احکام فقه اسلامی و قران به دو
قسمت تاسیسی و امضائی تقسیم میشوند.احکام تاسیسی به دستوراتی گفته میشود
که محمد ابن عبدالله خود از طرف خدا وضع کرد او مبتکر آنها بوده و در جامعه
اسلامی معاصر و تا به امروز نهادینه نمود.
اما دستورات و یا احکام امضائی که به گفته متکلمین بیش از نود و پنج در صد احکام اسلام را تشکیل میدهند قوانینی هستند که عرف جامعه اعراب ۱۴۰۰ سال پیش بوده و محمد آنها را بدون هیچ تغییری وارد اسلام کرد با این تفاوت که اعراب جاهلی قوانین خود را قابل تغییر میدانستند اما از آنجا که رسول اسلام این دستورات را به خدا نسبت داد پیروان اسلام تا به امروز آنها را تغییر ناپذیر میدانند.
در زمان صدر اسلام و دوران معاصر پیامبر، ابی طالب عموی محمد مرد صاحب نفوذی در مکه به شمار میرفت.او برای سامان دادن به اوضاع مکه و جلوگیری از قتل و خونریزی قانون قصاص که خود از قوانین یهود گرفته شده بود را پایه گذاری و مقدار دیه را صد شتر اعلام کرد.
ناگفته نماند که احکام دین یهود خود در زمان اسارت بابلی از قوانین حمورابی که آن زمان در بین النهرین رواج داشت سرچشمه گرفته بود. در زمانی که محمد در مدینه به قدرت رسید نیاز قوانینی برای مسلمانان به منظور هماهنگ کردن آعرابی که از قبایل مختلف عربستان بودند احساس میشد.
او مصلحت را در این دید که احکامی که توسط عمویش وضع شده بود را بدلیل اینکه اصحابش کم و بیش با آنها آشنایی داشتند به عنوان احکام اسلامی به دین نوپای خود و کتابش قران وارد کند.
این احکام که شامل قصاص نفس، قطع کردن دست دزد، گوش در مقابل گوش و چشم در مقابل چشم، سنگسار زنا کار، تازیانه زدن... همگی قوانینی بود که بدون در نظر گرفتن حقوق انسانی افراد از جامعه اعراب بیابان گرد قرنها پیش وارد اسلام شد و متأسفانه تا به امروز در جوامع اسلامی معتبر و قابل اجراست.
پیروان دین اسلام که در طول تاریخ به این احکام پایبند بوده و گاهًا به واسطه کامل نبودن این دستورات قوانینی سخت تر و وحشیانه تری از آنها استخراج نموده اند باید فراموش نکنند که این دستورات به اقتضای زمان محمد ابن عبدالله از طرف او از جامعه نیمه وحشی آن زمان نشأت گرفته !
و خدا هیچ دستور مستقیم و یا غیر مستقیمی در این باره نداده است !
مسلمانانی که امروز در قرن اتم و ارتباطات زندگی می کنند با عمل کرد به این احکام علناً به متحجّر بودن خود صحه میگذارند و نمایانگر این هستند که هنوز در بیابانهای سوزان عربستان دوران جاهلی زندگی میکنند...
اما دستورات و یا احکام امضائی که به گفته متکلمین بیش از نود و پنج در صد احکام اسلام را تشکیل میدهند قوانینی هستند که عرف جامعه اعراب ۱۴۰۰ سال پیش بوده و محمد آنها را بدون هیچ تغییری وارد اسلام کرد با این تفاوت که اعراب جاهلی قوانین خود را قابل تغییر میدانستند اما از آنجا که رسول اسلام این دستورات را به خدا نسبت داد پیروان اسلام تا به امروز آنها را تغییر ناپذیر میدانند.
در زمان صدر اسلام و دوران معاصر پیامبر، ابی طالب عموی محمد مرد صاحب نفوذی در مکه به شمار میرفت.او برای سامان دادن به اوضاع مکه و جلوگیری از قتل و خونریزی قانون قصاص که خود از قوانین یهود گرفته شده بود را پایه گذاری و مقدار دیه را صد شتر اعلام کرد.
ناگفته نماند که احکام دین یهود خود در زمان اسارت بابلی از قوانین حمورابی که آن زمان در بین النهرین رواج داشت سرچشمه گرفته بود. در زمانی که محمد در مدینه به قدرت رسید نیاز قوانینی برای مسلمانان به منظور هماهنگ کردن آعرابی که از قبایل مختلف عربستان بودند احساس میشد.
او مصلحت را در این دید که احکامی که توسط عمویش وضع شده بود را بدلیل اینکه اصحابش کم و بیش با آنها آشنایی داشتند به عنوان احکام اسلامی به دین نوپای خود و کتابش قران وارد کند.
این احکام که شامل قصاص نفس، قطع کردن دست دزد، گوش در مقابل گوش و چشم در مقابل چشم، سنگسار زنا کار، تازیانه زدن... همگی قوانینی بود که بدون در نظر گرفتن حقوق انسانی افراد از جامعه اعراب بیابان گرد قرنها پیش وارد اسلام شد و متأسفانه تا به امروز در جوامع اسلامی معتبر و قابل اجراست.
پیروان دین اسلام که در طول تاریخ به این احکام پایبند بوده و گاهًا به واسطه کامل نبودن این دستورات قوانینی سخت تر و وحشیانه تری از آنها استخراج نموده اند باید فراموش نکنند که این دستورات به اقتضای زمان محمد ابن عبدالله از طرف او از جامعه نیمه وحشی آن زمان نشأت گرفته !
و خدا هیچ دستور مستقیم و یا غیر مستقیمی در این باره نداده است !
مسلمانانی که امروز در قرن اتم و ارتباطات زندگی می کنند با عمل کرد به این احکام علناً به متحجّر بودن خود صحه میگذارند و نمایانگر این هستند که هنوز در بیابانهای سوزان عربستان دوران جاهلی زندگی میکنند...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر