۱۳۹۵ مرداد ۱۳, چهارشنبه

و همچنان کشتار را در هر نقطه از جهان محکوم میکنم کشتاری مثل امروز دسته جمعی و با چوبه دار..

بازداشت شدم!
روز سوم بازداشت بازجو امد گفت " خبر خوش ریحانه جباریتونم اعدام کردیم"
اسفند ٩٣ روز دادگاهم ٩ کرد را آوردند با دستبند و پابند و لباس آبی ؛ با اینکه حکم اعدامشان را قبلا ابلاغ کرده بودند در مقابل چشمان من باز حکمشان ابلاغ شد و منشی دادگاه با نیشخند رو به من و فرزاد هنرجو گفت" حاج آقا گفته حالا شب عیدی بهتون رحم کنیم سال دیگه سرتونو میزنیم همان لحظه اذان گفتند و انها سجده کردند..." و امروز سرشان را زدند! هنوز چهره شان در خاطرم هست...
چند روز بعد در آخرین ملاقات سال ٩٣ از پشت کابین خانواده ام خبر دادند که حامد احمدی ، جمشید و جهانگیر دهقانی و کمال مولایی اعدام شدند...
اردیبهشت ٩٤ گفتند با اعدام معدوم منافق ریحانه جباری مخالفت کردی؛ در تجمعات مخالفت با اعدام کردها و.... حضور داشتی؛ شب نامه بر علیه اعدام پخش کردی؛ دیوار نویسی کردی، حالا ١٤ سال حکم نوش جانت!
آمدم بیرون فهمیدم حامد احمدی دو شب قبل از اعدامش برای من نامه نوشته بود...
فهمیدم حکم اعدام شهرام احمدی به اجرای احکام رفته...

یک هفته پیش گردنبندی از رجایی شهر از سمت شهرام احمدی به دستم رسید و امروز شهرام احمدی ، فرزاد هنرجو و بقیه اعدام شدند یا به قول منشی دادگاه سرشان را زدند! چه عطوفتی داشت حاج آقا که تا ١٢ مرداد ٩٥ به آنها رحم کرد و بدون درد و رنج ملاقات آخر سرشان را زد!!!!
فردا موعد جلسه دادگاهمان هست و مجدد به خاطر مخالفت با اعدام محاکمه میشم
محاکمه برای مخالفت با اعدام آنهایی که اعدام شدند ، داغ بر دلم گذاشتند و محاکمه هم می کنند! اما با سر بالا به دادگاه میروم همچون شهرام احمدی که امروز با سر بالا رفت پای چوبه دار ...
من هم هر بار با هر خبر اعدام ، اعدام میشوم...
فردا به دادگاه میروم با زمزمه نه به اعدام...
و همچنان کشتار را در هر نقطه از جهان محکوم میکنم کشتاری مثل امروز دسته جمعی و با چوبه دار....
از صفحه‌ی آتنا دائمی
http://bit.ly/2aMtij0

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر