۱۳۹۴ اسفند ۳, دوشنبه

زنگ انشا .. موضوع : انتخابات ...

قلم را در دست ميگيرم و چنين مينويسم؛
براي چه راي ميدهيم !؟
براي اينکه از راي هاي ما نردباني بسازند براي بالا رفتن و اختلاس کردن،
از بيت المال خرج کاغذهاي تبليغاتشان کنند وکتاب و دفتر من گران شود
به بهانه هاي مختلف دست زن و بچه را بگيرند و به سفرهاي خارجي بروند
به بهانه بورس تحصيلي و از جيب بيت المال بچه هايشان را به اروپا و امريکا بفرستند و آنها ديگر برنگردند
آقازاده هاشان سوار بهترين ماشينهاشوند
به فکرآلودگي و شلوغيه شهرم نباشند و باواردات بنزين غيراستاندارد و نامرغوب سرطان را براي من به ارمغان آورند
باشعاراصلاحات، فکروانديشه افراطي را پياده کنند
بيکاري مردان را رها کنند و به موي بيرون آمده زنان گيردهند
صاحب خانه وماشين و ويلاشوند، باحقوق ماهيانه 40 مليون تومان و حق سفره هاي مليوني درماه، تا ندانند چرا ناموس ايراني براي فرار ازفقر به تن فروشي روي آورده است
يا با ترساندن ما ازتسلط استکبار جهاني وداعش وغيره خودشان برجان و مال وناموس مامسلط شوند
يا باراي من، امثال مرابه کهريزکهاببرندتا خانوادهايشان ديگر ايشان رانبينند
معلم عزيزم ؛
ميخواهم براي باراول پاي صندوق راي بروم.. تا ..
تا وقتي درسم تمام شد دست فروش شوم..
يا مثل پدرم، وقتي بازنشسته شدم،مسافرکش شوم..
يا وقتي بزرگتر شدم ازبي پولي و بيکاري نتوانم ازدواج کنم..
يا مثل پدرم که نميتواندخواهرکوچکم را به دکتر ببرد شوم..

 يا يا يا...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر