.
" یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا المُشرِکُونَ نَجَسٌ فلا َیَقرَبُوا المَسجِدَ الحَرَامَ بَعدَ عَامِهِم هَذَا وَإِن خِفتُم عَیَلهً فَسَوفَ یُغنِیکُمُ اللّهُ مِن فَضلِهِ إِن شَاء إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ حَکِیمٌ"
.
.
"ای کسانی که ایمان آورده اید، مشرکان نجسند، و از سال بعد، نباید به مسجد الحرام نزدیک شوند، و اگر از بی نوایی می ترسید، الله اگر بخواهد به فضل خویش بی نیازتان خواهد کرد، زیرا الله دانا و حکیم است. "
.
. - سه جمله در این آیه هست که هیچ ربطی به هم ندارند:
.
.
.
.
اول اینکه خطاب الله به نجس بودنِ مخلوق خود است. اللّهی که مخلوق خود را نجس خطاب می کند، به طور قطع، در خدا بودنش تردید باید کرد؛ که قطعا، این نجاست، به نقصِ خلقتِ خود او باز می گردد. چگونه آفریننده ای، آفریده خود را نجس می خواند؟ .
.
#چرا چنین اللّه ی خردی ناقص به مخلوق خود می دهد، تا بعد آنها را نجس و مستحقّ مرگ بداند؟ مگر این جَماعتِ مشرک و نجسِ گفته شده را، الله دیگری خلق کرده است، که الله تازیان آنان را نجس خطاب می کند؟ الله چگونه می تواند آفرینشِ خود را نجس بخواند؟ اگر در این آفریده آدم نام، نجاستی وجود دارد، باید به نقصِ آفرینشِ خودِ آن الله بازگردیم، نه به جان مخلوق آدم نامِ او...
.
.
اگر جماعت مکّه، از مشرکی و کافری، معنایی در شعور انسانی خود می دانستند، دیگر پدر و مادر و کسان خودِ محمد، جزو این مجموعه مشرکانِ و کافران قرار نمی گرفتند!
.
.

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر