شیرین عبادی: قوه قضاییه قهرمانان جامعه مدنی را به گروگان گرفته است.
شیرین عبادی، رییس کانون مدافعان حقوق بشر در پیامی خطاب به مردم ایران با اشاره به وضعیت برخی فعالان مدنی که اینک در زندان، دوران محکومیت خود را طی میکنند یا پس از اتمام دوران محکومیت، از زندان آزاد شدهاند، نوشت که قوه قضاییه، قهرمانان جامعه مدنی را به گروگان گرفته تا مانع از اشاعه افکار آزادیخواهانه آنها و بالندگی نهادهای مردمی و رشد دموکراسیخواهی در ایران شود.
خانم عبادی در ادامه پیام خود نوشته است که گناه زندانیان سیاسی و عقیدتی منحصر به اوراق پرونده قضایی آنها نیست؛ بلکه از نگاه حکومتگران، گناه بزرگتر، آن است که آنان الگو و سرمشق آزادگی و مقاومت هستند و باید این اسوهها درهم شکسته شوند تا دیگر کسی حتی به جامعه مدنی و مبازرات حقطلبانه نیندیشد.
متن پیام شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل و رییس کانون مدافعان حقوق بشر که در ۲۲ اردیبهشتماه ۱۳۹۵ صادر شده، به شرح زیر است؛
مردم آزاده و شریف ایران
قوه قضاییه، قهرمانان جامعه مدنی ایران را به گروگان گرفته تا مانع از اشاعه افکار آزادیخواهانه آنها و بالندگی نهادهای مردمی و رشد دموکراسیخواهی در ایران شود. در این خصوص میتوان به آقای محمد صدیق کبودوند اشاره کرد که به جرم تأسیس سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان، به ده سال و به علت فعالیتهای روزنامهنگاری، به شش ماه حبس محکوم شده بود.
آقای کبودوند که از نه سال قبل در زندان بهسر میبرد، در سال اتمام مجازات و رهایی از زندان، پرونده دیگری علیه وی به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق اجتماع و تبانی-آن هم در زندان!- طرح شده است تا از این طریق اجازه ندهند حتی پس از پایان حبس غیرعادلانه قبلی، آزاد و به میان همفکران خود بازگردد تا مبادا جوانان کرد از او درس استقامت و پایداری بیاموزند.
نمونه دیگر، رسول بداقی، فعال صنفی معلمان است که در محاکمهای غیرعادلانه به هفت سال حبس محکوم و پس از تحمل آن، اخیرا آزاد شد. او مجددا ده روز بعد و هنگام عیادت از محمود بهشتی لنگرودی -معلم دیگری که به حبس طولانی مدت محکوم شده و به علت اعتصاب غذا در بیمارستان بستری است-، بازداشت و با ضرب و شتم ماموران دوباره روانه زندان شد تا شاگردانش و سایر جوانان این مرز و بوم از سرنوشت او عبرت گرفته و بدانند که سخن حق چه هزینهای در بردارد.
نمونه دیگر، نرگس محمدی است؛ فعال حقوق زنان که پیشتر در یک دادرسی غیرعادلانه و پشت درهای بسته دادگاه انقلاب به شش سال حبس محکوم شد و در حالی که با تنی بیمار، دوران محکومیت خود را سپری میکند، با دو پرونده جدید مواجه شده و بازجوی امنیتی به وی حبس طولانی مدتی را مژده داده است! از نگاه حکومت، زنان باید فرمانبردار و مطیع باشند نه معترض و برابریخواه، و نرگس باید درس عبرتی باشد برای سایر زنان.
هفت تن از رهبران بهایی که نه سال است در زندان بهسر میبرند، از نگاه قوه قضاییه باید درس عبرتی شوند تا پیروان سایر مکاتب و مذاهب، از جمله دراویش گنابادی، پیروان یارسان و عرفان معنوی و حلقه عبرت گیرند و فقط خدای حکومت را -آنهم بهگونهای که دستور داده میشود-، عبادت کنند.
مصطفی تاجزاده، عبدالفتاح سلطانی، امید کوکبی، عیسی سحرخیز و بسیاری دیگر باید در زندان باقی بمانند تا قوه قضاییه و حکومتگران تمامیتخواه، مطمئن شوند دیگر کسی خواب خوش آنان را آشفته نخواهد ساخت.
گناه زندانیان سیاسی و عقیدتی منحصر به اوراق پرونده قضایی آنها نیست بلکه از نگاه حکومتگران، گناه بزرگتر، آن است که آنان الگو و سرمشق آزادگی و مقاومت هستند و باید این اسوهها درهم شکسته شوند تا دیگر کسی حتی به جامعه مدنی و مبازرات حقطلبانه نیندیشد.
اینبار نیز دینفروشان دنیا دوست، برخطا رفتهاند «عرض خود میبرند و زحمت مردم میدارند». آنان بدانند ملت بیدار ایران از راهی که انتخاب کرده، باز نمیگردد و صدای قهرمانان حتی از پشت دیوارهای بلند زندان شنیده میشود. اندکی صبر باید، آینده روشن است.
شیرین عبادی، رییس کانون مدافعان حقوق بشر در پیامی خطاب به مردم ایران با اشاره به وضعیت برخی فعالان مدنی که اینک در زندان، دوران محکومیت خود را طی میکنند یا پس از اتمام دوران محکومیت، از زندان آزاد شدهاند، نوشت که قوه قضاییه، قهرمانان جامعه مدنی را به گروگان گرفته تا مانع از اشاعه افکار آزادیخواهانه آنها و بالندگی نهادهای مردمی و رشد دموکراسیخواهی در ایران شود.
خانم عبادی در ادامه پیام خود نوشته است که گناه زندانیان سیاسی و عقیدتی منحصر به اوراق پرونده قضایی آنها نیست؛ بلکه از نگاه حکومتگران، گناه بزرگتر، آن است که آنان الگو و سرمشق آزادگی و مقاومت هستند و باید این اسوهها درهم شکسته شوند تا دیگر کسی حتی به جامعه مدنی و مبازرات حقطلبانه نیندیشد.
متن پیام شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل و رییس کانون مدافعان حقوق بشر که در ۲۲ اردیبهشتماه ۱۳۹۵ صادر شده، به شرح زیر است؛
مردم آزاده و شریف ایران
قوه قضاییه، قهرمانان جامعه مدنی ایران را به گروگان گرفته تا مانع از اشاعه افکار آزادیخواهانه آنها و بالندگی نهادهای مردمی و رشد دموکراسیخواهی در ایران شود. در این خصوص میتوان به آقای محمد صدیق کبودوند اشاره کرد که به جرم تأسیس سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان، به ده سال و به علت فعالیتهای روزنامهنگاری، به شش ماه حبس محکوم شده بود.
آقای کبودوند که از نه سال قبل در زندان بهسر میبرد، در سال اتمام مجازات و رهایی از زندان، پرونده دیگری علیه وی به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق اجتماع و تبانی-آن هم در زندان!- طرح شده است تا از این طریق اجازه ندهند حتی پس از پایان حبس غیرعادلانه قبلی، آزاد و به میان همفکران خود بازگردد تا مبادا جوانان کرد از او درس استقامت و پایداری بیاموزند.
نمونه دیگر، رسول بداقی، فعال صنفی معلمان است که در محاکمهای غیرعادلانه به هفت سال حبس محکوم و پس از تحمل آن، اخیرا آزاد شد. او مجددا ده روز بعد و هنگام عیادت از محمود بهشتی لنگرودی -معلم دیگری که به حبس طولانی مدت محکوم شده و به علت اعتصاب غذا در بیمارستان بستری است-، بازداشت و با ضرب و شتم ماموران دوباره روانه زندان شد تا شاگردانش و سایر جوانان این مرز و بوم از سرنوشت او عبرت گرفته و بدانند که سخن حق چه هزینهای در بردارد.
نمونه دیگر، نرگس محمدی است؛ فعال حقوق زنان که پیشتر در یک دادرسی غیرعادلانه و پشت درهای بسته دادگاه انقلاب به شش سال حبس محکوم شد و در حالی که با تنی بیمار، دوران محکومیت خود را سپری میکند، با دو پرونده جدید مواجه شده و بازجوی امنیتی به وی حبس طولانی مدتی را مژده داده است! از نگاه حکومت، زنان باید فرمانبردار و مطیع باشند نه معترض و برابریخواه، و نرگس باید درس عبرتی باشد برای سایر زنان.
هفت تن از رهبران بهایی که نه سال است در زندان بهسر میبرند، از نگاه قوه قضاییه باید درس عبرتی شوند تا پیروان سایر مکاتب و مذاهب، از جمله دراویش گنابادی، پیروان یارسان و عرفان معنوی و حلقه عبرت گیرند و فقط خدای حکومت را -آنهم بهگونهای که دستور داده میشود-، عبادت کنند.
مصطفی تاجزاده، عبدالفتاح سلطانی، امید کوکبی، عیسی سحرخیز و بسیاری دیگر باید در زندان باقی بمانند تا قوه قضاییه و حکومتگران تمامیتخواه، مطمئن شوند دیگر کسی خواب خوش آنان را آشفته نخواهد ساخت.
گناه زندانیان سیاسی و عقیدتی منحصر به اوراق پرونده قضایی آنها نیست بلکه از نگاه حکومتگران، گناه بزرگتر، آن است که آنان الگو و سرمشق آزادگی و مقاومت هستند و باید این اسوهها درهم شکسته شوند تا دیگر کسی حتی به جامعه مدنی و مبازرات حقطلبانه نیندیشد.
اینبار نیز دینفروشان دنیا دوست، برخطا رفتهاند «عرض خود میبرند و زحمت مردم میدارند». آنان بدانند ملت بیدار ایران از راهی که انتخاب کرده، باز نمیگردد و صدای قهرمانان حتی از پشت دیوارهای بلند زندان شنیده میشود. اندکی صبر باید، آینده روشن است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر