حسین برای بار چندم اعتصاب غذا کرده و شک نکنید که به خانواده اش گفته اند که نگذارید خبر منتشر شود و آن ها را ترسانده اند. ما هم دلش را نداریم، فقط چند سوال کوچک داریم و شما را با هفت سین بازی و خوشحالی عیدتان تنها می گذاریم.
«سوال ۱- یک جوان متولد ۶۴ چرا باید به خاطر «فیلترشکن ساختن» 15 سال برود زندان؟
سوال ۲- با اون وضع کلیهی مریض، آیا سیستم قضایی و بازجوهاش حیا نمی کنند که نمی گذارند این بچه درمان بشود؟
سوال ۳- آیا می دانید که حسین چند سال است که سفره هفت سین ندیده؟
سوال ۴- می دانید طی کردن مسافت ۶۰۰ کلیومتری از شهر دور ملکان به تهران، هفته ای یک بار برای دیدن فرزند یعنی چه؟ پدر و مادرش هر هفته این مسافت را می کوبند و به تهران می آیند که شاید بتوانند حسینشان را ببینند.
سوال ۵- آیا میدانید حسین از زمان بازداشتش تاکنون، ۷ بار تحت عمل جراحی کلیه قرار گرفته است؟
سوال ۶- حسین نخواست مملکتش را ترک کند. او عاشق کشوری است که مردم اش دچار سانسور اند. حسین، مخِ این مملکت، مجبور است به خاطر عشقش نیروی فکری اش را صرف مبارزه با سانسور دولتی بکند.
او فیلتر شکن می ساخت. چرا باید یک نخبه، نیروی فکریاش را به جای اختراع و اکتشاف صرف ساختن فیلترشکن کند؟
سوال ۷- اگر شما به جای بازداشت کنندههایش بودید، می گذاشتید یک جوان نخبه اینترنت بدون همکاری با شما همین طوری راست راست آزاد بگردد؟ اگر او علیه مردم خودش با سانسورچی ها و عوامل دولتی همکاری کند، خودِ شماها اولین منتقدانش نمی شوید؟
از شما خواهش میکنیم پیام ما را منتشر کنید ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر