در فیلم میبینید شباهت عجیبی بین نحوه انفجار و تخریب پلاسکو با انفجار و تخریب ساختمانهای قدیمی که با «مهندسی تخریب» ویران میشوند و عمودی فرو میریزند، وجود دارد. سئوال این است که آیا ریزش پلاسکو از طبقات پایینی و به شکل همزمان (که باعث ریزش کامل ساختمان شد) طبیعی است؟ و آن انفجار طبقات پایین چه ربطی به کل ماجرا دارد؟
سازه ساختمان پلاسکو «سازه فلزی» بود و از جنس فولاد. فولاد در دمای بالای ۵۰۰ درجه سانتیگراد خود را به اصطلاح رها میکند و وا میرود. در این حالت، سازه فولادی داخل به سمت سنگین و باردار خود خم میشود. و ستونهای دور ساختمان غالباً به سمت بیرون میل میکنند. سازهها قاعدتاً به سمت داخل که بار سیمانی و بتنی دارند خم میشوند و از بالا به پایین به ترتیب و طبقات به شکل «پلکانی» روی همدیگر ریزش میکنند.
برای همین وقتی پلاسکو ناگهان از طبقات (میانی از سوم و پنجم و…) به شکل همزمان منفجر شد، مانند ساختمانهای قدیمی که با کارگذاری دینامیت قلمی منهدم میشوند، ابتدا مصالح ساختمانی را به بیرون ریخت و در ثانیهای پودر شد و روی هم آوار و نابود شد. این نوع تخریب، با رفتار سازههای فولادی در حریق تفاوت داشت. پلاسکو با انفجار فرو ریخت.
در مهندسی ساختمان «رفتار سازهای» سازههای فلزی مثل پلاسکو، قابل پیش بینی است. اما انفجار مهیب طبقات نزدیک به پایین، در ماجرای پلاسکو بعید و مشکوک تلقی میشود.
اگر فیلمهای انفجار را با دقت ببینیم، آتش نشانان در طبقات فوقانی با نردبان در حال اطفای حریق هستند، اما ناگهان طبقات نزدیک به پایین مانند پایههایی که در آن دینامیت کارگذاری شده، منفجر میشوند و ساختمان پایین میریزد. در خاطر داشته باشیم که پلاسکو مرکز نگهداری«پوشاک» بود نه مواد محترقه و منفجره، که آنچنان منفجر شود. برای همین انفجار و فروریختن پلاسکو شک برانگیز است.
▪️بخش۲: چرا پلاسکو طبیعی نیفتاد؟▪️
ساختمان پلاسکو در زمان ساخت با یک مهندسی مدرن طراحی و اجرا شد. علاوه بر سازه فولادی، حتی دور تا دور ستونها را با «کلافهای فولادی» مستحکم کرده بودند تا ۲۹ هزار متر مربع زیربنای ساختمان بتواند عمر مفید ۲۰۰ ساله داشته باشد.
وظیفه «سازه» فقط تحمل بار داخلی و بتن و سیمان نیست. سازهها علاوه بر این بارهای بیرونی مثل طوفان و زلزله را هم تحمل میکنند و آنها را به «پی» ساختمان و نهایتاً به عمق زمین منتقل میکنند. سازه فولادی در حالت حریق، باید به بالای ۵۰۰ درجه سانتیگراد برسد تا مقاومت خود را از دست بدهد و ذوب و خم شود. رسیدن به آن درجه به یک حریق طولانی و مواد سوختی فراوانی نیاز دارد.
در آن صورت، سازه دیگر تحمل باری که روی آن سوار بوده را ندارد و بنای متصل به سازه به روی هم و پلکانی فرو میریزند. اکنون باید پرسید فولاد در چه مدت و با چه مقدار آتش به آن میزان پانصد درجه سانتیگراد میرسد؟ و آیا این مقدار گرما در طبقات ابتدایی و میانی پلاسکو در یک حریق چند ساعته به آن اندازه کافی رسیده بود که بتواند سازه فولادی و کلافهای دورادور ساختمان را ذوب کند و ساختمان پلاسکو را به زانو درآورد؟
حریق از ساعت هفت تا یازده روز پنجشنبه و در طبقات بالای پلاسکو روی داده و به سمت پایین، یعنی طبقات دهم و یازدهم رسیده بود. در این مدت عملیات اطفاء آتش و خنکسازی توسط آتشنشانان در حال انجام بود. پس دمای فولاد فرصت نداشته خیلی بالا برود. آیا در فاصله کمتر از ۴ ساعت، سازه فولادی و کلاف دور آن میتوانست به ۵۰۰ درجه رسیده باشد؟
پرسش بعدی این است که چرا انفجار مهیبی که ساختمان را منهدم کرد، در طبقات میانی (سوم تا پنجم) رخ داد؟ اینجای سازه و ساختمان پلاسکو نه درگیر حریق و نه در معرض دمای احتمالی ۵۰۰ درجه بوده است. همچنین «پوشاکی» که در ساختمان پلاسکو عرضه میشود چنان اثر آتشزایی و انفجاری ندارد که آن انفجار پایانی را توجیه کند. توجه کنید که انفجار آخر، همزمان و درست شبیه عملیات تخریب ساختمانهای قدیمی هماهنگ رخ میدهد.
علاوه بر اینکه سازه مستحکم فولاد و کلاف فقط در یک صورت میتواند شبیه حادثه پلاسکو به این شکل عمودی فرو بریزند. و آن کارگذاری «مهندسیشده» مواد منفجره در ستونهای اصلی طبقات پایین است. آن گونه که در انهدام ساختمانهای قدیمی دیدهاید.
پلاسکو در لحظات آخر را بارها ببینید. آن بنای مستحکم با سازه تلفیقی فولاد و کلاف فولادی به لحاظ منطقی و علمی باید تحمل ۲۰۰ سال عمر مفید را داشته باشد. و قاعدتاً نباید با یک آتشسوزی پنج ساعته به دمای ذوب فولاد، ریزش هماهنگ و به آستانه آن انفجار رسیده باشد.
پشت این حادثه، «مدیریتی» قرار دارد که فقط به بُعد اقتصادی تخریب پلاسکو نظر نداشته است. کارکردهای حادثه پلاسکو را در ابعاد دیگر هم میتوان ردیابی کرد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر