وقتی که رژیم توان تغییر زمان و تاریخ بازی ایران و کره جنوبی را پیدا نکرد، چاره ای جز این ندید که با صرف هزینه زیاد ظاهر ورزشگاه را سیاه پوش نماید و از گروهای مداحان جیره خوار دولتی برای تغییر جوه ورزشگاه استفاده کند.
رژیم اسلامی در پی تبدیل کردن فضای ورزشگاه به یک حسینیه بزرگ برلی عزاداری بود تا از آن بهره تبلیغاتی ببرد. البته نه در پیش بازی و نه در طول بازی به هیچ یک از اهداف تبلیغاتی خود نرسید. در طول بازی چندین بار صدا و سیمای اسلامی مجبور شد تا بخاطر شور و شوق و شعاری غیر مذهبی تماشاگران صدای پخش زنده بازی را عملا قطع کند.
حتی در پیش از شروع بازی نیز نتوانست جوه ورزشگاه را به یک عزاداری تبلیغاتی تبدیل نماید. یک صحنه در کلیپ زیر گویای تمام این حقایق و ماجراست.
یکی از مداحان حاضر در استادیوم آزادی در روز تاسوعا پیش از شروع بازی از ایرانیان در ورزشگاه میخواهد چون فیلم برداری میشود و پخش زنده است فریاد " لبیک یا حسین" سر دهند اماجمعیت حاضر در ورزشگاه با دهن گجی کردن به او و همراهانش شعار " ایران-ایران" سر داند.
مداحان و همراهان لات و قمه کش دولتی که از این امر شوکه شده بودند و انتظار دیدن و شنیدن چنین صحنه ای را از جمعیت نداشتند به ناچار در برابر خواست آنها تمکین کردند و مجبور به همراهی با شعار "ایران-ایران" ایرانیان در ورزشگاه آزادی شدند.
این حادثه مهم نشان داد که هیچ حکومتی با هیچ ابزاری نمی تواند با زور باوری را به شخص و یا گروهی در جامعه تحمیل کند بویژه که آن باور یک باور دینی و مذهبی دروغین، تهی از منطق و خرافه پرستانه هم باشد.
این حرکت مردم در ورزشگاه آزادی در روز تاسوعا در واقع اساس و بنیان دروغین مذهب تشیع و اسلام را هدف قرار داد و نشان داد که بدنه اصلی جامعه توجهی به اینگونه شعارهای تازی پرستانه ندارد و دوران ماه عسل این رژیم دینی اسلامی هم سپری شده است و اکنون دوران واقعیت های تلخ برای آن آغاز گردیده.
اصولا تاریخ چند هزار ساله ایران شاهد لحظات پر فراز و نشیب بسیاری در طول عمر طولانی خود بوده است.
با هر برگی از تاریخ که ورق می خورد دوره ای از تاریخ ایران سپری میشود و هیچ رژیم و سلسله ای نتوانسته از ورق خوردن برگ تاریخ به نفع خود جلوگیری کند بویژه که آن سلسله و رژیم از سیستم فاسد استبدادی و دیکتاتوری بهره برده و شکل گرفته باشد.
دیر یا زود برگ بعدی تاریخ ایران ورق خواهد خورد و این رژیم اسلامی نیز به زباله دان تاریخ خواهد پیوست با این تفاوت که اینبار ایرانیان دوران معاصر در عصر ارتباطات مدرن تجربه بس ارزشمندی از یک حکومت دینی و فاشیستی بدست آورده اند و تلاش برای روشنگری و شناخت واقعیت های دین اسلام تجاوزگر و تمامیت خواه و تاریخ تجاوزگرانه آن از هر زمانی دیگر بیشتر شده است.
حسن بزرگ این روشنگری ها در نسل های آینده بیشتر هویدا خواهد شد و این امر قطعا کمک خواهد کرد تا خردگرایی بتدریج جای خرافه گرایی را بگیرد و آینده ایران در یک مسیر درست برای تحقق دمکراسی و یک سیستم سکولار واقعی وارد شود.
هر تخم خردگرایی که امروز بدست ایرانیان کاشته شود فردا و در آینده ای نزدیک به بار و محصول فراوان خواهد نشست.
به یاد داشته باشیم که زمان روشنگری برای عبور اروپا از جهان قرون وسطا به جهان دموکراسی، سکولار و مدرن امروزی چندین قرن زمان برد.
قطعا دوران و زمان عبور ایران از جهان جهل و بنیادگرایی اسلامی به جهان دموکراسی واقعی و مدرن زمان بر است اما نه به اندازه چندین قرن همانند اروپا زیرا ما امروز در عصر دیگری با تجربه گرانبهای اروپا و با دانش و علوم دیگر و برتری زندگی می کنیم و این تجارب با ارزش، دانش و علوم جدید به کمک ما خواهد آمد کما اینکه تا کنون نیز آمده است.
ایران فردا قطعا ایرانی عبور کرده از خرافات دین و مذهب خواهد بود که دین و مذهب همانند اروپای امروز در ساختار سیاسی و اجتماعی آن نقشی بسیار کم رنگ و عملا بی ارزش خواهد داشت.
لینک ویدئو
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر