۱۳۹۵ اردیبهشت ۱۸, شنبه

مبعث ، يك توهم و دروغى بزرگ...!

مبعث يك توهم و دروغى بزرگ...
پس از مرگ عبدالمطلب سرپرستی محمد به عمویش ابوطالب سپرده شد. ابوطالب محمد ۱۲ ساله را با خود طی سفرهایی تجاری از مکه به حبشه، مصر، یمن، سوریه و ایران می‌برد. این سفرها زمینه‌ای بود برای آنکه محمد با پیروان یهودی و مسیحی این کشورها برخورد کند و اصول مذهبی آنها را بیاموزد و یاد بگیرد چطور با آنها تعامل کند. محمد در این سفرها از هر فرصتی برای آموختن مذاهب مختلف نزد خاخام‌ها، صوفیان و کشیشان مسیحی استفاده می‌کرد. این عاملی بود که بعدها محمد در سخنان خود به راحتی از گفته‌های آنها استناد کند.آشنایی با رسوم و آداب یهودیان و مسیحیان و مقایسه آن با مراسم بت‌پرستی در عربستان اثری در ذهن محمد ایجاد کرد که احتمالاً اولین انگیزه محمد برای ادعای پیامبری بوده‌است
تمام این اوضاع و احوال شرایطی را بوجود آورد تا این اندیشه در ذهن محمد ایجاد شود که چون شبه جزیره عربستان فاقد دینی سازماندهی‌شده‌است، او می‌تواند به عنوان بنیان‌گذار این دين عمل کند.
ازدواج با خديجه و آشنايى با عموزاده خديجه ، ورقة بن نوفل و همچنين سلمان فرسى هم در شكل گيرى ادعاى پيامبرى محمد بسيار تاثير گذار بود.
اينگونه بود كه محمد در سن ٤٠ سالگى بنابر تلقين هايى كه به خود ميكرد و تشويق كسانى مثل ورقة بن نوفل و سلمان فارسى اعلام كرد كه در غار حرا توسط جبرئيل از سوى خدا بر او وحى نازل شده كه امروزه به اشخاصى كه همچين توهمى دارند اسكيزوفرنى گفته ميشود.
دركل مبعث محمد و اينكه به او وحى ميشده را ميتوان يكى از بزرگترين دروغها و توهمات بشريت ناميد، توهمى كه متاسفانه باعث كشتارها و جنايات زيادى شده...


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر