برای این شخص خردباخته نه نوشته های تاریخ نویسان غیر ایرانی همانند هردوت
و گزنوفن ملاک و سند است و نه آثار بدست آمده از کاوش های باستانشناسی در
چند قرن اخیر!
حال اگر از این مومن جاهل پرسیده شود دلیل وجود تاریخی محمد، پیامبر جنایتکار، متجاوز، زنباره و پدوفیلت چیست و کجاست!؟
لابد پاسخ خواهد داد:
۱- کتاب قرآن!
که مشخص نیست از چه زمانی، چه کسی و یا چه کسانی آن را از کتب دیگر کپی کرده و جمع آوری نموده اند!
۲- کتاب سیرت رسوال الله!
یا قصه نویسی های بدون سند و مدرک ابن اسحاق نامی که ۱۷۰ سال بعد از مرگ یک پیامبر خیالی برایش زندگی نامه نوشته و بعد از نیم قرن ابن هشام آنرا بازنویسی کرده!
کتاب هایی روایتی و داستانی که دو قرن بعد از مرگ یک شخص اسطوره ای نوشته شده اند و حتی امروزه اصل آنها نیز در دسترس نیستند!
این خرد باخته باید بداند اینها هیچ کدام سند و مدرک تاریخی برای اثبات وجود شخصیت حقیقی محمد نیستند.
باید از این لاف زن حکومت ملایان پرسید در مقایسه با کوروش که ما ایرانیان برای اثبات وجود تاریخی او با اسناد تاریخنویسان یونانی و غیر یونانی هم عصر او طرف هستیم،
آیا هیچ تاریخ نویس عرب و غیر عرب که همزمان و هم عصر محمد خیالی زیسته باشد و از او به عنوان یک شخصیت تاریخی و پیامبر اسلام نامبرده برده باشد، سندی دارد که ارائه دهد!؟
قطعا ندارد زیرا چنین سندی وجود ندارد.
یا اگر باز از این بیخرد پرسیده شود آیا هیچ سند و مدرک تایید شده همانند سنگ نوشته یا سکه ضرب شده که از طریق باستانشناسی بدست آمده باشد و وجود شخصیتی بنام محمد را اثبات و تایید کند تاکنون پیدا شده است!؟
باز قطعا سندی ندارد که ارائه دهد زیرا پاسخ پرسش بالا هم منفی است.
این ابله حتی نمیداند که حتی چهار خلیفه اول اسلام هم همانند محمد اسطوره ای ردپای تاریخی ندارند این سخن شامل عمر خلیفه دومی است که به ایران و مصر برابر داستان سرایی های ابن اسحاق و سایرین لاف زنان عرب لشکر کشی کرده است!
حتی این جاهل تازی پرست آنچنان از تاریخ ایران باستان بیخبر است که نمیداند داریوش را که قبول کرده پادشاه ایران بوده، نوه دختری همین کوروش است که او برای پادشاهی وی ردپای تاریخی پیدا نکرده است!
و نمیداند که او بنیانگذار سلسله است که داریوش یکی از پادشاهان آن بوده است!
لابد پاسخ خواهد داد:
۱- کتاب قرآن!
که مشخص نیست از چه زمانی، چه کسی و یا چه کسانی آن را از کتب دیگر کپی کرده و جمع آوری نموده اند!
۲- کتاب سیرت رسوال الله!
یا قصه نویسی های بدون سند و مدرک ابن اسحاق نامی که ۱۷۰ سال بعد از مرگ یک پیامبر خیالی برایش زندگی نامه نوشته و بعد از نیم قرن ابن هشام آنرا بازنویسی کرده!
کتاب هایی روایتی و داستانی که دو قرن بعد از مرگ یک شخص اسطوره ای نوشته شده اند و حتی امروزه اصل آنها نیز در دسترس نیستند!
این خرد باخته باید بداند اینها هیچ کدام سند و مدرک تاریخی برای اثبات وجود شخصیت حقیقی محمد نیستند.
باید از این لاف زن حکومت ملایان پرسید در مقایسه با کوروش که ما ایرانیان برای اثبات وجود تاریخی او با اسناد تاریخنویسان یونانی و غیر یونانی هم عصر او طرف هستیم،
آیا هیچ تاریخ نویس عرب و غیر عرب که همزمان و هم عصر محمد خیالی زیسته باشد و از او به عنوان یک شخصیت تاریخی و پیامبر اسلام نامبرده برده باشد، سندی دارد که ارائه دهد!؟
قطعا ندارد زیرا چنین سندی وجود ندارد.
یا اگر باز از این بیخرد پرسیده شود آیا هیچ سند و مدرک تایید شده همانند سنگ نوشته یا سکه ضرب شده که از طریق باستانشناسی بدست آمده باشد و وجود شخصیتی بنام محمد را اثبات و تایید کند تاکنون پیدا شده است!؟
باز قطعا سندی ندارد که ارائه دهد زیرا پاسخ پرسش بالا هم منفی است.
این ابله حتی نمیداند که حتی چهار خلیفه اول اسلام هم همانند محمد اسطوره ای ردپای تاریخی ندارند این سخن شامل عمر خلیفه دومی است که به ایران و مصر برابر داستان سرایی های ابن اسحاق و سایرین لاف زنان عرب لشکر کشی کرده است!
حتی این جاهل تازی پرست آنچنان از تاریخ ایران باستان بیخبر است که نمیداند داریوش را که قبول کرده پادشاه ایران بوده، نوه دختری همین کوروش است که او برای پادشاهی وی ردپای تاریخی پیدا نکرده است!
و نمیداند که او بنیانگذار سلسله است که داریوش یکی از پادشاهان آن بوده است!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر