۱۳۹۴ خرداد ۲۲, جمعه

پیامبر اسلام ؛ دو چهره کاملا متفاوت! ...

قبل از به قدرت رسیدن ، بعد از به قدرت رسیدن
محمد هنوز کودکی خردسال بود که از داشتن پدر و مادر محروم شد.
روزگار سخت و درد یتیمی از محمد شخصیتی فروتن ساخت.
در کوچه و بازار به امانت داری معروف بود.در سالهای آغازین دعوت ، افراد انگشت شماری به او ایمان آوردند.در مکه قدرتی نداشت ، طرفداران اندک او هم مورد آزار و اذیت بودند.وقتی از کوچه ها عبور می کرد ، بر روی او زباله می ریختند اما او ناراحت نمی شد و حتی به عیادت دشنام دهندگانش می رفت.محمد تا اینجا فقط یک همسر داشت ؛ خدیجه!
آیاتی که تا اینجا از زبان الله برای مردم تلاوت می کرد آیاتی رحمانی بود.

اما پس از هجرت به مدینه همه چیز تغییر کرد.
در مدینه توانست پیروان بیشتری به دست آورد. رفته رفته قدرتش بیشتر شد و توانست در مدینه حکومتی اسلامی بر پا کند...
پس از به قدرت رسیدن ، محمد شخصیتش تغییر کرد. دیگر آن محمدی که مردم مکه می شناختند نبود...
در مدینه ، آیاتی که از زبان الله برای مردم تلاوت می کرد با آیات مکه ،زمین تا آسمان تفاوت داشت!
محمدی که تا دیروز تک همسر بود ، از سوره های جدیدی سخن می گفت که زن ها را از آشنا تا غریبه و از خودی تا اسیر در جنگ برایش حلال می کرد... نوبت نوبت سوره های نساء و احزاب بود...
محمدی که تا دیروز به عیادت یهودیانی می رفت که بر سر او زباله می ریختند ، اکنون از آتش سخت دوزخ می گفت ، از احکام قطع گردن و دست و پا و انگشت.... از آیات قتال می گفت...از وعده خدا برای شهادت و جنگ و جهاد....
دیگر صحبت از دعوت رحمانی به اسلام نبود...
چاشنی اجبار و نشان دادن برق شمشیر به غیر مسلمانان نمایان شد :
سوره توبه آیه 29 :
ای اهل ایمان با هر که از اهل کتاب (یهود و مسیحی) که ایمان به الله و روز قیامت نیاورده و آن‌چه را الله و رسولش حرام کرده حرام نمیدانند و به دین اسلام نمیگروند ، قتال و کارزار کنید تا آن گاه که با دست خود با ذلت و تواضع مجبور شوند جزیه(مالیات) دهند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر