ماجرای شینا شیرانی «تفاوت فرهنگی» است!
شینا شیرانی، کارمند و یکی از مجریان شبکهی «پرس تیوی» شبکه برونمرزی صدا و سیمای جمهوری اسلامی است.
«حمیدرضا عمادی»، مدیر خبر شبکه «پرس تیوی» است او در یک مکالمهی تلفنی از همکار خود شینا شیرانی که کارمند او است و عمادی رئیس او محسوب میشود میخواهد که با او سکس تلفنی داشته باشد. شینا شیرانی که بارها به وسیلهی عمادی در محیط کار خود مورد آزار جنسی قرار گرفته است از این خواستهی عمادی امتناع میورزد. او در نهایت تصمیم میگیرد که فایل صوتی مکالمه عمادی را ضبط کند و آن را منتشر کند. شیرانی با انتشار ویدیوئی ماجرا را به طور کامل شرح میدهد.
سردار سرتیپ ۲ پاسدار رضا زارعی، فرمانده پیشین نیروی انتظامی استان تهران یکی از افرادی بود که همزمان با چند زن در خانهای در سال ۱۳۸۶ بازداشت شد. او بعدها اذعان کرد که با این زنان نماز جماعت برگزار میکرده است.
حکمت الله قربانی دیپلمات ارشد ایرانی در سفارت جمهوری اسلامی ایران در استخری در برزیل چند دختر نوجوان را مورد آزار جنسی قرار داد که پس از این رسوایی اخلاقی این اتهام جنسی را ناشی از «اختلاف فرهنگی» دانست.
دیگرانی نیز ماجرا را اینگونه دیدهاند که نظام فرهنگی و فکریای که مبتنی است بر حجاب اجباری و محدودکردن روابط انسانی زن و مرد و معتقد است مردان نباید هنگام گفتوگو با زنان به چهرهشان نگاه کنند و باید چشم به دیوار بدوزند تا مبادا مرتکب گناه بشوند و زنان نیز باید به گونهای لباس بپوشند که هنگام راهرفتن برجستگیهاشان آشکار نشود و زنان و مردان را مانند پنبه و آتش میدانند که نباید در محیطهای سربسته با هم تنها باشند و صدها توصیههای اخلاقی ِ اینگونه لاجرم مردانی به وجود میآورد که به زنان جز به شکل سوژههای جنسی نمینگرند و اساسا فهمی از رابطهی انسانی بین زن و مرد در چنین نگاه و بینشی باقی نمیماند.
این مردان که تربیتهای فرهنگی مناسبی ندارند از گزینشهای سفت و سخت نظام سربلند بیرون میآیند و تعهد خود را در نظامی که تعهد برتر از هرگونه تخصصی است به اثبات میرسانند و میرسند به جایی که عمادی رسید. این آن چیزی است که آزار جنسی در محیطهای کاری را در نظام توتالیتر و مردسالاری مانند ایران با سایر نظامهای دموکراتیک و مردمسالار متمایز میکند.
اما در ماجرای شینا شیرانی در این روزها بخش دیگری از عمق فاجعهی فرهنگی مردسالار جلوهگر میشود. افرادی که متاسفانه تعداد آنها کم هم نیست در مواجهه با موضوع آزار جنسی یک زن به وسیلهی یک مرد اینگونه استدلال میکنند که «بله! این زن خودش نیز مشکل داشت که آن مرد با او اینگونه برخورد کرد و آن مسیجها را داد و تلفنی آنطور صحبت میکرد». این نگاه و نظر، برای بیشتر ما شناختهشده است. این نظرها که بعضا از سوی کسانی ابراز میشود که از منتقدان نظام اسلامی نیز هستند تفاوتی با نگاه فلان امام جمعه ندارد که تجاوز به زنان را نتیجهی بدحجابی زنان میداند و یا معتقد است که متلکگویی مردان و آزار زنان در خیابانها به دلیل رفتار نامناسب خود زنان است.
ایننظرات شاید زشتیاش از رفتار کسی مانند عمادی و دیگر آزارگران جنسی کمتر نباشد. چرا که امثال عمادی در بستر فکریای رشد میکنند و احساس امنیت میکنند و خطا میکنند که در هر صورت معتقدند زنان مقصر هستند.
***********************************************
نظامی که مبتنی است بر حجاب اجباری و محدودکردن روابط انسانی زن و مرد، و معتقد است مردان نباید هنگام گفتوگو با زنان به چهرهشان نگاه کنند! و باید چشم به دیوار بدوزند تا مبادا مرتکب گناه بشوند!
و زنان نیز باید به گونهای لباس بپوشند که هنگام راهرفتن برجستگیهاشان آشکار نشود و زنان و مردان را مانند پنبه و آتش میدانند که نباید در محیطهای سربسته با هم تنها باشند و صدها توصیههای اخلاقی ِ اینگونه، لاجرم مردانی به وجود میآورد که به زنان جز به شکل سوژههای جنسی نمینگرند و"اساسا فهمی از رابطهی انسانی بین زن و مرد در چنین نگاه و بینشی باقی نمیماند". ..
شینا شیرانی، کارمند و یکی از مجریان شبکهی «پرس تیوی» شبکه برونمرزی صدا و سیمای جمهوری اسلامی است.
«حمیدرضا عمادی»، مدیر خبر شبکه «پرس تیوی» است او در یک مکالمهی تلفنی از همکار خود شینا شیرانی که کارمند او است و عمادی رئیس او محسوب میشود میخواهد که با او سکس تلفنی داشته باشد. شینا شیرانی که بارها به وسیلهی عمادی در محیط کار خود مورد آزار جنسی قرار گرفته است از این خواستهی عمادی امتناع میورزد. او در نهایت تصمیم میگیرد که فایل صوتی مکالمه عمادی را ضبط کند و آن را منتشر کند. شیرانی با انتشار ویدیوئی ماجرا را به طور کامل شرح میدهد.
سردار سرتیپ ۲ پاسدار رضا زارعی، فرمانده پیشین نیروی انتظامی استان تهران یکی از افرادی بود که همزمان با چند زن در خانهای در سال ۱۳۸۶ بازداشت شد. او بعدها اذعان کرد که با این زنان نماز جماعت برگزار میکرده است.
حکمت الله قربانی دیپلمات ارشد ایرانی در سفارت جمهوری اسلامی ایران در استخری در برزیل چند دختر نوجوان را مورد آزار جنسی قرار داد که پس از این رسوایی اخلاقی این اتهام جنسی را ناشی از «اختلاف فرهنگی» دانست.
دیگرانی نیز ماجرا را اینگونه دیدهاند که نظام فرهنگی و فکریای که مبتنی است بر حجاب اجباری و محدودکردن روابط انسانی زن و مرد و معتقد است مردان نباید هنگام گفتوگو با زنان به چهرهشان نگاه کنند و باید چشم به دیوار بدوزند تا مبادا مرتکب گناه بشوند و زنان نیز باید به گونهای لباس بپوشند که هنگام راهرفتن برجستگیهاشان آشکار نشود و زنان و مردان را مانند پنبه و آتش میدانند که نباید در محیطهای سربسته با هم تنها باشند و صدها توصیههای اخلاقی ِ اینگونه لاجرم مردانی به وجود میآورد که به زنان جز به شکل سوژههای جنسی نمینگرند و اساسا فهمی از رابطهی انسانی بین زن و مرد در چنین نگاه و بینشی باقی نمیماند.
این مردان که تربیتهای فرهنگی مناسبی ندارند از گزینشهای سفت و سخت نظام سربلند بیرون میآیند و تعهد خود را در نظامی که تعهد برتر از هرگونه تخصصی است به اثبات میرسانند و میرسند به جایی که عمادی رسید. این آن چیزی است که آزار جنسی در محیطهای کاری را در نظام توتالیتر و مردسالاری مانند ایران با سایر نظامهای دموکراتیک و مردمسالار متمایز میکند.
اما در ماجرای شینا شیرانی در این روزها بخش دیگری از عمق فاجعهی فرهنگی مردسالار جلوهگر میشود. افرادی که متاسفانه تعداد آنها کم هم نیست در مواجهه با موضوع آزار جنسی یک زن به وسیلهی یک مرد اینگونه استدلال میکنند که «بله! این زن خودش نیز مشکل داشت که آن مرد با او اینگونه برخورد کرد و آن مسیجها را داد و تلفنی آنطور صحبت میکرد». این نگاه و نظر، برای بیشتر ما شناختهشده است. این نظرها که بعضا از سوی کسانی ابراز میشود که از منتقدان نظام اسلامی نیز هستند تفاوتی با نگاه فلان امام جمعه ندارد که تجاوز به زنان را نتیجهی بدحجابی زنان میداند و یا معتقد است که متلکگویی مردان و آزار زنان در خیابانها به دلیل رفتار نامناسب خود زنان است.
ایننظرات شاید زشتیاش از رفتار کسی مانند عمادی و دیگر آزارگران جنسی کمتر نباشد. چرا که امثال عمادی در بستر فکریای رشد میکنند و احساس امنیت میکنند و خطا میکنند که در هر صورت معتقدند زنان مقصر هستند.
***********************************************
نظامی که مبتنی است بر حجاب اجباری و محدودکردن روابط انسانی زن و مرد، و معتقد است مردان نباید هنگام گفتوگو با زنان به چهرهشان نگاه کنند! و باید چشم به دیوار بدوزند تا مبادا مرتکب گناه بشوند!
و زنان نیز باید به گونهای لباس بپوشند که هنگام راهرفتن برجستگیهاشان آشکار نشود و زنان و مردان را مانند پنبه و آتش میدانند که نباید در محیطهای سربسته با هم تنها باشند و صدها توصیههای اخلاقی ِ اینگونه، لاجرم مردانی به وجود میآورد که به زنان جز به شکل سوژههای جنسی نمینگرند و"اساسا فهمی از رابطهی انسانی بین زن و مرد در چنین نگاه و بینشی باقی نمیماند". ..
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر