انشاء خط آهنی را که در نظر گرفتهام، شاید متجاوز از دویست کرور تومان خرج داشته باشد. این پولی است که در هیچ تاریخی خزانه مملکت بهداشتن آن معتاد نبوده است. از کجا این پول تأمین خواهد شد؟ آیا از این خزانه فقیر و تهی؟
تعمیرات “مازندران“، ایجاد خطوط، تأسیس شهر، ایجاد دوایر و هتل و غیره میلیونها خرج دارد. از کجا و چه محلی پرداخته خواهد شد؟ ما قادر بهانجام مصارف یومیه خود نیستیم. در اینصورت ایجاد کارخانه قند و نخ و برق و غیره موکول بهپرداخت چه وجهی خواهد بود؟ شکافتن “البرز“ زدن تونل، خرید ریل، ایجاد مؤسسات و غیره و غیره از کدام پول؟
افکار دور و دراز دارد خستهام میکند، و با این موانع فوق تصور، هیچ کاری از پیش نخواهد رفت.
اما من که تصمیم گرفتهام مملکت خود را بیارایم، تمام این موانع را زیر پا خواهم گذارد، و قهراً باید بهتمام آمال و آرزوی خود صورت عمل و حقیقت بدهم.
فاصلة بين “ساری“ و “علی آباد“ را با اين افتضاح طی کردن، لايق شئون زندگانی امروزه نيست. با نزول چند قطره باران از هر تصميمی اجباراً منصرف شدن، با حقيقت زندگانی آشنا نبودن است.
رضا شاه بزرگ سفرنامه مازندران
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر