯿﺒﻨﺪﻧﺪ ﺗﺎ ﻫﻤﻪ
ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺍﺯ ﭘﺪﺭ ﺁﻟﻤﺎﻧﯽ ﻭ ﺑﺮ ﺍﺛﺮ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺍﻟﺒﺘﻪ
ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﻣﺮ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻫﻢ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ.
ﯾﮏ ﻋﮑﺲ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺟﻮﺍﻥ ﺧﻮﺷﺘﯿﺐ ﻭ ﺧﻮﺵ ﻫﯿﮑﻞ ﺭﺍ ﺗﻮﯼ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺷﺎﻥ
ﻗﺎﺏ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ ﺍﯾﻦ ﻋﮑﺲ ﻫﯿﺘﻠﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ
ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻧﺪ .
ﻫﺮﭼﻘﺪﺭ ﻫﻢ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻋﮑﺲ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﻫﯿﺘﻠﺮ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻧﺸﺎﻥ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ، ﺯﯾﺮ ﺑﺎﺭ
ﻧﻤﯿﺮﻭﻧﺪ ﻭ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ ﺍﺻﻼ ﻫﯿﺘﻠﺮ ﺳﺒﯿﻞ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﻫﺮﻭﻗﺖ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﺭﺍ
ﺑﺮﺍﯼ ﺁﺷﻨﺎﯾﺎﻥ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻗﺎﻩ ﻗﺎﻩ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﻧﺪ ﻭ ﻣﯽ
ﮔﻮﯾﻨﺪ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﭼﻪ ﺁﺩﻣﻬﺎﯼ ﺍﺣﻤﻖ ﻭ ﻧﺎﺩﺍﻧﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ .
ﯾﺎ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺧﺮ ﮐﻤﺘﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ . ﺩﻟﺸﺎﻥ ﺷﺪﯾﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻤﺎﻗﺖ
ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯿﺴﻮﺯﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺸﺎﻥ ﺗﺎﺳﻒ ﻣﯿﺨﻮﺭﻧﺪ.
ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ .... ﻣﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﭼﺮﺍ؟
ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ ﻣﺘﻦ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﭼﻘﺪﺭ ﺑﻪ ﻣﺘﻦ ﺑﺎﻻ ﺷﺒﺎﻫﺖ ﺩﺍﺭﺩ .
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺣﻤﻠﻪ ﺍﻋﺮﺍﺏ ﻭ ﺍﺷﻐﺎﻝ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺗﻮﺳﻂ ﺳﺮﺑﺎﺯﺍﻥ ﻋﺮﺏ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ
ﺭﻓﺘﺎﺭﻋﺠﯿﺒﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ.
ﺁﻧﻬﺎ ﻧﺎﻡ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻋﻠﯽ ﻭ ﺣﺴﯿﻦ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻧﺪ . ﺑﺮﺧﯽ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ
ﻫﻢ ﻓﺮﺍﺗﺮ ﺑﺮﺩﻩ ﻭ ﻧﺎﻡ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻏﻼﻣﻌﻠﯽ ﻭ ﯾﺎ ﻏﻼﻣﺤﺴﯿﻦ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻧﺪ .
ﻧﺼﻒ ﺍﯾﻦ ﺟﻤﺎﻋﺖ ﻫﻨﻮﺯ ﺑﻪ ﺷﻬﺮﻫﺎﯼ ﺩﯾﺪﻧﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺳﻔﺮ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ
ﻭﻟﯽ ﺣﺘﻤﺂ ﻣﯿﺮﻭﻧﺪ ﻭ ﻣﮑﻪ ﻭ ﺣﺮﻡ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ ﺭﻭ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ . ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ
ﺍﺻﻼ ﻋﺮﺑﯽ ﺑﻠﺪ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ ﺭﻭﺯﯼ ﭼﻨﺪ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻗﺒﻠﻪ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﻋﺮﺑﯽ
ﺩﻋﺎ ﻣﯿﺨﻮﺍﻧﻨﺪ . ﺁﻧﻬﺎﺋﯿﮑﻪ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺍﺛﺮ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﺍﻋﺮﺍﺏ ﺑﻪ ﺍﺟﺪﺍﺩﺷﺎﻥ ﺩﻭﺭﮔﻪ
ﻋﺮﺏ- ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺷﺪﻫﺎﻧﺪ، ﯾﮏ ﺷﺎﻝ ﺳﺒﺰ ﺑﻪ ﮐﻤﺮﺷﺎﻥ ﻣﯿﺒﻨﺪﻧﺪ ﺗﺎ ﻫﻤﻪ
ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺳﯿﺪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﭘﺪﺭ ﻋﺮﺏ ﻭ ﺑﺮ ﺍﺛﺮ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺁﻣﺪﻩ
ﺍﻧﺪ ﻭ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺑﻪ ﺳﯿﺪ ﺑﻮﺩﻥ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻫﻢ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ .
ﯾﮏ ﻋﮑﺲ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺟﻮﺍﻥ ﺧﻮﺵ ﻗﯿﺎﻓﻪ ﺑﺎ ﭼﺸﻤﻬﺎﯼ ﺩﺭﺷﺖ ﻣﮋﻩ ﻫﺎﯼ
ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺸﮑﯽ ﻭ ﺍﺑﺮﻭﻫﺎﯼ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ﮐﻤﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﺗﻮﯼ ﺧﺎﻧﻪ ﺷﺎﻥ ﻗﺎﺏ ﮐﺮﺩﻩ
ﺍﻧﺪ ﻭ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ ﺍﯾﻦ ﻋﮑﺲ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ
ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻧﺪ . ﻫﺮﭼﻘﺪﺭ ﻫﻢ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻋﮑﺲ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﻋﻠﯽ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻧﺸﺎﻥ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ،
ﺯﯾﺮ ﺑﺎﺭ ﻧﻤﯿﺮﻭﻧﺪ ﻭ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ ﻋﻠﯽ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ
گاهی شعور یک حیوان بیشتر از بعضی انسانهاست
آلوارو مونرو ماتادور معروف اسپانیایى افتاد و گریه کرد… چون فهمید که حیوان نمى خواهد با او بجنگد…
به نگاه معصوم این حیوان نگاه کنید. او فهمید این حیوان با چشمان اشکبارش «صلح» را جستجو می کند.
گاهی شعور یک حیوان بیشتر از بعضی انسانهاست. ای کاش تمام کسانی که به جنگ دامن میزنند، به اندازه این گاو شعور داشتند.
هنگام آن رسیده است كه انسانها در برابر همه جنگ آفرینان بایستند؛ سلاح هایشان را زمین بیندازند و برای آینده بدون نبرد و خون ریزی تلاش كنند.
به نگاه معصوم این حیوان نگاه کنید. او فهمید این حیوان با چشمان اشکبارش «صلح» را جستجو می کند.
گاهی شعور یک حیوان بیشتر از بعضی انسانهاست. ای کاش تمام کسانی که به جنگ دامن میزنند، به اندازه این گاو شعور داشتند.
هنگام آن رسیده است كه انسانها در برابر همه جنگ آفرینان بایستند؛ سلاح هایشان را زمین بیندازند و برای آینده بدون نبرد و خون ریزی تلاش كنند.
توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر میکنند ... حافظ
اختلاس های میلیارد میلیاردی شده و میشود و خواهد شد، مردم را روز به روز بدبخت میکنند، کسی صدایش در نیامد
احمدی نژاد مامان هوگوچاوز را ماچ و بوسه می کند کسی صداش در نیامد
آمار اعتیاد و طلاق همین طور روز افزون مانند تورم بالا میرود از مسئولین کسی اعتراض نکرد.
حالا یک هنرمند جهانی ایرانی با یک پیرمرد 85 ساله رو بوسی کرده اینجا نماینده مجلس گفته است باید محاکمه بشه.
خود تویی که از سعید مرتضوی رشوه 10 میلیونی گرفتی نباید محاکمه بشی؟
احمدی نژاد مامان هوگوچاوز را ماچ و بوسه می کند کسی صداش در نیامد
آمار اعتیاد و طلاق همین طور روز افزون مانند تورم بالا میرود از مسئولین کسی اعتراض نکرد.
حالا یک هنرمند جهانی ایرانی با یک پیرمرد 85 ساله رو بوسی کرده اینجا نماینده مجلس گفته است باید محاکمه بشه.
خود تویی که از سعید مرتضوی رشوه 10 میلیونی گرفتی نباید محاکمه بشی؟
چرا لات ها و جاهل ها جذب دیکتاتورها میشوند
لات ها و جاهل ها ، بعنوان یک گروه اجتماعی ، همواره مجذوب قدرت مرکزی
بوده اند ٠ شیفتگی آنها به قدرت سیاسی ، و به روحانیت شیعه از کجا ناشی
میشود؟ در طول تاریخ ، از پیامبر اسلام و گروه سرکوب موسوم به "اراذل
النّاس" گرفته تا گروه چاقو کشان و لات های هیتلر و استالین ﴿که خود متعلق
به گروه لات ها بود﴾ ٠٠٠ طبقه جاهل ها و لات ها همواره در سرکوب مردم و
خفه کردن صدای آزادیخواهان نقش داشته اند٠ امّا امروز نسل
دوم و سوم شعبان جعفری ها ، طیّب حاج رضایی ها ، برادران حاج عباسی ها ،
حسین اسماعیلی پور ها ، ناصر حسن خانی ها ، و باقر فروتن ها چه میکنند؟
سه رخداد تاریخی بما نشان میدهد که پرداختن و کنکاش درباره روانشناسی و
نقش گروه لات ها و جاهل ها از درجه اهمیت بالایی برخوردار است:
١- کودتای ٢٨ مرداد و ملّی کردن صنعت نفت و گروه اجتماعی که شعبان جعفری آنرا نمایندگی میکرد ،
٢- واقعه ١٥ خرداد ٤٢ و طیّب حاج رضایی ،
٣- انقلاب بهمن ٥٧ که رژیم جمهوری اسلامی از دل آن بیرون آمد٠
٠٠٠اگر جاهل ها و لات ها ، در دوران گذشته بعنوان بازوی سرکوب رژیم مورد استفاده واقع میشدند ، نظام پادشاهی صرفأ از آنها استفاده ابزاری میکرد و هیچگونه همخوانی و "این همانی" با آن گروه اجتماعی نداشت ٠ امّا امروز ، لات ها ، بعد از ایفای نقش موثر خود در پایه ریزی و شکل گیری نظام ، بخشی از بدنه حکومت جمهوری اسلامی را تشکیل میدهند و با حضور خود در لایه های اقتصادی ، امنیتی ، ارتشی ، و نیز در مجلس ، از اعضای اصلی نظام محسوب میشوند ٠ پیوند و شباهت میان "آخوندیزم" و "جاهلیزم" در طول تاریخ غیر قابل انکار بوده ، و روابط میان ایندو ، با حضور همیشگی و رابطه تنگاتنگشان در بازار و همچنین در هنگام انجام مراسم مذهبی ، اجتناب ناپذیر است٠
٠٠٠یکی از بزرگترین اشتباهات شاه ، اعدام دو تن از بزرگترین میدان داران تهران ، یعنی طیّب حاج رضایی و حاج اسماعیل رضایی بود٠ اعدام آندو باعث شد که گروه کثیری از لات های جنوب شهر بسوی روحانیت جذب شوند که چند سال بعد از آن ، نقش مهمّی در جهت دادن به انقلاب ٥٧ ایفا کردند٠
حاج مهدی عراقی که از لات ها و جاهل های متدین تهران بود ، در پاریس همیشه با خمینی بود و سرانجام بهمراه پسرش در سال ٥٨ توسط گروه فرقان ، ترور شد٠ خاطرات حاج مهدی عراقی بصورت کتابی بنام" ناگفته ها" چاپ شده است ٠٠٠٠
گفتگوی بهرام مشیری با دکتر مسعود نقره کار
١- کودتای ٢٨ مرداد و ملّی کردن صنعت نفت و گروه اجتماعی که شعبان جعفری آنرا نمایندگی میکرد ،
٢- واقعه ١٥ خرداد ٤٢ و طیّب حاج رضایی ،
٣- انقلاب بهمن ٥٧ که رژیم جمهوری اسلامی از دل آن بیرون آمد٠
٠٠٠اگر جاهل ها و لات ها ، در دوران گذشته بعنوان بازوی سرکوب رژیم مورد استفاده واقع میشدند ، نظام پادشاهی صرفأ از آنها استفاده ابزاری میکرد و هیچگونه همخوانی و "این همانی" با آن گروه اجتماعی نداشت ٠ امّا امروز ، لات ها ، بعد از ایفای نقش موثر خود در پایه ریزی و شکل گیری نظام ، بخشی از بدنه حکومت جمهوری اسلامی را تشکیل میدهند و با حضور خود در لایه های اقتصادی ، امنیتی ، ارتشی ، و نیز در مجلس ، از اعضای اصلی نظام محسوب میشوند ٠ پیوند و شباهت میان "آخوندیزم" و "جاهلیزم" در طول تاریخ غیر قابل انکار بوده ، و روابط میان ایندو ، با حضور همیشگی و رابطه تنگاتنگشان در بازار و همچنین در هنگام انجام مراسم مذهبی ، اجتناب ناپذیر است٠
٠٠٠یکی از بزرگترین اشتباهات شاه ، اعدام دو تن از بزرگترین میدان داران تهران ، یعنی طیّب حاج رضایی و حاج اسماعیل رضایی بود٠ اعدام آندو باعث شد که گروه کثیری از لات های جنوب شهر بسوی روحانیت جذب شوند که چند سال بعد از آن ، نقش مهمّی در جهت دادن به انقلاب ٥٧ ایفا کردند٠
حاج مهدی عراقی که از لات ها و جاهل های متدین تهران بود ، در پاریس همیشه با خمینی بود و سرانجام بهمراه پسرش در سال ٥٨ توسط گروه فرقان ، ترور شد٠ خاطرات حاج مهدی عراقی بصورت کتابی بنام" ناگفته ها" چاپ شده است ٠٠٠٠
گفتگوی بهرام مشیری با دکتر مسعود نقره کار
۱۳۹۳ خرداد ۴, یکشنبه
درخواست نیاز از عالم توانا ....!
آیا واقعا فکر میکنید که عالم توانایی که شما او را پرستش میکنید،
نیازی به این داره که شما از او نیازها یتان را درخواست کنید؟
اگر اینطور هست پس چطور میتوانید بگوئید که او عالم است؟
و اگر اینطور نیست پس چرا او را پرستش میکنید؟ ....!!!!!
نیازی به این داره که شما از او نیازها یتان را درخواست کنید؟
اگر اینطور هست پس چطور میتوانید بگوئید که او عالم است؟
و اگر اینطور نیست پس چرا او را پرستش میکنید؟ ....!!!!!
خودداری از آزادی ساسان سلیمانی، کارگردان ویدئوی«هپی» و موکول کردن ملاقات به هفته آینده
ک منبع مطلع به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که ساسان
سلیمانی که گفته میشود کارگردان ویدیوی «هپی» در تهران بوده است، چند روز
پس از آزادی دیگر افرادی که در ساخت ویدیو مشارکت داشته اند، همچنان در
زندان رجایی شهر کرج به سر می برد.
او به کمپین گفت که به خانواده ساسان سلیمانی گفته شده بوده که می تواند با وثیقه آزاد شود. اما امروز ۳ خرداد (۲۴ می) پس از آنکه خانواده وی برای ارائه سند به عنوان وثیقه و آزادی او اقدام کردند، از آزادی او خودداری شده است.
او به کمپین گفت که در طی مدت بازداشت از خوابیدن او جلوگیری شده و هم اکنون از وضعیت جسمی مناسبی برخوردار نیست.
دوشنبه ۱۹ اردیبهشت (۱۹ ماه می)، شش تن از افرادی که در ساختن ویدیویی به نام «هپی» که موسیقی خواننده آمریکایی ویلیام فرل بر آن گذاشته شده بود، توسط پلیس اخلاقی تهران دستگیر و به ساختمان این واحد پلیس در خیابان وزراء تهران (خالداسلامبولی) انتقال داده شدند.
این افراد روز چهار شنبه پس از نزدیک به چهل هشت ساعت از همین ساختمان با تودیع وثیقه هایی بین ۳۰ تا ۵۰ میلیون تومان آزاد شدند. ساسان سلیمانی روز پس از دستگیری این شش دستگیر پس از مراجعه مامورین به خانه و ضبط رایانه شخصی و برخی دیگر از وسایلش در منزل دستگیر شد.
در زمان بازداشت این افراد بازجویان دستگیرشدگان را تحت فشار قرار دادند که مسئولیت تهیه ویدیو را به گردن ساسان سلیمانی بیاندازند و بگویند که او آنها را فریب داده است.
منبع یاد شده به کمپین گفت که به خانواده آقای سلیمانی گفته شده است که قرار است او را یک هفته در زندان نگه دارند و مامورین زندان گفته اند که هفته بعد برای دیدن او مراجعه کنند.
اما ساسان سلیمانی، هنرمندی که گفته می شود کارگردان این ویدیو بوده است، همچنان در بازداشت به سر می برد. برای او وثیقه ای پنجاه میلیون تومانی در نظر گرفته شده بود ولی علیرغم تهیه وثیقه او همچنان در زندان به سر می برد.
ساسان سلیمانی، ۳۳ ساله، کارگردان و انیماتور ایرانی است. وی دارای مدرک لیسانس کارگردانی و فوق لیسانس انیمشین است. وی همچنین کارگردان کلیپ “سوسن خانم” از گروه موسیقی «بروبکس» بوده که پس از ساخت دستگیر و مدتی را در زندان اوین سپری کرد
او به کمپین گفت که به خانواده ساسان سلیمانی گفته شده بوده که می تواند با وثیقه آزاد شود. اما امروز ۳ خرداد (۲۴ می) پس از آنکه خانواده وی برای ارائه سند به عنوان وثیقه و آزادی او اقدام کردند، از آزادی او خودداری شده است.
او به کمپین گفت که در طی مدت بازداشت از خوابیدن او جلوگیری شده و هم اکنون از وضعیت جسمی مناسبی برخوردار نیست.
دوشنبه ۱۹ اردیبهشت (۱۹ ماه می)، شش تن از افرادی که در ساختن ویدیویی به نام «هپی» که موسیقی خواننده آمریکایی ویلیام فرل بر آن گذاشته شده بود، توسط پلیس اخلاقی تهران دستگیر و به ساختمان این واحد پلیس در خیابان وزراء تهران (خالداسلامبولی) انتقال داده شدند.
این افراد روز چهار شنبه پس از نزدیک به چهل هشت ساعت از همین ساختمان با تودیع وثیقه هایی بین ۳۰ تا ۵۰ میلیون تومان آزاد شدند. ساسان سلیمانی روز پس از دستگیری این شش دستگیر پس از مراجعه مامورین به خانه و ضبط رایانه شخصی و برخی دیگر از وسایلش در منزل دستگیر شد.
در زمان بازداشت این افراد بازجویان دستگیرشدگان را تحت فشار قرار دادند که مسئولیت تهیه ویدیو را به گردن ساسان سلیمانی بیاندازند و بگویند که او آنها را فریب داده است.
منبع یاد شده به کمپین گفت که به خانواده آقای سلیمانی گفته شده است که قرار است او را یک هفته در زندان نگه دارند و مامورین زندان گفته اند که هفته بعد برای دیدن او مراجعه کنند.
اما ساسان سلیمانی، هنرمندی که گفته می شود کارگردان این ویدیو بوده است، همچنان در بازداشت به سر می برد. برای او وثیقه ای پنجاه میلیون تومانی در نظر گرفته شده بود ولی علیرغم تهیه وثیقه او همچنان در زندان به سر می برد.
ساسان سلیمانی، ۳۳ ساله، کارگردان و انیماتور ایرانی است. وی دارای مدرک لیسانس کارگردانی و فوق لیسانس انیمشین است. وی همچنین کارگردان کلیپ “سوسن خانم” از گروه موسیقی «بروبکس» بوده که پس از ساخت دستگیر و مدتی را در زندان اوین سپری کرد
کریستوفر هیچنز (زاده ۱۳ آوریل ۱۹۴۹- درگذشته ۱۵ دسامبر ۲۰۱۱)
دانشجویی
از کریستوفر هیچنز می پرسد آیا این عادلانه است که او به عنوان یک آتئیست
سعی می کند عقیده اکثریت جامعه مثلا مذهبی آمریکا را با عقیده اقلیت بی دین
، عوض کند؟
کریستوفر می گوید: دین شما اسباب بازی محبوب شما است، تا زمانی که آنرا در خانه خود نگه داشته اید، کسی با شما کاری ندارد، اما وقتی دیگران را مجبور می کنید که به اسباب بازی شما ایمان بیاورند، با آن بازی کنند و از آن بدتر، جامعه را بر اساس آن اداره کنند، ما مجبور می شویم که بگوییم این اسباب بازی شما، این عیب های احمقانه را دارد و به نقد آن بپردازیم.
...
کریستوفر هیچنز (زاده ۱۳ آوریل ۱۹۴۹- درگذشته ۱۵ دسامبر ۲۰۱۱)
منتقد ادبی، روزنامه نگار، ستون نویس برجسته، پادنویس و برجسته ترین چهره بی خدایی نوین
کریستوفر می گوید: دین شما اسباب بازی محبوب شما است، تا زمانی که آنرا در خانه خود نگه داشته اید، کسی با شما کاری ندارد، اما وقتی دیگران را مجبور می کنید که به اسباب بازی شما ایمان بیاورند، با آن بازی کنند و از آن بدتر، جامعه را بر اساس آن اداره کنند، ما مجبور می شویم که بگوییم این اسباب بازی شما، این عیب های احمقانه را دارد و به نقد آن بپردازیم.
...
کریستوفر هیچنز (زاده ۱۳ آوریل ۱۹۴۹- درگذشته ۱۵ دسامبر ۲۰۱۱)
منتقد ادبی، روزنامه نگار، ستون نویس برجسته، پادنویس و برجسته ترین چهره بی خدایی نوین
دختری که امید به دولت امید بسته بود’مرد!
دختری که امید به دولت امید بسته بود’مرد!
آیا میدانید که:«سایه مقدسی»، دانش آموز نخبه اهل مراغه که با دستورحسن روحاني و حمایت وزیر آموزش و پرورش برای مداوا راهی آلمان شد به علت عدم پرداخت هزینه برای شروع درمان و فشار سفارت جمهوری اسلامی برای بازگرداندن او به ایران سرانجام باتلاش وزارت امور خارجه جواد ظریف’مرد.
این دانش آموز شانزده ساله و عضو سازمان استعدادهای درخشان (سمپاد) که در مدرسه دخترانه تیزهوشان مراغه مشغول به تحصیل بود با انتشار دو دفتر شعر، جوانترین شاعر مراغه شناخته میشد و از بیماری خونی به نام ای. ال. ال (A.L.L) رنج میبرد که درمان آن در کشورمان میسر نبود و به همین دلیل به فرمان حسن روحانی با هیاهوی تبلیغاتی که سایت های حامی دولت اعتدال! و امید! راه انداخته بودند راهی بیمارستان دانشگاه فرانکفورت آلمان شد تا مراحل درمان را بگذراند؛آموزش و پرورش نیز محمدرضا مقدسی را با عنوان معلم مدرسه ایرانیهای فرانکفورت معرفی کرد تا همراه سایه به آلمان بروند و مراحل درمانی سایه طی شود.
اما دختر نخبه مراغه ای در بیمارستان آلمان سرگردان شد زیرا به گفته پدر سایه، کنسولگری ایران در فرانکفورت از بیمه کردن این خانواده با وجود اینکه پدر سایه در مدرسه کنسولگری ایران در فرانکفورت مشغول به کار بود، خودداری کرده بود.محمدرضا مقدسی گفته بود:{ سایه را در بیمارستان فرانکفورت بستری کردند و درمان آغاز شد,چند روزی که از مراحل اولیه درمان گذشت، از طرف بیمارستان به من گفتند باید طبق قانون آلمان مدارکم را که شامل بیمه هم بود به آنها تحویل بدهم.من هم گفتم که من در استخدام مدرسه کنسولگری ایران در فرانکفورت هستم و آنها باید تا به حال تمام کارهای اداری مرا انجام داده باشند، اما گویا سفارت من را بیمه نکرده بود!}
در همین ارتباط مهدی دواتگری، نماینده مجلس در نشست علنی شنبه ۲۴ اسفندماه مجلس در بخشی از تذکری شفاهی به وزیر امور خارجه، خطاب به رییس جمهور درباره هزینه درمان «سایه مقدسی»، گفته بود: این دانش آموز نخبه با دستور رییس جمهور به کشور آلمان اعزام شده است اما در معرض آسیب های جسمی و سیاسی قرار دارد، از این رو انتظار می رود از طریق وزارت خارجه نسبت به تضمین هزینه های درمان ایشان اقدام عاجل معمول شود.
سایه مقدسی که در زمانی که در فرانکفورت آلمان به سر می برد، درباره ی وضعیت خود گفته بود:{ پس از رسیدن به آلمان به بیمارستان مراجعه کردیم و با دستور پروفسور ''پیتر بادر'' درمان من تنها به استناد گزارش نشریات ایرانی که در آنها کم و کیف سفر درمانی من با دستور ویژه ی رییس جمهورعزیزمان آمده بود شروع شد و بیمارستان فرصت داد یا بیمه شویم یا محل هزینه ی درمانی مشخص شود. پس از مراجعات مکرر پدر و مادرم به کنسولگری ایران در فرانکفورت قرارداد کاری پدرم بر اساس حکم کارگزینی ارسالی از وزارت آموزش و برورش صادر نشد و سر کنسول ایران می گویند یا شخص رییس جمهور محترم هزینه ی درمانی را به عهده بگیرند و یا دستور دهند تا قرارداد کاری پدرم در مدرسه ی فرانکفورت صادر شود تا ما را طبق قوانین آلمان بیمه و حمایت کنند. امروز ۱۰ روز است درمان من متوقف شده و من در وضعیت بسیار خطرناکی قرار دارم. تا کنون به درخواست های کتبی-شفاهی و تلفنی پدرم باسخ نداده اند ... الان جان من با خطر جدی مواجه است.}
سرکنسولگر ایران در فرانکفورت با این که نامه رسمی آموزش و پرورش مبنی بر استخدام پدر سایه را دریافت کرده بود، حاضر به تنظیم قرارداد و در نظر گرفتن حق بیمه برای خانواده مقدسی نشد. او هزینهی بالای درمان سایه را دلیلی برای سرباز زدن از تنظیم قرداد و بیمه عنوان میکرد و پیشتر عنوان کرده بود که فقط به دستور مستقیم رییس جمهور و یا وزیر امورخارجه حاصر به تنظیم قرارداد هستم . بیمارستان فرانکفورت چهار هفته پس از بستری سایه به دلیل عدم دریافت بیمه در نامه ای بطور رسمی خواستار پاسخگویی سفارت جمهوری اسلامی شد اما سرکنسولگری سفارت در پاسخ نامه با بکار بردن عباراتی که باعث سرافکندگی خانواده دختر نخبه ایرانی شد در نامه بابت مزاحمت یکی از هم میهنان از آلمانی ها عذرخواهی کرد و عنوان کرد که درمان سایه را قطع کنند و برای مداوا به ایران بفرستند. این نامه در حالی از سوی محمدصادق عبدالهی سرکنسولگر ایران نوشته شد که این خانواده با فرمان حسن روحانی و امید سایه به او برای مداوا عازم آلمان شده بودند.
متن نامه سرکنسولگری سفارت جمهوری اسلامی به این شرح بود:
«جناب آقای پرفسور محترم، اینجانب می خواهم به خاطر تلاش و زحماتتان تا به امروز از شما قلبا تشکر کنم و همچنین به خاطر مشکلاتی که یکی از هموطنانم برای شما تولید کرده، عذرخواهی کنم.
علاوه بر آن می خواهم به اطلاع شما برسانم که با توجه به اینکه بیمار مزبور می تواند در ایران نیز مورد معالجه قرار گیرد،بهتر این است که بیمار مذکور به ایران برگشته و در آنجا شروع به معالجه کند.
با سلام دوستانه - محمد صادق عبدالهی، سرکنسول»
محمدرضا مقدسی، پدر سایه بعد از این نامه سرکنسولگری درانتقاد به وضعیت پیش آمده گفته بود:{ سایه علاوه بر درد جسمانی, ترسی شدید از آینده دارد و از بی خوابی در بستر بیماری پلک بر روی پلک نمی گذارد و بر نقطه ای خیره می شود ... نامه و رفتار بعضی از مسوولین ما در این بلاد غریب حکم قتل سایه و به طبع آن پریشانی ابدی ماست. من و همسرم نه خوابی داریم، نه آرامشی. امید از خانه ما رخت بر بسته است}
با تلاش وزارت امور خارجه جواد ظریف و فشار آنها بر خانواده برای انتقال سایه به ایران و توقف درمانش در آلمان متاسفانه بدن سایه کم آورد و حال سایه در انتظار بازگشت به ایران بحرانی شد و با وجودی که توسط خانواده اش دوباره به بیمارستان آلمانی انتقال داده شد اما دیگر دیر شده بود و سایه دختر عزیز ایران زمین زیر دستگاه ها در بیمارستان ’مرد! آری سایه تمام شد، سایه دیگر جان نداشت. خدایا سایه مظلومانه از این دنیا رفت و اینچنین ایران زمین دخترنابغه و چکامه سرایی را که امید به دولت امید بسته بود را از دست داد.
محمدرضا مقدسی، پدر سایه بعد از مرگ جگرگوشه اش میگوید:{ صدای مرا به گوش مردم و مسئولان برسانید. ما به دستور رییس جمهور به آلمان اعزام شدیم اما باعث شدند دخترم جانش را از دست بدهد. سایه امید داشت، ما هم امید داشتیم.دختر من شاعر بود.او امیدهای زیادی داشت.امیدهایی که حالا باید خاک شوند.}
درپی درگذشت سایه مقدسی ۱۶ ساله، وزیر آموزش و پروش دولت امید! و اعتدال! گفته بود: «باید از زحمات وزارت خارجه و کنسولگری ایران در آلمان و به طور خاص پیگیریهای سرکنسولگری کشورمان در فرانکفورت که نهایت همکاری و کمک را در درمان سایه مقدسی انجام دادند، تشکر کرد.(!!!)»
با توجه به اظهارات پیشین سرکنسول ایران در فرانکفورت که در گفتوگو با دویچهوله گفته بود، خواستار بازگشت هر چه سریعتر خانواده مقدسی به ایران است، مشخص نیست که وزیر آموزش و پروش از کدام پیگیریهای محمد صادق عبدالهی یاد و از وی تشکر کرده است.سرکنسول ایران در فرانکفورت پیش از این به دویچهوله گفته بود: «پیش از اینکه این خانواده به آلمان اعزام شود، بارها درخواست کردم که او را با این وضعیت به آلمان نفرستند. وزارت امورخارجه هم در جریان این درخواست من هست. همان موقع هم گفته بودم که این مسئله مشکل آفرین خواهد شد، اما علیرغم تمام این درخواستها، آنها را فرستادند.»
و تشکر وزیر حسن روحانی از زحمات وزارت خارجه و کنسولگری ایران در آلمان در حالی است که محمدرضا مقدسی، پدر سایه پس از نزدیک به سه ماه تدریس در مدرسه ایرانیهای فرانکفورت گفته بود: «هنوز نه حقوقی به من دادهاند. نه تا الان که سایه جان داد وضعیت اقامت ما را مشخص کردند و نه مکانی برای اقامت ما در نظر گرفتند. زیرزمینی در اختیار ما گذاشتند و تمام!..وقتی پزشکان پرونده سایه را بررسی کردند و آزمایشاتی انجام دادند به ما گفتند که زمان مناسبی او را رساندهاید و برای بیماری سایه درمان قطعی وجود دارد. پرفسور پیتر بادر، پزشک معالج سایه به ما گفت که آیندهی درمان سایه روشن است اما توقف درمان، همه چیز را خراب کرد.»
از اینجا به خوبی یک بار دیگر متوجه میشویم که پایه نظام جمهوری اسلامی حال از هر باند و گروهی میخواهند باشد فقط بر یک اصل استوار است و آنهم دروغ است.
حال عزیزان انتخاب با شماست که به امیدهای واهی اصلاح طلبان سهم خواه حکومتی که هربار به یک رنگ و یک شکل درمی آیند از خط امامی دیروز و اصلاح طلب امروزی از حمله کنندگان به تجمع های مسالمت آمیز مردمی و متجاوزان به حریم سفارت خانه ها و مبتکران اجباری کردن حجاب برای دختران و بانوان ایران زمین گرفته تا بنفش های امروزی که آنها را میتوان در هر قالب و رنگی دید به جز در قالب یکرنگی و صداقت دلخوش باشید و یا اینکه باور داشته باشید که حق گرفتنی است و هرچقدر که مردم در پیگیری مطالبات مدنی و شهروندی فعال تر و متحد تر باشند اقتدارگرایان مجبور به عقب نشینی بیشتری میشوند و این همان آلترناتیوی است که اقتدارگرایان از آن وحشت دارند و آن همانا قدرت اتحاد مردمی در پیگیری فعال مطالبات خویش است.
قضاوت با شماست.
محمد رستگار
پنجشنبه ۱ خرداد ۱۳۹۳
آیا میدانید که:«سایه مقدسی»، دانش آموز نخبه اهل مراغه که با دستورحسن روحاني و حمایت وزیر آموزش و پرورش برای مداوا راهی آلمان شد به علت عدم پرداخت هزینه برای شروع درمان و فشار سفارت جمهوری اسلامی برای بازگرداندن او به ایران سرانجام باتلاش وزارت امور خارجه جواد ظریف’مرد.
این دانش آموز شانزده ساله و عضو سازمان استعدادهای درخشان (سمپاد) که در مدرسه دخترانه تیزهوشان مراغه مشغول به تحصیل بود با انتشار دو دفتر شعر، جوانترین شاعر مراغه شناخته میشد و از بیماری خونی به نام ای. ال. ال (A.L.L) رنج میبرد که درمان آن در کشورمان میسر نبود و به همین دلیل به فرمان حسن روحانی با هیاهوی تبلیغاتی که سایت های حامی دولت اعتدال! و امید! راه انداخته بودند راهی بیمارستان دانشگاه فرانکفورت آلمان شد تا مراحل درمان را بگذراند؛آموزش و پرورش نیز محمدرضا مقدسی را با عنوان معلم مدرسه ایرانیهای فرانکفورت معرفی کرد تا همراه سایه به آلمان بروند و مراحل درمانی سایه طی شود.
اما دختر نخبه مراغه ای در بیمارستان آلمان سرگردان شد زیرا به گفته پدر سایه، کنسولگری ایران در فرانکفورت از بیمه کردن این خانواده با وجود اینکه پدر سایه در مدرسه کنسولگری ایران در فرانکفورت مشغول به کار بود، خودداری کرده بود.محمدرضا مقدسی گفته بود:{ سایه را در بیمارستان فرانکفورت بستری کردند و درمان آغاز شد,چند روزی که از مراحل اولیه درمان گذشت، از طرف بیمارستان به من گفتند باید طبق قانون آلمان مدارکم را که شامل بیمه هم بود به آنها تحویل بدهم.من هم گفتم که من در استخدام مدرسه کنسولگری ایران در فرانکفورت هستم و آنها باید تا به حال تمام کارهای اداری مرا انجام داده باشند، اما گویا سفارت من را بیمه نکرده بود!}
در همین ارتباط مهدی دواتگری، نماینده مجلس در نشست علنی شنبه ۲۴ اسفندماه مجلس در بخشی از تذکری شفاهی به وزیر امور خارجه، خطاب به رییس جمهور درباره هزینه درمان «سایه مقدسی»، گفته بود: این دانش آموز نخبه با دستور رییس جمهور به کشور آلمان اعزام شده است اما در معرض آسیب های جسمی و سیاسی قرار دارد، از این رو انتظار می رود از طریق وزارت خارجه نسبت به تضمین هزینه های درمان ایشان اقدام عاجل معمول شود.
سایه مقدسی که در زمانی که در فرانکفورت آلمان به سر می برد، درباره ی وضعیت خود گفته بود:{ پس از رسیدن به آلمان به بیمارستان مراجعه کردیم و با دستور پروفسور ''پیتر بادر'' درمان من تنها به استناد گزارش نشریات ایرانی که در آنها کم و کیف سفر درمانی من با دستور ویژه ی رییس جمهورعزیزمان آمده بود شروع شد و بیمارستان فرصت داد یا بیمه شویم یا محل هزینه ی درمانی مشخص شود. پس از مراجعات مکرر پدر و مادرم به کنسولگری ایران در فرانکفورت قرارداد کاری پدرم بر اساس حکم کارگزینی ارسالی از وزارت آموزش و برورش صادر نشد و سر کنسول ایران می گویند یا شخص رییس جمهور محترم هزینه ی درمانی را به عهده بگیرند و یا دستور دهند تا قرارداد کاری پدرم در مدرسه ی فرانکفورت صادر شود تا ما را طبق قوانین آلمان بیمه و حمایت کنند. امروز ۱۰ روز است درمان من متوقف شده و من در وضعیت بسیار خطرناکی قرار دارم. تا کنون به درخواست های کتبی-شفاهی و تلفنی پدرم باسخ نداده اند ... الان جان من با خطر جدی مواجه است.}
سرکنسولگر ایران در فرانکفورت با این که نامه رسمی آموزش و پرورش مبنی بر استخدام پدر سایه را دریافت کرده بود، حاضر به تنظیم قرارداد و در نظر گرفتن حق بیمه برای خانواده مقدسی نشد. او هزینهی بالای درمان سایه را دلیلی برای سرباز زدن از تنظیم قرداد و بیمه عنوان میکرد و پیشتر عنوان کرده بود که فقط به دستور مستقیم رییس جمهور و یا وزیر امورخارجه حاصر به تنظیم قرارداد هستم . بیمارستان فرانکفورت چهار هفته پس از بستری سایه به دلیل عدم دریافت بیمه در نامه ای بطور رسمی خواستار پاسخگویی سفارت جمهوری اسلامی شد اما سرکنسولگری سفارت در پاسخ نامه با بکار بردن عباراتی که باعث سرافکندگی خانواده دختر نخبه ایرانی شد در نامه بابت مزاحمت یکی از هم میهنان از آلمانی ها عذرخواهی کرد و عنوان کرد که درمان سایه را قطع کنند و برای مداوا به ایران بفرستند. این نامه در حالی از سوی محمدصادق عبدالهی سرکنسولگر ایران نوشته شد که این خانواده با فرمان حسن روحانی و امید سایه به او برای مداوا عازم آلمان شده بودند.
متن نامه سرکنسولگری سفارت جمهوری اسلامی به این شرح بود:
«جناب آقای پرفسور محترم، اینجانب می خواهم به خاطر تلاش و زحماتتان تا به امروز از شما قلبا تشکر کنم و همچنین به خاطر مشکلاتی که یکی از هموطنانم برای شما تولید کرده، عذرخواهی کنم.
علاوه بر آن می خواهم به اطلاع شما برسانم که با توجه به اینکه بیمار مزبور می تواند در ایران نیز مورد معالجه قرار گیرد،بهتر این است که بیمار مذکور به ایران برگشته و در آنجا شروع به معالجه کند.
با سلام دوستانه - محمد صادق عبدالهی، سرکنسول»
محمدرضا مقدسی، پدر سایه بعد از این نامه سرکنسولگری درانتقاد به وضعیت پیش آمده گفته بود:{ سایه علاوه بر درد جسمانی, ترسی شدید از آینده دارد و از بی خوابی در بستر بیماری پلک بر روی پلک نمی گذارد و بر نقطه ای خیره می شود ... نامه و رفتار بعضی از مسوولین ما در این بلاد غریب حکم قتل سایه و به طبع آن پریشانی ابدی ماست. من و همسرم نه خوابی داریم، نه آرامشی. امید از خانه ما رخت بر بسته است}
با تلاش وزارت امور خارجه جواد ظریف و فشار آنها بر خانواده برای انتقال سایه به ایران و توقف درمانش در آلمان متاسفانه بدن سایه کم آورد و حال سایه در انتظار بازگشت به ایران بحرانی شد و با وجودی که توسط خانواده اش دوباره به بیمارستان آلمانی انتقال داده شد اما دیگر دیر شده بود و سایه دختر عزیز ایران زمین زیر دستگاه ها در بیمارستان ’مرد! آری سایه تمام شد، سایه دیگر جان نداشت. خدایا سایه مظلومانه از این دنیا رفت و اینچنین ایران زمین دخترنابغه و چکامه سرایی را که امید به دولت امید بسته بود را از دست داد.
محمدرضا مقدسی، پدر سایه بعد از مرگ جگرگوشه اش میگوید:{ صدای مرا به گوش مردم و مسئولان برسانید. ما به دستور رییس جمهور به آلمان اعزام شدیم اما باعث شدند دخترم جانش را از دست بدهد. سایه امید داشت، ما هم امید داشتیم.دختر من شاعر بود.او امیدهای زیادی داشت.امیدهایی که حالا باید خاک شوند.}
درپی درگذشت سایه مقدسی ۱۶ ساله، وزیر آموزش و پروش دولت امید! و اعتدال! گفته بود: «باید از زحمات وزارت خارجه و کنسولگری ایران در آلمان و به طور خاص پیگیریهای سرکنسولگری کشورمان در فرانکفورت که نهایت همکاری و کمک را در درمان سایه مقدسی انجام دادند، تشکر کرد.(!!!)»
با توجه به اظهارات پیشین سرکنسول ایران در فرانکفورت که در گفتوگو با دویچهوله گفته بود، خواستار بازگشت هر چه سریعتر خانواده مقدسی به ایران است، مشخص نیست که وزیر آموزش و پروش از کدام پیگیریهای محمد صادق عبدالهی یاد و از وی تشکر کرده است.سرکنسول ایران در فرانکفورت پیش از این به دویچهوله گفته بود: «پیش از اینکه این خانواده به آلمان اعزام شود، بارها درخواست کردم که او را با این وضعیت به آلمان نفرستند. وزارت امورخارجه هم در جریان این درخواست من هست. همان موقع هم گفته بودم که این مسئله مشکل آفرین خواهد شد، اما علیرغم تمام این درخواستها، آنها را فرستادند.»
و تشکر وزیر حسن روحانی از زحمات وزارت خارجه و کنسولگری ایران در آلمان در حالی است که محمدرضا مقدسی، پدر سایه پس از نزدیک به سه ماه تدریس در مدرسه ایرانیهای فرانکفورت گفته بود: «هنوز نه حقوقی به من دادهاند. نه تا الان که سایه جان داد وضعیت اقامت ما را مشخص کردند و نه مکانی برای اقامت ما در نظر گرفتند. زیرزمینی در اختیار ما گذاشتند و تمام!..وقتی پزشکان پرونده سایه را بررسی کردند و آزمایشاتی انجام دادند به ما گفتند که زمان مناسبی او را رساندهاید و برای بیماری سایه درمان قطعی وجود دارد. پرفسور پیتر بادر، پزشک معالج سایه به ما گفت که آیندهی درمان سایه روشن است اما توقف درمان، همه چیز را خراب کرد.»
از اینجا به خوبی یک بار دیگر متوجه میشویم که پایه نظام جمهوری اسلامی حال از هر باند و گروهی میخواهند باشد فقط بر یک اصل استوار است و آنهم دروغ است.
حال عزیزان انتخاب با شماست که به امیدهای واهی اصلاح طلبان سهم خواه حکومتی که هربار به یک رنگ و یک شکل درمی آیند از خط امامی دیروز و اصلاح طلب امروزی از حمله کنندگان به تجمع های مسالمت آمیز مردمی و متجاوزان به حریم سفارت خانه ها و مبتکران اجباری کردن حجاب برای دختران و بانوان ایران زمین گرفته تا بنفش های امروزی که آنها را میتوان در هر قالب و رنگی دید به جز در قالب یکرنگی و صداقت دلخوش باشید و یا اینکه باور داشته باشید که حق گرفتنی است و هرچقدر که مردم در پیگیری مطالبات مدنی و شهروندی فعال تر و متحد تر باشند اقتدارگرایان مجبور به عقب نشینی بیشتری میشوند و این همان آلترناتیوی است که اقتدارگرایان از آن وحشت دارند و آن همانا قدرت اتحاد مردمی در پیگیری فعال مطالبات خویش است.
قضاوت با شماست.
محمد رستگار
پنجشنبه ۱ خرداد ۱۳۹۳
حق انتخاب ادیان شما کجاست ؟؟؟؟؟؟
شما همان دینی را دارید که پدر و مادرتان دارند.
اگر دو کودک همزمان یکی در افغانستان
و یکی در ایتالیا متولد شوند ،
این دو کودک به ترتیب با آموزه های
اسلام و مسیحیت بزرگ می شوند.
و هر کدام در آینده رگ گردنشان برای آیینی بالا می زند که از دوران کودکی به او آموزش داده اند....
شما در ایران متولد شدید. در بدو تولد در گوش شما اذان گفتند.
بدون اینکه نظر شما را جویا شده باشند.
شما از کودکی در یک خانواده و جامعه مسلمان بزرگ شده اید.
در مدرسه ، تلویزیون ، روزنامه ها و در جمع های فامیلی و دوستانه شما همیشه با مسلمانان برخورد داشته اید...
هر چه خوانده اید و شنیده اید و دیده اید
همه در مدح دین اسلام بوده...
همان گونه که یک چینی سگ خور و همه چیز خور
در مملکتی به دنیا میاد که یک مجسمه رو پرستش میکنند
و عقیده دارند همه حیوانات را باید خورد
و با بدترین شکنجه باید کشت چون گوشتش لذیذ تره.
و این گونه جو جامعه باورش را به شما تحمیل کرده
و شما خود را مسلمان و مسیحی و یهودی وبودایی و گاو پرست و سنگ پرست و موش پرست و آلت پرست و ... می دانید
بدون آنکه دلیلش را به روشنی بدانید... !!!!!!!!!!!
اگر دو کودک همزمان یکی در افغانستان
و یکی در ایتالیا متولد شوند ،
این دو کودک به ترتیب با آموزه های
اسلام و مسیحیت بزرگ می شوند.
و هر کدام در آینده رگ گردنشان برای آیینی بالا می زند که از دوران کودکی به او آموزش داده اند....
شما در ایران متولد شدید. در بدو تولد در گوش شما اذان گفتند.
بدون اینکه نظر شما را جویا شده باشند.
شما از کودکی در یک خانواده و جامعه مسلمان بزرگ شده اید.
در مدرسه ، تلویزیون ، روزنامه ها و در جمع های فامیلی و دوستانه شما همیشه با مسلمانان برخورد داشته اید...
هر چه خوانده اید و شنیده اید و دیده اید
همه در مدح دین اسلام بوده...
همان گونه که یک چینی سگ خور و همه چیز خور
در مملکتی به دنیا میاد که یک مجسمه رو پرستش میکنند
و عقیده دارند همه حیوانات را باید خورد
و با بدترین شکنجه باید کشت چون گوشتش لذیذ تره.
و این گونه جو جامعه باورش را به شما تحمیل کرده
و شما خود را مسلمان و مسیحی و یهودی وبودایی و گاو پرست و سنگ پرست و موش پرست و آلت پرست و ... می دانید
بدون آنکه دلیلش را به روشنی بدانید... !!!!!!!!!!!
انسانی که به حیوان رحم نکند ... بعید است به هنگام سختی به انسانی دیگر رحمی داشته باشد...
آزمایش بر روی حیوانات، به بهانه های پوچ و بی دلیل، از صنایع لوازم آرایشی
و بهداشتی گرفته تا تولید سیگار، هر روز جان بسیاری از حیوانات بی دفاع و
شکنجه شده تا سرحد مرگ را می گیرد.
به کدام حق انسان به خود اجازه می دهد برای منافع خویش، با جان و زندگی و احساس دیگر موجوداتی که از خودش ضعیف تر و بی دفاع تر هستند به هر شکلی که خواست برخورد کند؟
به کدام حق انسان به خود اجازه می دهد برای منافع خویش، با جان و زندگی و احساس دیگر موجوداتی که از خودش ضعیف تر و بی دفاع تر هستند به هر شکلی که خواست برخورد کند؟
«حیف و میل» ۲۵۰ میلیارد تومانی در دولت حسن روحانی
در حالی که کشور عزیزمان ایران به واسطه حکومت دینی در فقر و فلاکت فرو
رفته است و بسیاری از ایرانیان با شکم های گرسنه سر بر بالین می گذارند،
دولت حسن روحانی در آخرین روز کاری سال گذشته، مبلغ دویست و پنجاه میلیارد
تومان (معادل هفتاد و پنج میلیون دلار) در اختیار «ستاد بازسازی عتبات
عالیات» قرار داده است. این مبلغ از محل فروش یا واگذاری سهام شرکتهای
دولتی و توسط سازمان به اصطلاح «خصوصیسازی» به این ستاد پرداخت شده است.
این مصوبه، روز ۲۸ اسفند ۹۲ با استناد به بند ۱-۲۷ قانون بودجه سال گذشته، در هیات دولت، تصویب و در همان روز، مجوز پرداخت آن توسط اسحاق جهانگیری، معاون اول رییس جمهوری اسلامی، به سازمان خصوصیسازی ابلاغ شد.
این مصوبه، روز ۲۸ اسفند ۹۲ با استناد به بند ۱-۲۷ قانون بودجه سال گذشته، در هیات دولت، تصویب و در همان روز، مجوز پرداخت آن توسط اسحاق جهانگیری، معاون اول رییس جمهوری اسلامی، به سازمان خصوصیسازی ابلاغ شد.
بر اساس بند ۱-۲۷ قانون بودجه سال ۹۲، دولت موظف شده بود تا «با رعایت
قانون اجرای سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی در سقف ۳۷ هزار میلیارد
تومان، نسبت بهفروش سهام، سهمالشرکه، اموال، داراییها، حقوق مالی و
نیروگاههای متعلق به دولت و مؤسسات و شرکتهای دولتی تابعه و وابسته اقدام
کند» و بخش قابل توجهی از درآمدهای ناشی از آن را صرف موضوعات مندرج در
جدول شمارهی ۱۹ این قانون نماید.
کمک به “ستاد بازسازی عتبات عالیات” موضوع ۱۸ از این جدول در کنار موضوعات مشابهی چون “مطالبات آستان قدس رضوی، حرم حضرت معصومه و احمدبن موسی” (موضوع ۱۹) و “اوقاف و امور خیریه” (موضوع ۲۰) است.
انتشار دستور پرداخت این مبلغ برای بازسازی اماکن مقدس شیعیان در عراق، یک هفته پس از اظهارات دبیر “ستاد زکات کشور” مبنی بر پرداخت تشویقی ۱۰۰ میلیارد تومان از سوی دولت به این ستاد تا پایان سال جاری صورت میگیرد.
حسین نبیلو، چهارشنبه گذشته (۲۴ اردیبشهت-۱۴ می) با اعلام این خبر به خبرگزاری ایسنا گفت که تا کنون ۳۰ میلیارد تومان از این رقم به این ستاد پرداخت شده است.
گفتنی است “ستاد بازسازی عتبات عالیات”، بر اساس اساسنامهاش، نهادی «غیردولتی، داوطلبانه و غیرانتفاعی» است که در سال ۱۳۸۲ و پس از سقوط صدام حسین در عراق، تاسیس شد.
حسن پلارک، رییس این ستاد، در بهمنماه گذشته، در گفتگویی با “خبرگزاری فارس”، مدعی شده بود که «منابع مالی و داراییهای “ستاد بازسازی عتبات عالیات” از طریق قبول کمکهای مالی داوطلبانه مردمی و همچنین پرداختهای داوطلبانه سازمانهای دولتی و غیر دولتی تأمین میشود».
در فروردین گذشته نیز گزارشی در مورد اهدای یک بیمارستان مجهز به همراه کادر پزشکی به عراقیها از صدا و سیما پخش شد
آقای روحانی چراغی که به منزل رواست به مسجد حرام است...
کمک به “ستاد بازسازی عتبات عالیات” موضوع ۱۸ از این جدول در کنار موضوعات مشابهی چون “مطالبات آستان قدس رضوی، حرم حضرت معصومه و احمدبن موسی” (موضوع ۱۹) و “اوقاف و امور خیریه” (موضوع ۲۰) است.
انتشار دستور پرداخت این مبلغ برای بازسازی اماکن مقدس شیعیان در عراق، یک هفته پس از اظهارات دبیر “ستاد زکات کشور” مبنی بر پرداخت تشویقی ۱۰۰ میلیارد تومان از سوی دولت به این ستاد تا پایان سال جاری صورت میگیرد.
حسین نبیلو، چهارشنبه گذشته (۲۴ اردیبشهت-۱۴ می) با اعلام این خبر به خبرگزاری ایسنا گفت که تا کنون ۳۰ میلیارد تومان از این رقم به این ستاد پرداخت شده است.
گفتنی است “ستاد بازسازی عتبات عالیات”، بر اساس اساسنامهاش، نهادی «غیردولتی، داوطلبانه و غیرانتفاعی» است که در سال ۱۳۸۲ و پس از سقوط صدام حسین در عراق، تاسیس شد.
حسن پلارک، رییس این ستاد، در بهمنماه گذشته، در گفتگویی با “خبرگزاری فارس”، مدعی شده بود که «منابع مالی و داراییهای “ستاد بازسازی عتبات عالیات” از طریق قبول کمکهای مالی داوطلبانه مردمی و همچنین پرداختهای داوطلبانه سازمانهای دولتی و غیر دولتی تأمین میشود».
در فروردین گذشته نیز گزارشی در مورد اهدای یک بیمارستان مجهز به همراه کادر پزشکی به عراقیها از صدا و سیما پخش شد
آقای روحانی چراغی که به منزل رواست به مسجد حرام است...
از چراغی که به خانه رواست ، گنبد طلایی می سازیم...!
از چراغی که به خانه رواست ، گنبد طلایی می سازیم...!
نه به زور از مردم پولی را گرفته اند و نه با اکراه و تهدید....
نه ! مردم مذهبی با میل و ارادت قلبی خود این پول ها را برای بازسازی قبور امامزادگان پرداخت میکنند...
این قدرت مغزشویی یک مذهب است.
این قدرت تحریک احساسات کاذب دینی است.
انسانی که فکرش را دزدیدند؛ واقعیت های اطراف خود را نمی بیند...
نه به زور از مردم پولی را گرفته اند و نه با اکراه و تهدید....
نه ! مردم مذهبی با میل و ارادت قلبی خود این پول ها را برای بازسازی قبور امامزادگان پرداخت میکنند...
این قدرت مغزشویی یک مذهب است.
این قدرت تحریک احساسات کاذب دینی است.
انسانی که فکرش را دزدیدند؛ واقعیت های اطراف خود را نمی بیند...
پاسخ حکومت اسلامی به دغدغهء فعالان محیط زیست در اصفهان: " ضرب و شتم با باتوم "
حمله پلیس اصفهان به تجمع فعالان محیط زیست
گردهمایی و زنجیره انسانی بیش از ۵۰۰ تن از فعالان محیط زیست اصفهان در
محوطه زایندهرود، با دخالت پلیس و حمله ماموران لباس شخصی به خشونت کشیده
شد.
سایت محلی «صاحبنیوز» گزارش داد: «مشاهدات خبرنگار ما حکایت از تذکر ابتدایی مأموران انتظامی به مردم دارد که ناگهان به حملات شدید عدهای مأمور در لباس شخصی و نظامی تبدیل شد که از سمت میدان انقلاب و نیز هتل پل به جمعیتی که با فاصله ۲۰۰ متر از سیوسه پل جمع شده بودند، یورش بردند.»
این حملات منجر به زخمی شدن دو نفر و بازداشت حدود هفت تا ۱۰نفر از اجتماعکنندگان شد.
این گزارش میافزاید: «حتی مأمورین به مرد ۴۵ سالهای که کودک به دوش بود نیز امان ندادند و با باتوم وی را ضرب و شتم کردند به صورتی که کودک از بغلش بر زمین افتاد.»
صفحهای در فیسبوک به نام " من عشق اصفهان هستم " در رابطه با این تجمع نوشته است:
اينم تجمع اعتراض آميز دیروز كه در سكوتي كامل و بدور از هر گونه توهين براي زاينده رود بود و جمعيت تازه در حال شكل گيری بود و مردم ميومدن كه در نهايت با برخورد يگان ويژه و استفاده از باتوم منحل شد ...
سایت محلی «صاحبنیوز» گزارش داد: «مشاهدات خبرنگار ما حکایت از تذکر ابتدایی مأموران انتظامی به مردم دارد که ناگهان به حملات شدید عدهای مأمور در لباس شخصی و نظامی تبدیل شد که از سمت میدان انقلاب و نیز هتل پل به جمعیتی که با فاصله ۲۰۰ متر از سیوسه پل جمع شده بودند، یورش بردند.»
این حملات منجر به زخمی شدن دو نفر و بازداشت حدود هفت تا ۱۰نفر از اجتماعکنندگان شد.
این گزارش میافزاید: «حتی مأمورین به مرد ۴۵ سالهای که کودک به دوش بود نیز امان ندادند و با باتوم وی را ضرب و شتم کردند به صورتی که کودک از بغلش بر زمین افتاد.»
صفحهای در فیسبوک به نام " من عشق اصفهان هستم " در رابطه با این تجمع نوشته است:
اينم تجمع اعتراض آميز دیروز كه در سكوتي كامل و بدور از هر گونه توهين براي زاينده رود بود و جمعيت تازه در حال شكل گيری بود و مردم ميومدن كه در نهايت با برخورد يگان ويژه و استفاده از باتوم منحل شد ...
ویروس کرونا و مراسم خرافی حج ...!
ویروس کرونا تو عربستان داره هر روز چندین نفر رو میکشه اونوقت سرپرست
اعزام حجاج به عربستان میگه این ویروس به ایرانیا اثر نداره ... آقا موندم
این ویروس فقط اعراب رو میشناسه؟ یا آقایون دارن بخاطر منافعشون یه ملت رو
در معرض یه اپیدمی بزرگ قرار میدن ... ؟
دیگه کار از تاسف و تاثر گذشته ... خدا وکیلی یعنی کسی نیست جلو این اعزامهای بیمورد رو تو این شرایط وخیم به کشور عربستان بگیره؟ ... خیلی واضح دارن با شعور همه بازی میکنن ...
این ویروس خطرناک شوخی بردار نیست ، ویروس کرونا عامل یک بیماری تنفسی شبه سارس هستش که به شدت کشنده و مرگ آوره و تا حالا حدود ۵۰ درصد مبتلایانش تو دنیا جون خودشون رو از دست دادن ...
دیگه کار از تاسف و تاثر گذشته ... خدا وکیلی یعنی کسی نیست جلو این اعزامهای بیمورد رو تو این شرایط وخیم به کشور عربستان بگیره؟ ... خیلی واضح دارن با شعور همه بازی میکنن ...
این ویروس خطرناک شوخی بردار نیست ، ویروس کرونا عامل یک بیماری تنفسی شبه سارس هستش که به شدت کشنده و مرگ آوره و تا حالا حدود ۵۰ درصد مبتلایانش تو دنیا جون خودشون رو از دست دادن ...
۱۳۹۳ خرداد ۳, شنبه
ماجراهای دنباله دار فریب مردم ایران توسط رییس جمهورها...!
آقای
روحانی مگر با توصیه و حرف میتوان از عدم دخالت در زندگی خصوصی مردم
دفاع کرد؟! چرا به وعدههای انتخاباتی خود عمل نمیکنید؟! اگر توانش را
ندارید و به مردم با استفاده از حرف های به ظاهر زیبا دروغ گفته اید بهتر
است که کناره گیری کنید و یا به صورت عملی و نه حرفی از حق مردم دفاع کنید.
حسن روحانی، روز شنبه ۳ خرداد طی یک سخنرانی با توصیه به این که «اینهمه هر روز در زندگی مردم دخالت نکنیم» این گونه اظهارنظر کرد که «نمیشود مردم را با زور و شلاق به بهشت فرستاد».
به گزارش خبرگزاری مهر، وی که در یک همایش مربوط به سلامت در نهاد ریاست جمهوری سخن میگفت تأکید کرد: «اجازه دهیم مردم راحت باشند و اینهمه هر روز در زندگی مردم دخالت نکنیم.»
با توجه به اینکه حسن روحانی و محمد خاتمی بارها افکار عمومی را فریب دادند و پیش از بهمن ۵۷ به همراه دیگر روحانیون طرفدار خمینی وعده زندگی در "رفاه و آزادی" به مردم داده بودند، اما پس از به قدرت رسیدن با تمام قوا در زندگی خصوصی مردم دخالت کردند، و تلاش کردند مردم را با زور و شلاق به بهشتی که خود تعریف آن را کرده بودند بفرستند، حال میبایست با هوشیاری و چشمان باز سوال پرسید
اولا از ایشان تعریف دقیق "مردم" را پرسید، چرا که مردم عادی هر روز در جزییترین امور زندگی شان دخالت میشود. دوما منظور ایشان از "این همه" چیست؟ بر اساس توصیه ایشان "تا چه اندازه" باید در زندگی خصوصی مردم دخالت کرد؟ گفته اند هر روز دخالت نکنیم، اگر "یک روز در میان" دخالت شود و پلیس امنیت به اماکن خصوصی برای مقابله با ماهواره به بهانه " جلوگیری از تهاجم فرهنگی " حمله کند مورد تائید ایشان است؟
مگر بر اساس قانون، دخالت کردن در زندگی شخصی دیگران"اکیداً ممنوع" نیست؟ پس چرا ایشان خواهان دخالت کمتر شده اند؟ چه نهاد و سازمانی "میزان دخالت" را تعیین میکند؟چرا ایشان به وظایف خود و وعده هایی که به مردم داد عمل نمیکند؟ ابلاغ دستور العمل به نیروهای انتظامی که نیاز به سخنرانی ندارد، میتوان پس از ابلاغ به اطلاع مردم رساند!
مگر پیش از انتخابات سال ۱۳۹۲ به مردم ارومیه قول نداده بود اگر بار مسئولیت اجرایی بردوشش قرار گیرد، دریاچه ارومیه در دستور خواهد بود. نتیجه چه شد؟ دو نیم میلیارد بودجهای که دریافت نمود چه شد؟ دریاچه ارومیه به کویر ارومیه تبدیل شد!
سوماً انتقادهای حسن روحانی در مورد دخالت در زندگی مردم در حالی بیان میشود که او در کتابش اعتراض زنان به حجاب اجباری را به غر زدن تعبير کرد و علی رغم نظر آقای طالقانی كه معتقد به اختیاری بودن حجاب بود گفت: در ستاد ارتش با دوستان تصمیم گرفتیم حجاب الزامی کنیم، که آغازی برای وزاتخانهها و ادارات دولتی باشد ... ( http://goo.gl/6V4CbG )
آقای روحانی شما به چه حقی بر خلاف نظر آیتالله طالقانی پایه گذار حجاب اجباری و سرکوب زنان شدید؟ اقدام شما حتی مخالفت با آیه " لا اکراه فی دین" بود و شما بر خلاف نص صریح قرآن که ادعای پیروی از آن را دارید عمل کردید! این عمل را چه میتوان نامید؟
آیا زنان آزادیخواه که در طول ۳۵ سال گذشته برای دفاع از حریم خصوصی خود مورد ضرب و شتم، توهین، تجاوز،... قرار گرفتند و یا حتی جان خود را در این راه از دست دادند، شما را خواهند بخشید؟
مسلما ما نمیتوانیم به نمایندگی از همه قربانیان قضاوت کنیم و ممکن است مردم نجیب ایران و قربانیان او را ببخشند، اما تا زمانی که حتی یک نفر از قربانیان خواهان مجازات "حسن روحانی" به عنوان "پایه گذار دخالت در امور شخصی زنان" باشد، او میبایست در یک دادگاه مردمی به همراه وکیل مدافع خود و در مقابل هیئت منصفه از عملکردش دفاع نماید و پاسخگو باشد.
اگر حسن روحانی در مورد "عدم دخالت در زندگی خصوصی مردم" کوچکترین صداقتی میداشت، میبایست ابتدا گذشته خود را مورد انتقاد قرار می داد، و از مردم بابت تصمیمی که در زندگی میلیونها نفر تاثیر "فاجعه بار" گذاشته ضمن ابراز پشیمانی عذر خواهی مینمود.
اما متاسفانه نه تنها حسن روحانی در مورد این تصمیم و تصمیمهای دیگر عذر خواهی نکرده، بلکه با افتخار در کتابش اعتراض زنان به حجاب اجباری را به "غر زدن" تعبير کرد!
حسن روحانی، روز شنبه ۳ خرداد طی یک سخنرانی با توصیه به این که «اینهمه هر روز در زندگی مردم دخالت نکنیم» این گونه اظهارنظر کرد که «نمیشود مردم را با زور و شلاق به بهشت فرستاد».
به گزارش خبرگزاری مهر، وی که در یک همایش مربوط به سلامت در نهاد ریاست جمهوری سخن میگفت تأکید کرد: «اجازه دهیم مردم راحت باشند و اینهمه هر روز در زندگی مردم دخالت نکنیم.»
با توجه به اینکه حسن روحانی و محمد خاتمی بارها افکار عمومی را فریب دادند و پیش از بهمن ۵۷ به همراه دیگر روحانیون طرفدار خمینی وعده زندگی در "رفاه و آزادی" به مردم داده بودند، اما پس از به قدرت رسیدن با تمام قوا در زندگی خصوصی مردم دخالت کردند، و تلاش کردند مردم را با زور و شلاق به بهشتی که خود تعریف آن را کرده بودند بفرستند، حال میبایست با هوشیاری و چشمان باز سوال پرسید
اولا از ایشان تعریف دقیق "مردم" را پرسید، چرا که مردم عادی هر روز در جزییترین امور زندگی شان دخالت میشود. دوما منظور ایشان از "این همه" چیست؟ بر اساس توصیه ایشان "تا چه اندازه" باید در زندگی خصوصی مردم دخالت کرد؟ گفته اند هر روز دخالت نکنیم، اگر "یک روز در میان" دخالت شود و پلیس امنیت به اماکن خصوصی برای مقابله با ماهواره به بهانه " جلوگیری از تهاجم فرهنگی " حمله کند مورد تائید ایشان است؟
مگر بر اساس قانون، دخالت کردن در زندگی شخصی دیگران"اکیداً ممنوع" نیست؟ پس چرا ایشان خواهان دخالت کمتر شده اند؟ چه نهاد و سازمانی "میزان دخالت" را تعیین میکند؟چرا ایشان به وظایف خود و وعده هایی که به مردم داد عمل نمیکند؟ ابلاغ دستور العمل به نیروهای انتظامی که نیاز به سخنرانی ندارد، میتوان پس از ابلاغ به اطلاع مردم رساند!
مگر پیش از انتخابات سال ۱۳۹۲ به مردم ارومیه قول نداده بود اگر بار مسئولیت اجرایی بردوشش قرار گیرد، دریاچه ارومیه در دستور خواهد بود. نتیجه چه شد؟ دو نیم میلیارد بودجهای که دریافت نمود چه شد؟ دریاچه ارومیه به کویر ارومیه تبدیل شد!
سوماً انتقادهای حسن روحانی در مورد دخالت در زندگی مردم در حالی بیان میشود که او در کتابش اعتراض زنان به حجاب اجباری را به غر زدن تعبير کرد و علی رغم نظر آقای طالقانی كه معتقد به اختیاری بودن حجاب بود گفت: در ستاد ارتش با دوستان تصمیم گرفتیم حجاب الزامی کنیم، که آغازی برای وزاتخانهها و ادارات دولتی باشد ... ( http://goo.gl/6V4CbG )
آقای روحانی شما به چه حقی بر خلاف نظر آیتالله طالقانی پایه گذار حجاب اجباری و سرکوب زنان شدید؟ اقدام شما حتی مخالفت با آیه " لا اکراه فی دین" بود و شما بر خلاف نص صریح قرآن که ادعای پیروی از آن را دارید عمل کردید! این عمل را چه میتوان نامید؟
آیا زنان آزادیخواه که در طول ۳۵ سال گذشته برای دفاع از حریم خصوصی خود مورد ضرب و شتم، توهین، تجاوز،... قرار گرفتند و یا حتی جان خود را در این راه از دست دادند، شما را خواهند بخشید؟
مسلما ما نمیتوانیم به نمایندگی از همه قربانیان قضاوت کنیم و ممکن است مردم نجیب ایران و قربانیان او را ببخشند، اما تا زمانی که حتی یک نفر از قربانیان خواهان مجازات "حسن روحانی" به عنوان "پایه گذار دخالت در امور شخصی زنان" باشد، او میبایست در یک دادگاه مردمی به همراه وکیل مدافع خود و در مقابل هیئت منصفه از عملکردش دفاع نماید و پاسخگو باشد.
اگر حسن روحانی در مورد "عدم دخالت در زندگی خصوصی مردم" کوچکترین صداقتی میداشت، میبایست ابتدا گذشته خود را مورد انتقاد قرار می داد، و از مردم بابت تصمیمی که در زندگی میلیونها نفر تاثیر "فاجعه بار" گذاشته ضمن ابراز پشیمانی عذر خواهی مینمود.
اما متاسفانه نه تنها حسن روحانی در مورد این تصمیم و تصمیمهای دیگر عذر خواهی نکرده، بلکه با افتخار در کتابش اعتراض زنان به حجاب اجباری را به "غر زدن" تعبير کرد!
مکتب دیکتاتورها و تصویر سه دیکتاتور
با دیدن این عکس و مشاهده تصویر سه دیکتاتور متوجه میشویم که : دیکتاتورها
از سرنوشت مختوم دیکتاتورهای پیشین و ازعاقبت آنها درس نمیگیرند زیرا
همواره خود را تافته ای جدا بافته و برتر از دیگران و دارای قدرت مطلقه و
فصل الخطاب نظام و حکومت میدانند و مطلقالعنان و تمامیّت خواه هستند و از
هر چه که آنها را از قدرت جدا کند میهراسند و با سرکوب و عوامفریبی سعی می
کنند تا چند صباحی بیشتر در قدرت بمانند
و همانند هیتلر,صدام,قذافی و خامنه ای به گروهی که اطراف خود جمع کرده اند مینازند ومخالفان خود را تحقیر و سرکوب میکنند و آنچنان در دروغ هایی که به مردم میگویند غرق میشوند که وقتی به خود می آیند که همانند هیتلر خودکشی کرده و جسد سوخته اش از تونل زیر زمینی بیرون می آید
و یا مثل صدام با حقارت از ته چاه درآورده میشود و یا همانند قذافی با خفت و خواری از کانال و لوله های فاضلاب بیرون آورده میشود.دیکتاتورها فراموش میکنند که زمین زیرپای دیکتاتورها هم می لرزد و جایگاه همه دیکتاتورها و خودکامگان اقتدارگرا از چنگیز مغول تا خامنه ای زباله دان تاریخ است.
محمد رستگار
و همانند هیتلر,صدام,قذافی و خامنه ای به گروهی که اطراف خود جمع کرده اند مینازند ومخالفان خود را تحقیر و سرکوب میکنند و آنچنان در دروغ هایی که به مردم میگویند غرق میشوند که وقتی به خود می آیند که همانند هیتلر خودکشی کرده و جسد سوخته اش از تونل زیر زمینی بیرون می آید
و یا مثل صدام با حقارت از ته چاه درآورده میشود و یا همانند قذافی با خفت و خواری از کانال و لوله های فاضلاب بیرون آورده میشود.دیکتاتورها فراموش میکنند که زمین زیرپای دیکتاتورها هم می لرزد و جایگاه همه دیکتاتورها و خودکامگان اقتدارگرا از چنگیز مغول تا خامنه ای زباله دان تاریخ است.
محمد رستگار
تفکر بهترین سلاح انسان در این جهان ...!
دو درصـد از مـردم مـی اندیشنـد ،
سـه درصـد فکـر می کـنند کـه مـی اندیشـند
و نـود و پنـج درصـد حاضـرند بمـیرند امـا فکـر نکـنند .
جـــــورج برنارد شـــــاو
سـه درصـد فکـر می کـنند کـه مـی اندیشـند
و نـود و پنـج درصـد حاضـرند بمـیرند امـا فکـر نکـنند .
جـــــورج برنارد شـــــاو
آزادیهای یواشکی نشان داد که شیشه عمر این رژیم اسلام است ...
شیرینی آزادی را زنان ایرانی گاهی چشیده اند! گاهی دور از چشم پلیس تن
به آب دریا زده اند. گاهی بی حجاب رانندگی کرده اند و یا در کوه و طبیعت
این پرده ی تحقیر را کنار زده اند.گاهی با رقص و پایکوبی در خیابانها آزادی
را فریاد زده اند.
حقیقت این است که شیشه عمر رژیم اسلامی امروز در دست زنان ایران است. اگر زنان ایران به اسلام دهن کجی کنند و اسلام را در گوشه خانه آویزان نمایند، کسی چون خامنه ای به خود اجازه نمی دهد بر مردم ایران خلافت کند!
با رنگ باختن اسلام در ایران این جکومت زود تر از آنچه که فکرش را بکنیم زمین گیر خواهد شد. اتفاقی که برای اتحاد جماهیر شوروی پس از هفتاد سال افتاد. ژمانی که اکثریت مردم ایران اسلام را کنار زده باشند، آنروز آزادی را می توان هجّی کرد.
حقیقت این است که شیشه عمر رژیم اسلامی امروز در دست زنان ایران است. اگر زنان ایران به اسلام دهن کجی کنند و اسلام را در گوشه خانه آویزان نمایند، کسی چون خامنه ای به خود اجازه نمی دهد بر مردم ایران خلافت کند!
با رنگ باختن اسلام در ایران این جکومت زود تر از آنچه که فکرش را بکنیم زمین گیر خواهد شد. اتفاقی که برای اتحاد جماهیر شوروی پس از هفتاد سال افتاد. ژمانی که اکثریت مردم ایران اسلام را کنار زده باشند، آنروز آزادی را می توان هجّی کرد.
باران بهاری
اشتراک در:
پستها (Atom)