۱۳۹۴ مهر ۱۰, جمعه

گروهی کوردل و نادان، خرده میگیرند که "چرا برای بردگانِ اسلامِ اهریمنی که در مکه زیرِ دست وپا هلاک شدند، فاتحه نمیخوانید و شیون و زاری نمیکنید؟ ...

 زهی بلاهت! 
هیچ انسانِ با وجدانی از کشته شدنِ همنوعانش شاد نمیشود ولی در این گونه موارد، از بنده انتظارِ دلسوزی، تأسف و سوگواری نداشته باشید. زیرا اگر ما بخواهیم بزور، تظاهر به غمگین بودن و همدردی با این گروه را بکنیم، از حیله گران و مکارانِ اسلامی چیزی کم نخواهیم داشت.
 ما برای این واقعه اشک نمیریزیم، شیون و زاری نمیکنیم زیرا میدانیم این عده، شرایط و وقایعِ رقت بار و دردآلودی را که کودکانِ گرسنه و مردمِ بینوا در ایرانِ کنونی با آن دست به یقه هستند را نادیده گرفته وبخاطرِ منافعِ شخصیِ خودشان به مکه رفته اند. 
ما تأسف و دلسوزیهایمان را برای مردمِ زیرِ ظلم و رنجِ ایران، و آنهائیکه از گرسنگی به خودکشی و تن فروشی کشیده شده اند، اختصاص داده ایم و دیگر برایمان اشکی باقی نمانده. وهرگزمانندِ دکاندارانِ جهل و جنونِ اسلامی هم اشکِ تمساح نخواهیم ریخت. 
قربانیانِ این مذهبِ ضدِ بشری، دو دسته اند. گروهی که با آگاهیِ کامل با آن همکاری میکنند و مستقیم یا غیرِ مستقیم در جنایاتش سهیم هستند و گروهی که هرروز، زیرِ بارِِ سنگینِ جنایتها و بی عدالتیهای این اهریمنِ کثیف هر روز خردترو خردتر میشوند و دادرس و پناهی ندارند. 
گروهِ اول با رفتنِ به مکه و انجامِ مراسمِ حج، سرسپرده گیِ خود را به این ایدئولوژیِ ضدِ بشری اعلام میکنند و با این انتخابشان، دانسته یا ندانسته، دست بدستِ اهریمن داده و به استحکامش کمک می کنند و این هیولا را به نابود کردنِ گروهِ دوم ترغیب و تشویق مینمایند و این گروهِ دوم است که بی صدا رنج میبرند و خاموش زیرِ پای جلادانِ اسلامی له و نابود میشوند. 
آری، ما از بابتِ تلف شدنِ این موجوداتِ بیوجدان، شادی نمیکنیم ولی هرگز از ما انتظارِ گریه و زاری برای آنها را نداشته باشید. وجدانِ ما بیدار است و حامیِ فریادهای در گلو خفه شدۀ مردمِ زجرکشیده ایست که درآسمانِ ایران یک ستاره هم ندارند و اللهِ خونخوارشان، درخانۀ خود به تماشای جان کندنِ این قومِ عربزدۀ مغزباخته نشسته.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر