قلم را در دست ميگيرم و چنين مينويسم؛
براي چه راي ميدهيم !؟
براي اينکه از راي هاي ما نردباني بسازند براي بالا رفتن و اختلاس کردن،
از بيت المال خرج کاغذهاي تبليغاتشان کنند وکتاب و دفتر من گران شود
به بهانه هاي مختلف دست زن و بچه را بگيرند و به سفرهاي خارجي بروند
به بهانه بورس تحصيلي و از جيب بيت المال بچه هايشان را به اروپا و امريکا بفرستند و آنها ديگر برنگردند
آقازاده هاشان سوار بهترين ماشينهاشوند
به فکرآلودگي و شلوغيه شهرم نباشند و باواردات بنزين غيراستاندارد و نامرغوب سرطان را براي من به ارمغان آورند
باشعاراصلاحات، فکروانديشه افراطي را پياده کنند
بيکاري مردان را رها کنند و به موي بيرون آمده زنان گيردهند
صاحب خانه وماشين و ويلاشوند، باحقوق ماهيانه 40 مليون تومان و حق سفره هاي مليوني درماه، تا ندانند چرا ناموس ايراني براي فرار ازفقر به تن فروشي روي آورده است
يا با ترساندن ما ازتسلط استکبار جهاني وداعش وغيره خودشان برجان و مال وناموس مامسلط شوند
يا باراي من، امثال مرابه کهريزکهاببرندتا خانوادهايشان ديگر ايشان رانبينند
معلم عزيزم ؛
ميخواهم براي باراول پاي صندوق راي بروم.. تا ..
تا وقتي درسم تمام شد دست فروش شوم..
يا مثل پدرم، وقتي بازنشسته شدم،مسافرکش شوم..
يا وقتي بزرگتر شدم ازبي پولي و بيکاري نتوانم ازدواج کنم..
يا مثل پدرم که نميتواندخواهرکوچکم را به دکتر ببرد شوم..
يا يا يا...
براي چه راي ميدهيم !؟
براي اينکه از راي هاي ما نردباني بسازند براي بالا رفتن و اختلاس کردن،
از بيت المال خرج کاغذهاي تبليغاتشان کنند وکتاب و دفتر من گران شود
به بهانه هاي مختلف دست زن و بچه را بگيرند و به سفرهاي خارجي بروند
به بهانه بورس تحصيلي و از جيب بيت المال بچه هايشان را به اروپا و امريکا بفرستند و آنها ديگر برنگردند
آقازاده هاشان سوار بهترين ماشينهاشوند
به فکرآلودگي و شلوغيه شهرم نباشند و باواردات بنزين غيراستاندارد و نامرغوب سرطان را براي من به ارمغان آورند
باشعاراصلاحات، فکروانديشه افراطي را پياده کنند
بيکاري مردان را رها کنند و به موي بيرون آمده زنان گيردهند
صاحب خانه وماشين و ويلاشوند، باحقوق ماهيانه 40 مليون تومان و حق سفره هاي مليوني درماه، تا ندانند چرا ناموس ايراني براي فرار ازفقر به تن فروشي روي آورده است
يا با ترساندن ما ازتسلط استکبار جهاني وداعش وغيره خودشان برجان و مال وناموس مامسلط شوند
يا باراي من، امثال مرابه کهريزکهاببرندتا خانوادهايشان ديگر ايشان رانبينند
معلم عزيزم ؛
ميخواهم براي باراول پاي صندوق راي بروم.. تا ..
تا وقتي درسم تمام شد دست فروش شوم..
يا مثل پدرم، وقتي بازنشسته شدم،مسافرکش شوم..
يا وقتي بزرگتر شدم ازبي پولي و بيکاري نتوانم ازدواج کنم..
يا مثل پدرم که نميتواندخواهرکوچکم را به دکتر ببرد شوم..
يا يا يا...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر