انسان ذاتأ شیفته آزادیست و دوست دارد که آزاد بیاندیشد ، آزادانه سخن
بگوید ، و آزادانه روش زندگی خودرا انتخاب کند٠ انسان دوست دارد آنطور که
دلش میخواهد ، در زیر سایه قانون زندگی کند ، تا جاییکه که باعث مزاحمت
دیگری نشود ٠
مردم ایران ، اکنون نزدیک به یک و نیم قرن است که در آرزوی رسیدن به آزادی در تلاش هستند٠ ما کشوری را نمیشناسیم که در طول یک قرن ، دو انقلاب بزرگ انجام داده باشد٠ مردم شریف ایران حدود یکصد و پنجاه سال است که بدنبال این سراب میدوند و هربار که به آن نزدیک میشوند ، همواره در نهایت ، چند تن چاقوکش بکمک چند تن جاسوس و عده ای زورگو ، و به سرکردگی یک تن یاغی ، نفس این ملت را بریده ، آنها را گرفتار کرده ، و مملکت را تحت کنترل کامل خود درآورده اند ٠ و آرزوی آزادی همچنان بر دل ما ایرانیان سنگینی میکند٠٠٠٠
رنسانس و روشنفکری ایرانیان ، قبل از دوره قرون وسطائی مان اتفاق افتاد٠ بدین معنی که دانشمندانی چون محمد بن زکریای رازی ،ابوریحان بیرونی ، بوسهل مسیحی ، ابن سینا ، و حکیم فردوسی ٠٠٠ که در هیچ فرهنگی نظیرشان پیدا نشد ، نزدیک به هزار سال پیش در ایران زندگی میکردند ٠ ولی آرام آرام ، سیل موهومات دینی و تلاش آخوندها برای ذایل کردن عقل ، و جایگزین کردن آن با خرافات ، دست در دست حمله ویرانگر مغول داد ، و ما ایرانیان را مردمی بی عقل و خرافی بار آورد که با خرد بیگانه شدیم ٠
امّا در اروپا رنسانس بعد از دوره تاریک فکری اتفاق افتاد و در ادامه آن جهش بجلو ، اروپاییان قرن هفدهم افکار خود را پالایش داده و بدین نتیجه رسیدند که : داستانهای کودکانه بهشت و جهنم ، لاطائلاتی بیش نیستند و انسان باید بنیروی خرد خویش ، اختیار زندگی خود را در دست بگیرد و برای رسیدن به آینده ای سعادتمند ، تلاش کند ٠ آنها به این نکته واقف شدند که خرد جمعی ملّت است که میتواند یک جامعه را به سعادت رهنمون شود ، نه یک نفر٠ آنها به این نتیجه رسیدند که قانون اساسی مملکت حتی از کتاب دینی هم مهمتر است و باید از آن صیانت و محافظت شود ٠ و هیچکس حق سواستفاده از آن و یا زیر پا گذاشتن آنرا ندارد٠٠٠٠
بهرام مشیری ، سرزمین جاوید
مردم ایران ، اکنون نزدیک به یک و نیم قرن است که در آرزوی رسیدن به آزادی در تلاش هستند٠ ما کشوری را نمیشناسیم که در طول یک قرن ، دو انقلاب بزرگ انجام داده باشد٠ مردم شریف ایران حدود یکصد و پنجاه سال است که بدنبال این سراب میدوند و هربار که به آن نزدیک میشوند ، همواره در نهایت ، چند تن چاقوکش بکمک چند تن جاسوس و عده ای زورگو ، و به سرکردگی یک تن یاغی ، نفس این ملت را بریده ، آنها را گرفتار کرده ، و مملکت را تحت کنترل کامل خود درآورده اند ٠ و آرزوی آزادی همچنان بر دل ما ایرانیان سنگینی میکند٠٠٠٠
رنسانس و روشنفکری ایرانیان ، قبل از دوره قرون وسطائی مان اتفاق افتاد٠ بدین معنی که دانشمندانی چون محمد بن زکریای رازی ،ابوریحان بیرونی ، بوسهل مسیحی ، ابن سینا ، و حکیم فردوسی ٠٠٠ که در هیچ فرهنگی نظیرشان پیدا نشد ، نزدیک به هزار سال پیش در ایران زندگی میکردند ٠ ولی آرام آرام ، سیل موهومات دینی و تلاش آخوندها برای ذایل کردن عقل ، و جایگزین کردن آن با خرافات ، دست در دست حمله ویرانگر مغول داد ، و ما ایرانیان را مردمی بی عقل و خرافی بار آورد که با خرد بیگانه شدیم ٠
امّا در اروپا رنسانس بعد از دوره تاریک فکری اتفاق افتاد و در ادامه آن جهش بجلو ، اروپاییان قرن هفدهم افکار خود را پالایش داده و بدین نتیجه رسیدند که : داستانهای کودکانه بهشت و جهنم ، لاطائلاتی بیش نیستند و انسان باید بنیروی خرد خویش ، اختیار زندگی خود را در دست بگیرد و برای رسیدن به آینده ای سعادتمند ، تلاش کند ٠ آنها به این نکته واقف شدند که خرد جمعی ملّت است که میتواند یک جامعه را به سعادت رهنمون شود ، نه یک نفر٠ آنها به این نتیجه رسیدند که قانون اساسی مملکت حتی از کتاب دینی هم مهمتر است و باید از آن صیانت و محافظت شود ٠ و هیچکس حق سواستفاده از آن و یا زیر پا گذاشتن آنرا ندارد٠٠٠٠
بهرام مشیری ، سرزمین جاوید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر