۱۳۹۴ دی ۱۰, پنجشنبه

ممنوع‌القلم داریم؟ نداریم؟ ... !

ممنوع‌القلم داریم؟ نداریم؟

«در حال حاضر در داخل کشور هیچ نویسنده ممنوع‌القلمی نداریم و در بررسی کتاب‌ها تنها به خود کتاب‌ها توجه می‌شود.» ..!!

 این جدیدترین اظهار نظر معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حالی منتشر می‌شود که همچنان بسیاری از نویسندگان زنده و درگذشته ایرانی آثارشان مجوز انتشار نمی‌گیرد و نامشان ممیزی می‌شود. 
سیدعباس صالحی معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد ایران روز چهارشنبه در گفتگو با خبرگزاری ایسنا با تاکید بر این که دیگر نویسنده ممنوع‌القلم در ایران وجود ندارد، گفته است:« مسیری که ما دنبال می‌کنیم مسیر محتواست و با همین نگاهبحث را ادامه می‌دهیم. ممکن است در بررسی‌های محتوایی درگیراختلاف سلیقه شویم و اشتباهاتی رخ داده باشد ولی ما براساس قانون نظارت ممیزی کار می‌کنیم و بررسی‌های ما بررسی‌های محتوایی است.»
وزارت فرهنگ و ارشاد در حالی در سال 92 به دولت حسن روحانی تحویل داده شد که فهرست سیاهی از نام نویسنده‌ها و هنرمندان در ادارات مختلف این وزارت خانه به صورت زیر زمین دست به دست می‌گشت و بسیاری از کسانی که از راه هنر و قلم نان می‌خورند را از نان خوردن انداخته بود. فهرستی که با اعمال نظر مدیران و معاونان امنیتی و سپاهی که در دو دولت محمود احمدی‌نژاد در رده‌های بالا منسوب شده بودند با همکاری وزارت اطلاعات تهیه‌ شده بود.  این فهرست آن‌چنان بلند بود که حسن روحانی در شعارهای انتخاباتی و بعد از رسیدن به ریاست جمهوری بر از بین بردن آن تاکید کرد. او در دیداری که با اهالی هنر داشت تاکید کرد که ممنوع‌القلم‌ها را سریع‌القلم می‌کند. موضوعی که علی جنتی وزیر و معاونانش هم بر آن تاکید می‌کردند. حالا بعد از گذشت دو سال معاون فرهنگی که مهمترین معاون وزیر ارشاد است تاکید کرده که نام‌ها برایشان اهمیتی ندارد. 
صالحی در حالی بر بررسی محتوایی تاکید کرده است که هنوز بردن نام برخی نویسنده‌ها و تجدید چاپ کتاب‌هایشان در ایران ممنوعیت دارد. برخی از این ممنوعیت آن قدر جدی است که با ناشرانی که آثار برخی از این نویسندگان را برای تجدید چاپ به اداره کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برده‌اند مشکلاتی پیش آمده‌است. 
یکی از نام‌های ممنوع عطاالله مهاجرانی وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی است. او که چند سالی است ایران را ترک کرده و در انگلستان زندگی می‌کنند، آثار متعددی دارد که براساس آن چه سید عباس صالحی می‌گوید مشکل محتوایی ندارد. یکی از این کتاب‌ها کتاب پیام‌آور عاشورا است که به زندگی حضرت زینب پرداخته است و توسط موسسه انتشارات اطلاعات منتشر شده است. این کتاب چند سالی است که چاپش به پایان رسیده است اما وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به آن مجوز انتشار نمی‌دهد. آثار دکتر عبدالکریم سروش نیز از سال 88 مجوز چاپ نگرفته‌اند و با آن که دولت یازدهم قول انتشار آن‌ها را داده بود همچنان در اداره کتاب باقی مانده‌اند. مسعود بهنود روزنامه‌نگار شناخته شده ایرانی نیز یکی دیگر از کسانی است که آثارش بدون هیچ مشکلی در چند سال گذشته تجدید چاپ نشده‌اند. علت عدم صدور مجوز چاپ هیچ‌گاه به ناشر آثار او اعلام نشده است اما نمی‌تواند بی‌ربط به حضور او در بی‌بی‌سی فارسی باشد. این مشکلی است که ترجمه‌های بزرگمهر شرف‌الدین نیز دارد.
در مورد بعضی نویسندگان نیز استثناهایی وجود دارد و آن هم این است که آثار قبلی آن‌ها مجوز انتشار می‌گیرد اما آثار تازه‌اشان نمی‌توانند مجوز بگیرد. بهرام بیضایی هم یکی دیگر از نویسندگانی است که آخرین کتابی که از او منتشر شده هزار افسان کجاست بوده است که در سال 1393 رونمایی شد و آثار جدیدش چون جانا بلادور بدون هیچ علتی در اداره کتاب معطل هستند و تنها آثاری که در گذشته منتشر شده است توانسته‌اند مجوز انتشار دوباره بگیرند.  نکته جالب درباره آثار بهرام بیضایی این است که مسئولان سینمایی ایران اعلام کرده‌اند که او می‌تواند فیلم بسازد و مجوز ساخت فیلم نیز به دو فیلم‌نامه او داده‌اند. 
آثار قبلی عباس معروفی مانند سمفونی مردگانش توانسته مجوز بگیرد اما آثار جدیدش در خوان اداره بررسی کتاب مانده است. 
نویسندگان درگذشته هم شامل تیغ ممیزی ممیزان ارشاد ایران هستند. غلامحسین ساعدی نویسنده‌ای است که جز نامه‌هایش اثر دیگری از او نیست که در این سال‌ها از ممیزی گذشته باشد. صادق هدایت نیز با آن که هیچ‌گاه به صورت رسمی اعلام نشده که آثارش ممنوعیتی برای انتشار دارد اما سال‌هاست که هیچ‌کدام از آثارش مجوز انتشار ندارد. این موضوع شامل عباس نعلبندیان هم می‌شود فهرست کسانی که کتاب‌هایشان در سال‌های گذشته نتوانسته‌اند مجوز بگیرند از این هم گسترده‌تر هستند. 
با این وجود آن چه معاون فرهنگی وزارت فرهنگ ایران در گفتگو با ایسنا گفته را نمی‌شود خلاف واقعیت دانست و شاید به این دلیل باشد که همانطور که او  اعتراف کرده؛  هنوز برداشت‌های سلیقه‌ای  در این وزارتخانه وجود دارد و همین باعث بروز چنین اتفاقی افتاده است:«در برخی حوزه‌ها، بحث‌ها به شکلی هستند که برداشت‌ها و سلیقه هایی در آن‌ها وجود دارد. طبیعتا در بررسی‌ و نظارت کتاب یکی از مسائل عمده این است که نمی‌شود در حوزه سلیقه‌ها به وحدت رویه‌ کامل رسید.»
صالحی همچنین درباره فاصله بین وضعیت موجود ممیزی تا ایده‌آل‌ها گفت: آن چیزی که بین واقعیت موجود و واقعیت مطلوب فاصله ایجاد می‌کند این است که طبعا بررسی‌کنندگان کتاب‌ها بایک نگاه و پیشینه ذهنی، اطلاعاتی و دانشی نیستند. بالطبع وقتیاین افراد یک کتاب را یک بررسی می‌کنند تا اینکه آن کتاب را یک فرد دیگر بررسی کند تفاوت‌هایی در نوع نگاه از لحاظ تطبیق قانون با مصداق وجود دارد. ما تلاش کردیم در این مدت با تلاش برای مذاق‌سنجی و کم کردن فاصله این سلیقه‌ها به آن چیزی که باید اتفاق بیفتد نزدیک‌تر شویم. اما یکی از چیزهایی که در اداره کتاب بین آن‌چه هست و آن‌چه باید باشد فاصله می‌اندازد همین تفاوت‌هاست.»
معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره بررسی‌کنندگان هم اظهار کرد: هر روز 600 تا 700 کتاب واردمی‌شود و در سال حداقل 40 تا 50 هزار کتاب است که باید بررسی شود و میلیون‌ها صفحه کتاب باید خوانده شود. طبعآ افرادی که این آثار را بررسی می‌کنند به شکل مونتاژی از کارخانه درنیامده‌اند و این یکی از چیزهایی است که بالاخره می‌تواندآزاردهنده باشد.
او درباره فاصله تا ایده‌آل‌ها گفت: ما تلاش می‌کنیم که فاصله‌ها راکم کنیم ولی شاید نتوانیم از بین ببریمش. ما با انسان‌هایی همراه هستیم که ممکن است برداشت‌ها، سلیقه‌ها و اطلاعات‌شان متفاوت باشد و در نتیجه گاهی احساس شود که اگر کتاب دست بررسی کننده دیگری می‌افتاد متفاوت عمل می‌کرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر