۱۳۹۴ تیر ۳, چهارشنبه

توهمی بنام معنای پنهان ... دینداران بر این باورند که اسلام به ذات خود ندارد عيبي هرعيب كه هست از مسلماني ماست. و یا دین به درستی فهمیده نشده است !!

باید به آن دسته از دینداران گفت: برای یک فرد خردورز این بدین معناست که قادر مطلق ضعف بیان داشته و قوانین و در خواستهای خود را نتوانسته به شکلی بیان کند که نظراتش چنان صراحتی داشته باشد که نشود از آن به شکل دیگری برداشت کرد!
حال پرسش اینجاست وقتی خود او این توانایی را نداشته دینداران با علم انسانی چگونه این توانایی را دارند که خدایشان نداشته است؟!
یک دسته یا یک گروه نمی توانند مسبب این شوند تا یک نگرش مثبت به انحراف کشیده شود !
اسلام به انحراف کشیده شده است ، دارای شعب و فرقه های متعدد شده است چون دارای صراحت بیان و روشنی نبوده است!
هر آنچه که دارای ضعف درونی و ساختار است دچار مشکل خواهد شد!
چرا کسی از قوانین صریح حقوق بشر نمی تواند سوء برداشت کند و آنرا به سود خود تعبیر یا تغییر دهد؟!
آیا تا به حال دیده اید کسی بیاید بگوید مثلا این ماده قانون از آن که در ادامه آمده است مشکل دارد یا نارساست و یا معنای پنهان دارد و باید تفسیر شود!؟
«هیچ احدی نباید در بردگی یا بندگی نگاه داشته شود: بردگی و داد و ستد بردگان از هر نوع و به هر شکلی باید باز داشته شده و ممنوع شود.»
نه! چرا نه!؟
چون صریح ، واضح و روشن است. نیاز به تفسیر و بهانه جویی ندارد.
نیاز به ملا و دکاندار دین ندارد
که بیاید بگوید برده داری یه جور دیگر بود !
یا برده و کنیز در ناز و نعمت بودند!
و یا به برده تجاوز نمی شد!
می گوید حق ندارید
و ممنوع است.

تمام کتاب و ۶۲۳۶ آیات قرآن اندازه فقط همین یک ماده از منشور حقوق بشر ارزش اخلاقی و انسانی ندارد!!!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر