براساس
اسامی منتشر شده توسط سایت بنیاد برومند (پروژه امید)، در فاصله بین ۳۰
خرداد ۶۰ تا ۳۰ خرداد ۶۳، یعنی در یک محدوده زمانی ۳ ساله، حداقل ۳۸۹۵ نفر
در سراسر ایران اعدام شدهاند که ۵۸۰ نفر از آنها زن بودند.
اوج اعدامها البته در سال ۱۳۶۰ و بلافاصله پس از سرکوب تابستان و پاییز آن سال بود. پس از این سرکوب وسیع بود که همه گروههای سیاسی مخالف، فعالیت علنی خود را تعطیل کردند و مجبور به ادامه فعالیت در شرایط نیمهمخفی و مخفی شدند.
بسیاری از اعضاء و هواداران سازمانهای مختلف که تا پیش از سی خرداد، به دلیل آزاد و علنی بودن فعالیت احزاب، در مدرسه، محله و یا محیط کار خود شناخته شده بودند، برای اینکه دستگیر نشوند مجبور به ترک خانه و زندگی مخفی شدند.
پناه دادن به آنها میتوانست برای خانوادههای آشنایان یا دوستان، عواقبی مانند بازداشت و یا از دست دادن شغل داشته باشد. مردان با خوابیدن در پارکها و فضاهای عمومی، به خصوص در فصول گرمتر سال گاهی میتوانستند شبها را به صبح برسانند اما بسیاری از زنان جوان هوادار سازمانهای سیاسی که به دلیل تحت تعقیب بودن از خانه بیرون آمده بودند، در یافتن مکانی برای ماندن و یا خوابیدن دچار مشکل میشدند.
به این ترتیب، عملاً در یک روند سه ساله، از خرداد ۶۰ تا سال ۶۳، شدیدترین و گستردهترین سرکوب سازمانهای سیاسی مخالف جمهوری اسلامی اعمال شد.
حاصل این سرکوب سه ساله، علاوه بر اعدامیها، کسانی که جان به در برده و مجبور به ترک فعالیت سیاسی شدند و آنهایی که ناگزیر به خارج از ایران فرار کردند و در تبعید به سر می بردند، تعداد زیادی زندانی سیاسی در تمامی شهرهای بزرگ و بسیاری از شهرستانهای کوچک ایران بود.
به شهادت بیشتر مصاحبه شوندگان و نیز اسناد تاریخی دیگر، محدوده زمانی سه ساله پس از خرداد ۱۳۶۰ تا اواسط ۱۳۶۳، بدترین زمان در زندانهای مختلف از حیث شکنجه و فشار بر روی زندانیان بوده است...
اوج اعدامها البته در سال ۱۳۶۰ و بلافاصله پس از سرکوب تابستان و پاییز آن سال بود. پس از این سرکوب وسیع بود که همه گروههای سیاسی مخالف، فعالیت علنی خود را تعطیل کردند و مجبور به ادامه فعالیت در شرایط نیمهمخفی و مخفی شدند.
بسیاری از اعضاء و هواداران سازمانهای مختلف که تا پیش از سی خرداد، به دلیل آزاد و علنی بودن فعالیت احزاب، در مدرسه، محله و یا محیط کار خود شناخته شده بودند، برای اینکه دستگیر نشوند مجبور به ترک خانه و زندگی مخفی شدند.
پناه دادن به آنها میتوانست برای خانوادههای آشنایان یا دوستان، عواقبی مانند بازداشت و یا از دست دادن شغل داشته باشد. مردان با خوابیدن در پارکها و فضاهای عمومی، به خصوص در فصول گرمتر سال گاهی میتوانستند شبها را به صبح برسانند اما بسیاری از زنان جوان هوادار سازمانهای سیاسی که به دلیل تحت تعقیب بودن از خانه بیرون آمده بودند، در یافتن مکانی برای ماندن و یا خوابیدن دچار مشکل میشدند.
به این ترتیب، عملاً در یک روند سه ساله، از خرداد ۶۰ تا سال ۶۳، شدیدترین و گستردهترین سرکوب سازمانهای سیاسی مخالف جمهوری اسلامی اعمال شد.
حاصل این سرکوب سه ساله، علاوه بر اعدامیها، کسانی که جان به در برده و مجبور به ترک فعالیت سیاسی شدند و آنهایی که ناگزیر به خارج از ایران فرار کردند و در تبعید به سر می بردند، تعداد زیادی زندانی سیاسی در تمامی شهرهای بزرگ و بسیاری از شهرستانهای کوچک ایران بود.
به شهادت بیشتر مصاحبه شوندگان و نیز اسناد تاریخی دیگر، محدوده زمانی سه ساله پس از خرداد ۱۳۶۰ تا اواسط ۱۳۶۳، بدترین زمان در زندانهای مختلف از حیث شکنجه و فشار بر روی زندانیان بوده است...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر