۱۳۹۵ مرداد ۱۰, یکشنبه

یک جمع بندی کلی از مذهب و بخصوص اسلام شیعی و ایران بیمار امروز ما ...


موجودی به نام “امام زمان” وجود خارجی نداشته و آمدن این شخص از آسمان ها برای برقراری عدالت اسلامی در جهان و ساقط کردن ریشه ظلم و استکبار غربی، به دلیل اینکه این شخص زاییده افکار پلید آخوندهاست و هیچگاه در این عالم نزیسته است، ممکن نیست.
در کتاب “مهدی بی
ا” که ۵۲ صفحه نیز می باشد، خواهید خواند که امام یازدهم شیعیان اصلن فرزندی نداشته است و در تمام کتب مذهبی و تاریخی وقتی به شکل و شمایلش اشاره می شود؛ قد بلند بوده و ریش و سبیل نداشته، رشد سینه هایش غیر طبیعی بوده و قیافه خواجه گونه داشته و بخاطر ظاهرش خود را از انظار و دید مردم مخفی می کرده است.
با این تفاصیل و در نظر گرفتن مسائل ظاهری امام حسن عسکری و تطبیق با علم ژنتیک امروز، امام یازدهم شیعیان مبتلا به بیماری “کلاین فلتر” بوده و بنابراین اصلا نمی توانسته بچه ای بسازد. این مساله را صدها بار برادرش جعفر بیان نموده است ولی علمای خالق خرافات شیعه می گویند که جعفر در خدمت خلیفه عباسی بوده و به برادرش خیانت کرده است.
از تطبیق دادن شکل ظاهری امام حسن عسکری که در کتاب های تاریخی و همچنین روایت ها و کتب اسلامی و شیعیان نوشته شده است، با ویژگی های مربوط به افراد مبتلا به “کلاین فلتر” بدین نتیجه خواهیم رسید که ایشان نیز مبتلا بدان بیماری بوده اند و هرگز توانایی بچه دار شدن را نداشته اند.
پس عملن مهدی موعود، نمی تواند فرزند امام حسن عسکری باشد و چنانچه فرزند حسن عسکری نیست، پس در کل مهدی موعود امام نبوده و نمی تواند از نواده های محمد ابن عبدالله باشد و با تکیه به روایات اسلامی، اگر شخصی امام و یا پیامبر نیست، همچون یک انسان عادی است و یک انسان عادی نمی تواند بیش از هزار سال در غیبت به سر برده و هم اکنون نیز زنده باشد. حتی پیامبر هم نمی تواند عمر طولانی داشته باشد. چنانکه محمدابن عبدالله در سن ۶۳ سالگی پس از مدتی بیماری و بستری بودن مرد.
به انگورهای لطیف و بی دانه نیز انگور عسکری گویند؛ امام حسن عسکری نیز چون انگوری بی دانه، نا بارور بوده اند و مردانگی نداشته اند و نمی توانستند که فرزندی داشته باشند. در کتاب های تاریخ آمده است که پس از مرگ حسن عسکری، خلیفه عباسی تمام زن های وی را به مدت چندین ماه در جایی تحت نظارت خویش نگاه می دارد و چون نوزادی از هیچ کدام شان متولد نمی شود، همه شان را آزاد می نماید.
ضریح طلایی که متعلق به حسن عسکری و از پول و سرمایه ایرانیان ساخته شده است، باید گفت چه خردباختگان و دیوانگانی هستند کسانی که برای شفا گرفتن از این امام که خود بیمار و مریض بود و نتوانست کاری برای خودش بکند، پول خرج می کنند و به زیارت این مکان می روند.
حتی دیوانگان نیز نمی توانند قبول کنند که روزی شخصی پس از چند صد سال از چاهی سر بیرون خواهد آورد. برای تمامی کسانی که برین اندیشه سخیف و غیر منطقی باور دارند عمیقن متأسفیم.
حال پرسش اینجاست مهدی موعودی که هیچگاه وجود خارجی نداشته است و زاییده اندیشه های پلید آخوندها برای برقراری استبداد دینی و به سلطه کشیدن مردمان شریف ایران زمین می باشد، چگونه می تواند مملکتی را اداره کند و در کارهای حکومت ننگین اسلامی ایران دخالتی داشته باشد؟.
چگونه سید علی خامنه ای جنایتکار خود را نائب بر حق کسی می داند که هرگز وجود نداشته است؟. آیا زمان آن فرا نرسیده که مردمان ایران زمین با دانستن حقایق، آخوند دروغگو را رسوا کرده و او را از تخت خلافت به زیر بکشند؟
به هر روی داستان امام زمان و بازگشت وی از درون چاه و نجات مسلمانان، قصه ای بس پوچ و بی مفوم و غیر قابل باور است؛
برخی مسائل در دنیا چون شفا دادن کور توسط عیسی مسیح و یا باز شدن دریا به دستور موسی و… خلاف عقل و منطق انسانی است و دروغ هایی هستند که مذهبیون برای سواری گرفتن از مردم عادی ساخته اند.
دین یک پریشانی فکری است دین ما را از حقیقت دنیا بازداشته است. بزرگان دانش چون نیوتون و اینشتین نشان دادند که جهان آن نیست که دین بما می گفت. جهان آن نیست که آسمانهایی با هفت طبقه داشته باشد و زمینش چون سفره ای باشد که گسترده شده باشد. جهان آن نیست که خدایش بر یک کرسی در طبقه بالاتر نشسته باشد. جهان در شش روز بوجود نیامده است. میلیاردها سال و هزاران مرحله جهان امروز را پدید آورده است. اگر در علم بخواهیم به آنچه دین می گوید توجه کنیم نه می توان شاتلی به فضا فرستاد و نه می توان با مهندسی ژنتیک طببیعت موجودات و انسان را تغییر داد. براستی دین جز پریشانی افکار و دور کردن خرد انسان از حقیقت دنیا و تلف کردن عمر و زندگی _بجای پیدا کردن قوانین و حقیقت حاکم بر جهان _ چیزی ندارد
دین سودی بما نداده است که هیچ، مشکلات روانی و جنگ و دعوای بسیاری را در میان انسانها آفریده است. “علم و قانون” مدتی است که راه سعادت انسان شناخته شده است و بسرعت نتیجه داده است
دین بدلیل آن که تفسیر مشخصی و دقیقی از کلام خدایش ندارد و همچنین با دانش و خرد انسان امروز در تناقض است ،بسیار پسندیده است اگر به افسانه ها بپیوندد.
براستی اگر این دین از زندگی حذف شود و بجایش انسانیت و همزیستی بر اساس احترام به بشر و حقوق او جانشین دین شود، دنیا یک قدم بزرگ برداشته است ...


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر