مردان بزرگی که ابتدا روحانی بودند ولی در
برههای از زندگی خود به این نتیجه رسیدند که آن لباس را از تن بیرون
آورده و به مباحثی مهمتر از موهومات بپردازند! و الحق که هر کدامشان به هر
وادی که قدم گذاردند، مصلحینی بزرگ و ستونهای سترگی در فرهنگ و ادبیات و
سیاست و هنر شدند!
ضمن احترام به تمام روحانیونی که در راستای خدمت به مردم گام برمیدارند، ولی یک پرسش مهم؛
آیا بهتر نبود این بزرگان نیز در همان کسوت روحانی باقی میماندند، مدارج علوم حوزوی را پشت سر میگذاردند و هر کدام یک مرجع تقلید بزرگ میشدند با عمامههای سیاه و سفید چند متری روی سر؟
آیا در آن صورت، باز هم امروز نامی از آنها بود؟
۱) احمد کسروی
۲) علی دشتی
۳) حسن تقیزاده
۴) بدیعالزمان فروزانفر
۵) عارف قزوینی
۶) محمدرضا شفیعی کدکنی
۷) محمد مجتهد شبستری
ضمن احترام به تمام روحانیونی که در راستای خدمت به مردم گام برمیدارند، ولی یک پرسش مهم؛
آیا بهتر نبود این بزرگان نیز در همان کسوت روحانی باقی میماندند، مدارج علوم حوزوی را پشت سر میگذاردند و هر کدام یک مرجع تقلید بزرگ میشدند با عمامههای سیاه و سفید چند متری روی سر؟
آیا در آن صورت، باز هم امروز نامی از آنها بود؟
۱) احمد کسروی
۲) علی دشتی
۳) حسن تقیزاده
۴) بدیعالزمان فروزانفر
۵) عارف قزوینی
۶) محمدرضا شفیعی کدکنی
۷) محمد مجتهد شبستری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر