با توجه به سرسپاری سید ابراهیم رئیسی به ولایت فقیه و اعتماد خامنهای و بیت رهبری به او و رابطهی نزدیک و نسبی رئیسی با علم الهدی، امام جمعه داعشی مشهد و نزدیکی فکری این دو به
یکدیگر، انتخاب رئیسی به تولیت آستان قدس رضوی دور از نظر نبود.
بیت رهبری که از ابتدا روی رئیسی نظر داشت با فریبکاری نام علی اکبر ناطق نوری را نیز میان گزینههای مورد نظر خامنهای مطرح کرد. اما برای کسانی که با تغییر و تحولات درونی رژیم و روحیه خامنهای آشنایی دارند تردیدی نبود که ناطق نوری به دلایل مختلف و از جمله نزدیکی اش به رفسنجانی کوچکترین شانسی برای تصدی این پست ندارد!
خمینی میکوشید در شهرهای بزرگی چون مشهد و اصفهان و قم بین جناحهای رژیم تعادل را حفظ کند، اما خامنهای در دوران رهبری اش نشان داده است که مطلقاً چنین خطی را دنبال نمیکند
و به دنبال تفویض قدرت به نیروهای نزدیک خود و حذف جناح رقیب و به ویژه برگزیدگان خمینی است.
او سرسپردگی مطلق میطلبد و به همین دلیل است که دوران تولیت رئیسی را پنج سال تعیین میکند، تا او را برای ادامه ماموریت به فرمانبرداری هرچه بیشتر بخواند و چنانچه غفلتی از او دید بتواند به سادگی برکنارش کند...
http://www.radiozamaneh.com/265368
به کما رفتن عباس واعظ طبسی یکی از نزدیکان هاشمی رفسنجانی در روز
انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری و مرگ او پس از اعلام نتایج این
انتخابات، فرصت گرانبهایی را در اختیار خامنهای قرار داد تا ضرب شصت
رفسنجانی و شکستی را که متحمل شده بود، تا حدودی جبران کند.
او پیشتر نیز به خاطر تضعیف موقعیت رفسنجانی در مشهد که یکی از پایگاههای مهم روحانیت و شیعه محسوب میشود علم الهدی را روانه آن دیار کرده بود تا همه قدرت در دست نزدیکان واعظ طبسی نباشد.
هیچ چیز به اندازه استقبال رسمی و شاهانهی واعظ طبسی از رفسنجانی در مشهد، خامنهای را نمیآزرد. با این حال او در موقعیتی نبود که بتواند واعظ طبسی را که والی خراسان بود برکنار کند.
«آستان قدس رضوی» به همراه حوزه علمیه مشهد یکی از قدرتمندترین نهادهای مذهبی، اقتصادی و سیاسی رژیم است که با توجه به مرگ واعظ طبسی اختیار آن به دست زوج مخالف رفسنجانی افتاده است و تعادل قوا را به ضرر او میکند.
انتخاب سید ابراهیم رئیسی به ریاست بارگاه «امام رضا» که در تبلیغات شیعی معروف به «ضامن آهو» است، به اندازه کافی گویا و روشنگر است. خامنهای انتخابهای گوناگونی داشت ،
اما یکی از بدنامترین و بزرگترین جنایتکاران چهار دهه گذشته را به تولیت این «آستان» برمی گزیند که با هر تفسیری روی یزید بن معاویه را سپید کرده و برخلاف او به «اسیر کشی» پرداخت. البته رئیسی پیش از این تولیت امامزاده صالح در تجریش را به عهده داشت.
روحانیت شیعه طی هزار سال گذشته داستان عجیب و غریبی را برای «امام رضا» راست و ریس کرده بود که بیش از هرکس خود به غیرواقعی بودن آن ایمان دارد. منافع این قشر که با مردم فریبی و دروغگویی و فریبکاری گره خورده است پیش از دست یابی به قدرت از طریق این داستانها و وصل خود به «امامان» و جانشینی آنها تامین میشد اما پس از تشکیل جمهوری اسلامی و قبضه قدرت از طریق ارگانهای سرکوب و شکنجه و کشتار و نصب العین قرار دادن ارعاب و ارهاب و شعار «النصر بالرعب» تامین میشود.
خامنهای که خود اهل مشهد است و داستان «ضامن آهو» را بهتر از هر ملایی فوت آب است و بارها با آن اشک از چشم بی خبران و ناآگاهان گرفته، کسی را به ریاست «آستان ضامن آهو» انتخاب میکند که هنرش در ۴ دهه گذشته جان ستاندن بوده است و دیگر آزاری و شکنجهگری.
خامنهای کسی را به تولیت «آستان ضامن آهو» رسانده که در طول ۳۶ سال گذشته فرمان شکنجه و قتل و به زندان افکندن مادران بسیاری را صادر کرده که کودکان شیرخواره داشتهاند و ضمانت هیچ بنی بشری را نیز نپذیرفته است. او طی این مدت در به کارگیری بیرحمی و شقاوت هیچ پروایی به خود راه نداده است...
بیت رهبری که از ابتدا روی رئیسی نظر داشت با فریبکاری نام علی اکبر ناطق نوری را نیز میان گزینههای مورد نظر خامنهای مطرح کرد. اما برای کسانی که با تغییر و تحولات درونی رژیم و روحیه خامنهای آشنایی دارند تردیدی نبود که ناطق نوری به دلایل مختلف و از جمله نزدیکی اش به رفسنجانی کوچکترین شانسی برای تصدی این پست ندارد!
خمینی میکوشید در شهرهای بزرگی چون مشهد و اصفهان و قم بین جناحهای رژیم تعادل را حفظ کند، اما خامنهای در دوران رهبری اش نشان داده است که مطلقاً چنین خطی را دنبال نمیکند
و به دنبال تفویض قدرت به نیروهای نزدیک خود و حذف جناح رقیب و به ویژه برگزیدگان خمینی است.
او سرسپردگی مطلق میطلبد و به همین دلیل است که دوران تولیت رئیسی را پنج سال تعیین میکند، تا او را برای ادامه ماموریت به فرمانبرداری هرچه بیشتر بخواند و چنانچه غفلتی از او دید بتواند به سادگی برکنارش کند...
http://www.radiozamaneh.com/265368
او پیشتر نیز به خاطر تضعیف موقعیت رفسنجانی در مشهد که یکی از پایگاههای مهم روحانیت و شیعه محسوب میشود علم الهدی را روانه آن دیار کرده بود تا همه قدرت در دست نزدیکان واعظ طبسی نباشد.
هیچ چیز به اندازه استقبال رسمی و شاهانهی واعظ طبسی از رفسنجانی در مشهد، خامنهای را نمیآزرد. با این حال او در موقعیتی نبود که بتواند واعظ طبسی را که والی خراسان بود برکنار کند.
«آستان قدس رضوی» به همراه حوزه علمیه مشهد یکی از قدرتمندترین نهادهای مذهبی، اقتصادی و سیاسی رژیم است که با توجه به مرگ واعظ طبسی اختیار آن به دست زوج مخالف رفسنجانی افتاده است و تعادل قوا را به ضرر او میکند.
انتخاب سید ابراهیم رئیسی به ریاست بارگاه «امام رضا» که در تبلیغات شیعی معروف به «ضامن آهو» است، به اندازه کافی گویا و روشنگر است. خامنهای انتخابهای گوناگونی داشت ،
اما یکی از بدنامترین و بزرگترین جنایتکاران چهار دهه گذشته را به تولیت این «آستان» برمی گزیند که با هر تفسیری روی یزید بن معاویه را سپید کرده و برخلاف او به «اسیر کشی» پرداخت. البته رئیسی پیش از این تولیت امامزاده صالح در تجریش را به عهده داشت.
روحانیت شیعه طی هزار سال گذشته داستان عجیب و غریبی را برای «امام رضا» راست و ریس کرده بود که بیش از هرکس خود به غیرواقعی بودن آن ایمان دارد. منافع این قشر که با مردم فریبی و دروغگویی و فریبکاری گره خورده است پیش از دست یابی به قدرت از طریق این داستانها و وصل خود به «امامان» و جانشینی آنها تامین میشد اما پس از تشکیل جمهوری اسلامی و قبضه قدرت از طریق ارگانهای سرکوب و شکنجه و کشتار و نصب العین قرار دادن ارعاب و ارهاب و شعار «النصر بالرعب» تامین میشود.
خامنهای که خود اهل مشهد است و داستان «ضامن آهو» را بهتر از هر ملایی فوت آب است و بارها با آن اشک از چشم بی خبران و ناآگاهان گرفته، کسی را به ریاست «آستان ضامن آهو» انتخاب میکند که هنرش در ۴ دهه گذشته جان ستاندن بوده است و دیگر آزاری و شکنجهگری.
خامنهای کسی را به تولیت «آستان ضامن آهو» رسانده که در طول ۳۶ سال گذشته فرمان شکنجه و قتل و به زندان افکندن مادران بسیاری را صادر کرده که کودکان شیرخواره داشتهاند و ضمانت هیچ بنی بشری را نیز نپذیرفته است. او طی این مدت در به کارگیری بیرحمی و شقاوت هیچ پروایی به خود راه نداده است...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر